هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
۶
دانشجو در شهر بن
کارل در ماه اکتبر
به احتمال قوی
با درشکه به شهر کوبلنتس رفت
و
از
کوبلنتس با کشتی به شهر بن.
قرار بود
در
شهر بن
به
توصیه پدرش علم الحقوق تحصیل کند.
کارل
با نقشه های بزرگ به تحصیلات عالی می پرداخت.
تصمیم داشت در سلسله ـ درس های مربوط به تاریخ حقوق، حقوق ملل، فرهنگ و تاریخ هنر شرکت کند.
کارل
به پدرش می نویسد:
«۹ رشته درسی ظاهرا برای من زیاده از حد است.
به نظر من آدم نباید بیش از حد تحمل جسمی و روحی اش کار کند.
اگر تو اشکالی در آن نمی بینی، شاید بد نباشد.
میدان دانش لایتناهی است.
در حالیکه آماج کوتاهمدت است.»
(۱۸ نوآمبر ۱۸۳۵)
کارل
به توصیه پدرش عمل کرد و به ۶ درس دانشگاهی قناعت ورزید.
در ترم دوم
حتی به ۴ درس دانشگاهی.
طولی نکشید
که
تحصیل دانشگاهی
مثل سیلی
کارل را با خود برد.
او عضو محفلی شد که در آن دانشجویان تریری گرد آمده بودند.
در این محفل خوش می گذشت
و
کارل
از خوشی بدش نمی آمد.
او
جرعه ای شراب ناب
را
مادام العمر ارج می نهاد.
چه بسا
بورژوا زادگان
می بایستی
در مقابل اشراف زادگان
به
مقاومت برخیزند.
کارل هم در این زمینه کناره گیر نبود.
در ماه اوت سال ۱۸۳۶
کارل
فئودال زاده ای
را
حتی
به دوئل فرامی خواند.
البته مخفیانه.
چون دوئل در آن دوره ممنوع بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر