۱۳۹۹ مرداد ۹, پنجشنبه

درنگی در مدل حاکمیت مد روز بورژوازی انحصاری (۲۰)


تئوری و تاریخ
شعور و وجود مبتنی بر آگاهی

در
سرمایه داری انحصاری
اندره ئا هورنونگ
یورگن لوید
جان مایر

عصر ما
هفته نامه سوسیالیستی
(روزنامه ح. ک. آلمان) 
(۱۰ ژوئیه ۲۰۲۰)
درنگی 
از 
شین میم شین

 

ذ

چون واقعیت عینی تضادمند است،

از ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

نمی توان تصویر برداری  کرد.

 

ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

را

باید درک کرد.

 

۱

اولا

چیزی در هستی

یعنی

در طبیعت، جامعه و تفکر

یافت نمی شود

که

دیالک تیک عینی بر آن حاکم نباشد.

 

به

قول معیوب و معروف حریف

تضادمند نباشد.

 

۲

ثانیا

درست به دللیل ساختار دیالک تیکی همه چیز هستی از ذره تا کاینات

باید

دیالک تیکی اندیشید.

 

۳

یعنی

هر چیزی را در ساختار دیالک تیکی اش در نظر گرفت

و

نه

در

ساختار خیالی و متافیزیکی و دوئالیستی ساده لوحانه اش.

 

۴

مثال:

دیالک تیک پدیده و ماهیت

که

حریف

در این آیه بر زبان رانده است،

بی آنکه بدان واقف باشد.

 

چون واقعیت عینی تضادمند است،

از ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

نمی توان تصویر برداری  کرد.

 

ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

را

باید درک کرد.

 

۵

ماهیت هر چیز

و

به

قول قدما

باطن هر کس

همیشه و همه جا و در همه عرصه ها و حوزه ها و زمینه ها

نامرئی و نامحسوس و ناملموس

است.

به قول حریفی از خطه شیراز:

چه دانند مردم که در خانه کیست؟

نویسنده داند که در نامه چیست.

 

۶

اما

به قول حریفی از آلمان

ماهیت هر چیز

در

پدیده

(نمود)

خودنمایی می کند.

 

۷

ذات هر چیز در ظاهر آن چیز نمودار می گردد.

 

۸

از

پدیده و یا نمود و یا ظاهر هر کس و هر چیز

می توان نشانه های مهمی راجع به ماهیت و باطن و ذات آن چیز یافت

و

برای

کشف ماهیت و باطن و ذات مربوطه

به

راه افتاد.

 

۹

پدیده و نمود و ظاهر

مهم ترین سکو

برای پرش معرفتی و برای شناخت ماهیت مربوطه است.

 

۱۰

مثال

خلایق

برای خرید مثلا خر

دندان هایش

را

می شمارند.

ریخت و قیافه اش

را

وضع و حال ظاهری اش

را

در نظر می گیرند.

 

یعنی

از

شناخت پدیده، نمود و ظاهر خر

به

شناخت ماهیت و باطن و ذات آن

راه باز می کنند.

 

۱۱

چرا و به چه دلیل حق با خلایق است

و

نه

با

سه تفنگدار ح. ک. آلمان؟

 

۱۲

دلیلش

رابطه دیالک تیکی پدیده و ماهیت

ظاهر و ذات

نمود و بود

ظاهر و باطن

است.

 

۱۳

این بدان معنی است

که

شناخت جنبه و جانب نامرئی هر چیز 

از

شناخت جنبه و جانب مرئی آن

یعنی

شناخت ذات هر چیز

از

شناخت ظاهر آن

شروع می شود.

 

۱۴

اول

سیب پلاسیده

را

می بینند

بعد

به

مدد چاقو داس و دندان

سیب

را

می شکافند

و

ماهیت کرم زده و گنده اش

را

کشف می کند

 

۱۵

وقتی

حریف ادعا می کند

که

«از ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

نمی توان تصویر برداری  کرد»

 

عملا

دوئالیستی

«می اندیشد.»

 

یعنی

ساختار دیالک تیکی چیزها

را

نادیده می گیرد و یا اصلا نمی بیند.

 

ضمنا

نمی داند

که

برای درک ماهیت

«تصویر برداری» از پدیده و یا انعکاس پدیده

الزامی است.

 

حریف

خیال می کند

که

ماهیت

پشت پرده پدیده

نشسته است

و

نمی داند

که

ماهیت با هزار جلوه در پدیده متجلی است.

 

به همین دلیل

از

درک ماهیت پنهان در پشت پدیده ها

 دم می زند.

 

حریف

نمی داند

که

برای درک ماهیت هرچیز

باید

از

پدیده

به

راه افتاد

و

بعد

روی آن چیز

کار کرد

و

در

روند کار

گام به گام

به

درک (شناخت) ماهیت آن

و

سرانجام

به

کشف حقیقت مربوطه

نایل آمد.

 

به

قول حریفی از آلمان

باید

پله به پله

از

«نردبام مفاهیم»

پایین رفت و به شناخت ماهیت پنهان در ظلمات رسید.

ماهیت

خویشاوند حقیقت

است.

 

شاید

منظور قدما از آب حیات پنهان در ظلمات

همین

ماهیت و حقیقت

بوده باشد.

 

سعدی

همین دیالک تیک پدیده و ماهیت

را

در

پیوند با آب حیات

بارها و به صور مختلف بسط و تعمیم داده است:

 

۱

آب حیات (ماهیت، حقیقت) در لب یاقوت فام او (پدیده، ظاهر، نمود) ست.

 

۲

لب های تو خضر اگر بدیدی

گفتی:

«لب چشمه حیات است.»

 

۳

آب حیات من است

خاک سر کوی دوست.

 

۴

اگر خود آب حیات است در دهان و لبش

مرا عجب نبود کان لب و دهن بکشد.

 

۵

سر زلفت

ظلمات

است

و

لبت

آب حیات

 

در سواد (سیاهی) سر زلفت به خطا می نگرم.

 

۶

من

آدمی به جمالت

نه، دیدم و نه، شنیدم

اگر گلی به حقیقت عجین آب حیاتی

 

۷

گرد آب حیات بر خورشید

از

خط او

بنفشه زاری بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر