۱۴۰۰ شهریور ۷, یکشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۱)


هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

۵

«پس بگذار خطر کنیم.»

 

در ۲۲ ماه اکتبر سال ۱۸۳۶

مارکس 

در دانشکده حقوق برلین

ثبت نام کرد.

 

او در نزدیکی های دانشگاه اتاقی اجاره کرد.

 

برای صرفه جویی در وقت

در طول سال ها

۱۰ بار محل خانه خود را تغییر داد.

 

متأسفانه هیچکدام از منازل او در برلین باقی نمانده است.

 

مارکس

واحدهای درسی مربوط به حقوق جزایی، تاریخ حقوق رومی و موضوعات حقوقی دیگر را گذراند.

 

او

در همان سال نخست تحصیل در برلین

کوهی از ادبیات حقوقی

را

و

به ویژه منابع مربوطه

را

مطالعه کرد

و

استخراجات وسیعی از آنها به عمل آورد.

 

مشخصه مارکس این بود که او به پذیرش هر آنچه که خوانده است، تن در نداده است.

(مارکس به مطالعه اکتیو ادبیات حقوقی پرداخته است.

خر خوانی نکرده است.

 مترجم) 

 

 

تلاش همیشگی مارکس 

در راستای تشکیل نقطه نظر خاص خویش بوده است

 

مارکس

هم

نسبت به مؤلفین آثار

 برخورد انتقادی داشته

و

هم

 نسبت به خویشتن خویش.

 

مارکس

بدین طریق

دانش موجود

را

هم

به طور بنیادی

 از آن خود کرده (فراگرفته)

و

 هم

 قبل از همه

به طرز انتقادی.

 

شکی نیست که او از جدایی از جنی رنج می برد.

 

هراسی از آن نداشت که جنی با کس دیگری رابطه برقرار کند.

اما تحمل جدایی چندین ساله طاقتفرسا بود.

 

از این رو

دانشجوی موفرفری

به همان کاری مبادرت می ورزید که هر جوان دلباخته ای مبادرت می ورزد:

شعرسرایی.

 

مارکس 

در اشعارش

احساسات خود را تبیین می داشت.

 

از اشعار او

علاقه اش به اشعار هاینریش هاینه و البرت فون شمیسو

آشکار می گردد.

 

اکثر اشعار او خطاب به جنی و اشتیاقش به دیدار او بوده است.

 

دفاتر متعدی از اشعارش را به شهر تریر فرستاده بود

و

سه دفتر را تقدیم جنی کرده بود:

«تقدیم به جنی وستفالین عزیز همیشگی ام.»

 

برخی از اشعار مارکس 

از کلنجار فکری اش و گرایش عملی اش نشان دارند.

 

از آنجمله اند:

«پس

بگذار خطر کنیم.

نیاساییم، نفرساییم.

از بی طرفی و بی حرفی

حتی

بپرهیزیم.

نه فقط بخواهیم، بل بکوشیم.

 

گوشه نگیریم.

هراس آلوده ه تن به یوغ در ندهیم.

تمنا و خواهش توأم با عمل برای بشر ماندگار است.»

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر