میم حجری
مقدمه اول
شناخت
شناخت فلسفي
مسئله اين است
كه
تا چه پايه ميتوانيم فلسفة خود را درست بدانيم و بدان تكيه كنيم.
آریانپور
صحت و سقم فلسفه
را
بی اعتنا به ماهیت طبقاتی فلسفه می داند.
به عبارت دیگر
فلسفه
به نظر آریانپور، چیزی بی طرف، بی خاصیت و ماورای طبقاتی است.
آریانپور
میان فلسفه مارکسیستی
(ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی و تئوری شناخت مارکسیستی)
و
فلسفه امپریالیستی
(پوزیتیویسم، فلسفه حیات، اگزیستانسیالیسم، نیچه ئیسم، پراگماتیسم و غیره)
فرقی نمی بیند.
۲
فلسفه مطلوب
فلسفه اي است كه از آخرين اكتشافات علوم و هنرهاي زمان
ما ناشي شده باشد.
آریانپور
در این جمله
فلسفه
را
به دو طبقه فلسفه مطلوب و فلسفه نامطلوب تقسیم بندی می کند.
فلسفه
اصولا و اساسا
پس از تدوین مارکسیسم
با توجه به پاسخ به مسئله اساسی فلسفه
(تقدم و تأخر ماده بر روح، وجود بر شعور، وجود جامعتی بر شعور جامعتی، قابل شناخت بودن و نبود جهان)
به
دو طبقه زیر تقسیم بندی می شود:
فلسفه ماتریالیستی
و
فلسفه ایدئالیستی.
آریانپور
اما
فلسفه مطلوب خود
را
تابع اکتشافات علمی و هنرهای کذایی می داند.
غافل از اینکه چه بسا اکتشافات علمی، برای اثبات لاطائلات فلسفه امپریالیستی مورد سوء استفاده قرار می گیرند
و
مارکسیست ها
در دهه های اخیر
مجبور به گرفتن مواضع تدافعی در زمینه اثبات صحت ماتریالیسم و دیالک تیک شده اند.
مراجعه کنید
به
فلسفه مارکسیستی
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی
تئوری شناخت مارکسیستی
فلسفه کلسایک بورژوایی آلمان
دایرة المعارف فلسفه بورژوایی واپسین
۳
فيلسوف اين عصر
كاري ندارد جز اين كه به ياري علوم و هنرهاي گوناگون،
بينش كلي درستي فراهم آورد و مردم را به تصحيح جهان بيني هاي خود برانگيزد و بدين وسيله موجب بهبود زندگي اجتماعي شود.
اکنون
ثمره ذقوم تحریف مفاهیم فلسفه و جهان بینی توسط آریانپور
آشکار می گردد:
فیلسوف در قاموس آریانپور، تنها چیزی که ندارد، موضع طبقاتی است.
وظیفه فیلسوف ماورای طبقاتی مطلقا خیرخواه
تصحیح جهان بینی فردی هر ننه قمری است.
ضمنا با تصحیح خدا می داند، چگونه جهان بینی های شخصی افراد،
زندگی اجتماعی شان بهبود خواهد یافت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر