۱۳۹۶ مهر ۱۹, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۳۳)


جمعبندی
 از 
مسعود بهبودی
 
اگر مردان مگس هستند
 زن ها شکلات نیستند
 و
 توان دفع مگس ها را دارند.
 بسته بندی زن
 اگر انتخاب خودش باشد 
حق دارد 
اما امر به معروف بسته بندی زن 
تجاوز آشگار به کرامت انسان است
 مگس ها بهتر است و باید درمان بشوند
حریف علامه

عجب پرت و پلایی

آخرالزمان است.

۱
قحط واژه و مفهوم است.

۲
خلایق با  «مفاهیم» جمارانی ـ جمکرانی می «اندیشند»

۳
بعضی ها به عبث به ترجمه و انتشار مفاهیم کمر بسته اند.

۴
به عبث بر اعجاز مفاهیم دل بسته اند.

۵
لامصبا
آموزش تعریف هر مفهوم فلسفی
گام بلندی 
به سوی اختیار و  آزادی است.

۶
گام بلندی 
در زمینه خروج از خریت و طفولیت
 و 
ورود به آدمیت و خود مختاریت است.

۷
ضمنا
قحط کلاس اکابر برای اجامر است؟

۸
اکابر توانگر کند فرد را
خبر کن حریف حواس پرت را

ویرایش:

رُک بگویم:
 «از همه رنجیده ام»
از غریب و آشنا ترسیده ام  (ببریده ام؟)

با مَرام و مَعرفت بیگانه اند 
من به هَر سازی که شُد رقصیده ام 

در زمستانِ سکوتم بارها 
با نگاهِ سردِتان (سررد شان ؟) لرزیده ام 

رد پای مهربانی نیست، نیست
من تمام کوچه را دیده ام  (گردیده ام؟) (من تمام کوچه ها را دیده ام؟)

سال ها
ـ از بس که خوش بین بوده ام ـ
هر کلاغی را کبوتر دیده ام 

وزنِ احساس شما (کسان؟) را بارها 
با ترازوی خودم سنجیده ام 

بی خیالِ سردیِ آغوش ها 
من به آغوش خودم چسبیده ام (غلتیده ام؟)

سلامت را هیچگاه پاسخ نخواهند گفت
سرها در گریبان است
حریف محرف (تحریفگر)


۱
لامصب
چرا شعر مردگان را تحریف و ضمنا تخریب می کنی؟

۲
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت.

۳
 از اینهمه عادم که برای عکست
 هورا می کشند و قربان ـ صدقه اش می روند
احدی حتی نیست که نوشته ات را بخواند و ضمنا خطر کند 
و 
 لب به اعتراض بگشاید.

۳
 آخر این چه دور و زمانه ای است که
«جهان تهی است ز رندان؟» (م. سرشک)

خدا
مثل درخت است.

۱
 درخت
هست و نیست.

۲
 درخت را نمی توان دید.

۳
سرو و صنویر و غیره را می توان دید.

۴
درخت
فقط در ذهن ما وجود دارد.
نه در خارج از ذهن ما.

۵
خدا هم به همین سان.

۶
 درخت چیست؟

۷
ذرخت چگونه تشکیل شده است؟

۸
منشاء درخت
بی شک و تردید
سرو و صنوبر و غیره است.

۹
 منشاء خدا چیست؟


ما در مسيرِ ذهنِ وابسته و بسته ، تا به ذهنِ مستقل و ازاد، فاصله زيادى داريم !
رسانه هاىِ متجاوزِ حاكم بر دنيا در اين مسير،اخلال و كارشكنىِ جدى و اساسى دارند و استقلال را از ما مى دزدند و به شعور ما و استقلال ما توهين و تجاوز مى كنند !
در واقع ذهنِ ما و روانِ ما ، قربانىِ يك تجاوزِ سامان دهى و سازمان دهى شده غول هاى رسانه اى و ذهنىِ حاكم بر دنياست ( با بودجه هاى خودمان كه از ما غارت رفت )
ما قربانى هستيم و به فرديت و حقوق ما تجاوز مى شود!
مسيرِ گذار از وابستگىِ دردناكِ ذهنِ جهانى به يك استقلالِ فكر و شعور و ذهن ، مسير بر فراز و نشيبى هست !
ما به اذهانِ مستقلِ جهانى بدور ازاين سلطه و تجاوزِ انحصارهاىِ رسانه اىِ حاكم نيازمنديم !
ج-ع
برلين
١٣٩٣

ما؟ 

۱
منظور از ما چیست؟

۲
ما چیانند و کیانند؟

۳
منظور از آنان مرموز بی نام و گمنام نشسته در ورای بی بی ۳۰ و ۳۰ عن عن و غیره  چیست؟

۵
آنان چیانند و کیانند؟

حقیقت را آواز ده
حتی
اگر صدایت بلرزد.
حریف اندرز گوی بی خبر از خدا و خرما


۱
حقیقت را
حریف اندرز گو
می گوییم
حتی
بی لرزشی در آواز مان

۲
درد بی درمان این است که شنونده ای در دیدرس نیست.

۳
خلایق
در آخر الزمان
عکس جویان عکس پرست اند و نه اندیشه جویان اندیشه پرست

۴
حقیقت پرستی (صداقت)
پیشکش اندرز گویان نشسته در بیرون گود
و
بی خبر از این خبر هولناک


خود مفهوم «جاودانه گشتن»
مفهوم قابل تأملی است. 


۱
این
طبقه حاکمه
و
یا
جناحی از طبقه حاکمه
است
که
این را به لجن می کشد
و
آن را جاودانه می سازد.


۲
در پشت سر و سریر جاودانه سازی ها و لجنمالی ها
کفتار کریه منافع استراتژیکی سر و مر و گنده طبقه حاکمه
خرناسه می کشد


۳
حریف حرف زدن بلد نیست.
«ظن» را «ذن» می نویسد 


۴
ولی با یقین آهنین ادعا می کند که حزب توده خاین است.


۵
حریف دیگر به تحریف مفاهیم فلسفی می پردازد
و
وقتی کسی می پرسد:
«این پرت و پلا ها ار از کجا پیدا کرده ای و به خورد خلایق خر می دهی؟»
به عوض جواب به سؤال اعلام می دارد که از حزب توده نفرت دارد.


۶
بهتر آن خواهد بود که مفهوم «جاودانه گشتن» با مفهوم «جاودانه کردن» جایگزین شود.

منظور از حوای کسی شدن چیست؟

الف
عاشق کسی شدن؟

ب
با کسی ازدواج کردن؟


۱
عشق که دست خود تو نیست تا تصمیم بگیری و عاشق کسی شوی.

۲
عشق
چاهی است که کوری در آن فرو می افتد.

۳
اگر منظورت ازدواج است
ازدواج معامله ای است که به دستیاری دلالی و یا بطور بی واسطه صورت می گیرد
و
مثل هر معامله و داد و ستدی
هر دو طرف
هر کدام به نوبه خود
کوتاه می آیند.

۴
مثلا
یکی
از استه تیک ایدئال
به دلیل جهیزیه و ارثیه و ملک و مال
می کاهد.

۵
در نتیجه حوای کسی می شوی که کریه المنظر است ولی از اصحاب ثروت و قدرت و مکنت است.

۶
عکس این هم ممکن است:
حوای کسی می شوی که بی همه چیز است
ولی ژنده پوش بشر دوست است.

۷
در نتیجه سفره رنگین نداری
ولی در عوض کتک هم نمی خوری
تحقیر و تخریب هم نمی شوی

۸
از رفاه ایدئال
به هوای برخورداری از سلامت  روحی و روانی و نعمت عزت انسانی
  صرفنظر می کنی

صمد جاودانه شد و شه و شیخ گه آلود.
امیلیو اکوینالدو


۱
خارجی عنقلابی عزیزم
 بگو، تا خون بگریم.

۲
شاه نور به گور
به لحاظ طبقاتی و سطح توسعه تاریخی
 مترقی تر از جاودانه های تو 
بود.

۳
 شاه نماینده بورژوازی بود
نماینده انقلاب بورژوایی سفید بود.

۴
شاه در آن مرحله توسعه اجتماعی
 انقلابی بود.
چون سنگر ضد فئودالی داشت.

۵
 جاودانه های تو
اما
نماینده فئودالیسم و شیخ و شاب بودند.

۶
 جلال آل عبا
شیخ زاده بود و طرفدار علنی فئودالیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم بود.
مراجعه کن به سیری در جهان بینی جلال ال احمد در تارنمای ما

۷
فداییان خلق و اسلام
 و مجاهدین خلق و اسلام
و
اجامر لیملام و دیمدام
بازوی مسلح فئودالیسم بوده اند 
 و 
پس از پیروزی انقلاب بورژوایی ـ ضد فئودالی سفید
به نیت رستاوراسیون (خرابکاری و قبضه مجدد قدرت) تشکیل شده اند.

۸
تو کجای امریکای لاتینی تا شویم ما نوکرت
چارقت دوزیم کنیم شانه خرت
ای محتشم؟

پارادوکس آخرالزمان 

۱
اینهمه خوش سیمایی و اینهمه خرافه سرایی.

۲
 آدم گاهی حس می کند
که
 پشت  عکس های زیبا
 آخوندهای  کریه کفتار آسا
کمین کرده اند.



بزرگترین لکه ننگ تاریخ بشریت
 با
 نسل کشی ارامنه شکل گرفت. 
در جایی که از یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار نفر چیزی در حدود ششصد هزار تا یک و نیم میلیون نفر کشته شدند. 
دولت ترکیه با گذشت قریب به ۹۵ سال ، 
از پذیرفتن این جنایت با عنوان «نسل‌کشی» خودداری کرده
 و 
 وجود سیاست سیستماتیک برای نابودی ارمنیان را قبول ندارد.
حریف


ژنوسید ارامنه
در ترکیه عثمانی توسط پان ترکیسم صورت گرفته است.

۱
در مقیاس جهانی هم محکوم شده است.

۲
توسط پان ترکیسم
همان کاری صورت گرفته که توسط نازیسم و فاشیسم با یهودی ها و کمونیست ها و کولی ها صورت گرفته است.

۳
آذربایجان مهد هومانیسم و انقلاب و روشنگری بوده است و نه بیغوله پانیسم و یا فاشیسم

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر