۱۴۰۰ شهریور ۳, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) آماج (۵) (بخش آخر)

der weg ist das ziel

 پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

الف

درک فاتالیستی تاریخ و آماج

 

۱

·      بنا بر درک فاتالیستی تاریخ، روند تاریخ به وسیله قوانین عینی مستقل از کردوکار اجتماعی انسانها تعیین می شود و عمل انسانی نمی تواند تأثیری بر جریان تاریخی حوادث باقی گذارد.

 

۲

·      درک فاتالیستی تاریخ، انسانها را تسلیم دست و پا بسته سرنوشت ظاهرا تغییرناپذیر می سازد.

 

۳

·      در این درک فاتالیستی (تقدیرگرایانه) جائی برای آماج های انسانی وجود ندارد.

·      زیرا برای انسانها امکان تصمیمگیری آزاد باقی نمی ماند.

 

ب

درک سوبژکتیویستی و آوانتوریستی تاریخ و آماج

 

·      اگر مطلق کردن قوانین به فاتالیسم منتهی می شود، مطلق کردن آماج ها ضمن بی اعتنائی به قوانین و حوایج عینی و بی اعتنائی به وسایل لازم جهت تحقق آنها به سوبژکتیویسم و آوانتوریسم (ماجراجوئی) سیاسی منتهی می شود. 

 

·      مراجعه کنید به فاتالیسم، سوبژکتیویسم، آوانتوریسم (ماجراجوئی)  

 

پ

درک رفرمیستی و رویزونیستی تاریخ و آماج

 

۱

·      نظریه ای هم که به آماج ها کم بها می دهد و برآورده ساختن حوایج سوبژکتیو (ذهنی، دلبخواهی)  بی واسطه را عمده می کند و هر وسیله ای را برای تحقق حوایج سوبژکتیو مباح می داند، می تواند به ناکامی کردوکار اجتماعی منجر شود.

 

۲

ادوارد برنشتین

 (۱۸۵۰ ـ ۱۹۳۲)

تئوریسین و سیاستمدار آلمانی

مؤسس رویزیونیسم نظری در مارکسیسم

مؤلف مقالاتی تحت عنوان «مسائل سوسیالیسم» (۱۸۹۶ ـ ۱۸۹۸)

و

«پیش شرط های سوسیالیسم و و ظایف سوسیال ـ دموکراسی» (۱۸۹۹)

برنشتین

ماتریالیسم و دیالک تیک را متافیزیکی و غیرعلمی نامید و رد کرد.

به نظر او وظیفه فلسفه سوسیال ـ دموکراسی باید غلبه بر ماتریالیسم دیالک تیکی باشد و کانتیانیسم را به جای آن بگذارد.

«کانت بر ضد کانت (چاپلوسی)»

شعار عوامفریبانه برنشتین بود.

برنشتین تئوری های زیرین مارکس را نیز رد کرد:

تئوری ارزش کار

تئوری اضافه ارزش

تز قطب بندی، ذلت و فروپاشی

انقلاب پرولتری

 

برنشتین

به جای انقلاب، رفرم را پیشنهاد کرد،

به جای آماج،

راه را مطلق کرد

و

دموکراسی را به مثابه وسیله و هدف همزمان قلمداد کرد.

 

·      شعار برنشتین مبنی بر اینکه «آماج هیچ است و حرکت همه چیز!» نیروی راهنمای آماج های سیاسی و اجتماعی را نادیده می گیرد که از شناخت گرایشات توسعه عینی قانونمند استخراج می شوند و عمل طبقه کارگر را در راه تحقق این آماج ها سوق می دهند.

 

·      مراجعه کنید به آماجگرائی، هدف، متناسب با هدف (حکمت الهی)، تله ئولوژی

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر