۱۳۹۶ مهر ۲۱, جمعه

تأملی در تحریفی از استالین (۲)


«مسایل لنینسم»
اثری 
از 
استالین

لنینیسم چیست؟
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
لنینیسم بطور کُلی تئوری و تاکتیک انقلاب پرلتاریا 
و 
بطور اخص
 تئوری و تاکتیک دیکتاتوری پرولتاریا ست.

۱
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
 
آنچه استالین علیه السلام نمی داند،
این حقیقت امر است
که 
با 
پیروزی انقلاب اکتبر
دفتر اعصار (دوران ها) ورق می خورد
و
فاتحه بلندی بر عصر (دوران) سرمایه داری (که امپریالیسم فاز واپسین آن است)، خوانده می شود.
 
عصر جدیدی شروع می شود:
عصر گذار گلوبال از سرمایه داری به سوسیالیسم.
 
مراجعه کنید 
به 
دوران 
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۲
لنینیسم مارکسیسم  انقلاب پرولتاریا ست. 
 
 استالین
حرف دهن مبارک خود
را
حتی نمی فهمد.
 
اگر لنینیسم،
مارکسیسم (تئوری؟) انقلاب پرولتاریا ست،
پس مارکسیسم، مارکسیسم  (تئوری؟) انقلاب کدام طبقه اجتماعی است؟
 
۳
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
 
در این جمله استالین
استنباط استالین و طویله های (احزاب) استالینیستی
از
 مارکسیسم ـ لنینیسم
آشکار می گردد:
حضرات خیال می کنند
که
 مارکسیسم ـ لنینیسم
صرفا
ابزاری برای انجام انقلاب اجتماعی است.
 
می توان گفت که حضرات
دیالک تیک ابزار و آماج
را
به شکل دیالک تیک مارکسیسم - لنینیسم و انقلاب اجتماعی بسط و تعمیم می دهند.
 
بدین طریق
مارکسیسم - لنینیسم
تا حد ابزاری تنزل می یابد.
 
فاجعه درست همینجا ست.
 
چون
ابزار
 تا 
زمانی ارزش و اعتبار دارد
که
آماج مربوطه پیش رو باشد.
 
بیل 
تا
 زمانی ارزش و اعتبار دارد که حفر گوری و یا چاهی لازم باشد.
 
به محض حفر گور و چاه
بیل به گوشه ای انداخته می شود و فراموش می شود.
 
مارکسیسم - لنینیسم
هم
از دید استالین و طویله های استالینیستی
تا زمانی لازم است
که
انجام انقلاب پرولتاریا (؟)
لازم باشد. 
 
این استنباط از مارکسیسم - لنینیسم
اما
به چه معنی است؟
 
۴
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
 
این جفنگجمله استالین
اولا
بدان معنی است
که
با
پایان عصر سرمایه داری (و نه امپریالیسم)
و
با انجام انقلاب سوسیالیستی (و نه انقلاب پرولتاریا)
مارکسیسم - لنینیسم  
سلب فونکسیونالیته می شود.
 
به زباله ای به درد نخور تبدیل می شود.
 
۵
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.
 
این جفنگجمله استالین
ثانیا
به معنی انکار علمیت و اسلوبیت مارکسیسم - لنینیسم 
است.
 
چون
اگر کسی 
 علمیت و اسلوبیت مارکسیسم - لنینیسم  
را
به رسمیت بشناسد،
آن را بسته به زمان و فونکسیون معینی
تعریف (تحریف) نمی کند.
 
چون
علم
با
مذهب 
همین تفاوت را دارد، 
که 
متشکل از جزم های (دگم های) همیشه همان نیست.
 
مفاهیم فلسفی کانت و هگل و مارکس و انگلس کجا
و
مفاهیم فلسفی مارکسیستی - لنینیستی در عصر حاضر کجا؟
 
مارکسیسم - لنینیسم  
در این مدت کوتاه
بسان درخت تنومندی شاخه های پرباری کسب کرده است.
 
نه
تنها
فلسفه مارکسیستی - لنینیستی
رشد غول آسا کرده است،
بلکه اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی، روانشناسی و غیره مارکسیستی - لنینیستی
توسعه همه جانبه یافته و می یابد.
 
 ۶   
لنینیسم مارکسیسم عصر امپریالیسم و انقلاب پرولتاریا ست.        
 
مارکسیسم - لنینیسم  
برای طویله های استالینیستی
چیزی تجملی است.
 
این حیوانات اصلا نمی دانند که علمی به نام مارکسیسم - لنینیسم  وجود دارد.
 
اصلا نمی دانند که هر علمی گنجینه ای از مفاهیم خاص خود را دارد
که 
بدون درک عمیق و اصیل آنها
نمی توان متناسب و منطبق با آن علم اندیشید.
 
این حیوانات
تعریف و تمرین و آموزش وسواس مند مفاهیم
را
که
ولادیمیر لنین
مؤکدا توصیه کرده است،
واژه بازی تصور می کنند.
 
اینها
اصلا
نمی دانند که بدون تمرین و آموزش اصیل و دقیق مفاهیم هر علم
هرگز
نمی توان اندیشید.
 
فقط 
می توان عرعر کرد.  
 
در اثر بی خبری از مفاهیم مارکسیستی- لنینیستی است 
که
این حیوانات از مفاهیم فقهی و مذهبی و فئودالی و اسکولاستیکی
از قبیل عشق و ایثار و عهد و وفا و راز و نیاز و غیره
بهره برمی گیرند.
 
ادامه دارد.
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر