۱۳۹۶ مهر ۱۸, سه‌شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۸۵)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور
 
مفهوم سازی
ادامه

۴۶
·    تشکیل اصطلاحات در ساده ترین مورد با فرمولبندی قواعد پره دیکاتوری شروع می شود.

۴۷
·      قواعد پره دیکاتوری به نوبه خود از تجارب عملی در رابطه با اشیاء استخراج می شوند.
·    اشیائی که پره دیکاتور های مورد نظر به آنها نسبت داده می شوند.

۴۸
·    قواعد پره دیکاتوری در تبیین رایج در زبان عامیانه به شرح زیرند:   

الف
·    اگر «درخت» بگوییم، آنگاه گفتن «نبات» هم مجاز است.   

ب
·    اگر «درخت» بگوییم، آنگاه گفتن «حیوان» مجاز نیست.  

پ
·    اگر اکنون همین قاعده پره دیکاتوری را به عنوان شیئی تلقی کنیم، می توانیم متاپره دیکاسیونی را به شرح زیر جامه عمل بپوشانیم: 

۱
·    می توانیم بگوییم:
·    «نبات» عام تر از «درخت» است.   

۲
·    «درخت» متضاد با «حیوان» است. 

ت
·    واژه های «عام تر» و «متضاد با» متاپره دیکاتور نامیده می شوند. 

ث
·    یعنی به اشیائی نسبت داده می شوند که پره دیکاتور هستند.

ج
·    متاپره دیکاتور ها را نیز می توان به مدد سیستمی از قواعد به همدیگر پیوند داد.

ح
·    در علوم تجربی قواعد پره دیکاتوری رایج در آن عرصه را به طور تجربی اثبات می کنند.

خ
·    در نظرات علوم تجربی سطح شناخت پیوند اشیاء مورد نظر علوم تجربی بازتاب می یابد.

د
·    وضوح ترمینولوژیکی (اصطلاح شناسی) تحت تابعیت سیستم قواعد است.

۴۹
·    در جوار تثبیت اصطلاحات به واسطه قواعد گذار از یکی به دیگری، تعریف، روش دیگری برای تشکیل اصطلاحات است.

۵۰
·    تعاریف، وجود پیشاپیش اصطلاحات را یعنی پیوند نمونه وار و قاعده مند پیشاپیش پره دیکاتور ها با یکدیگر را پیش شرط قرار می دهند.

۵۱
·     هر تعریف با اتمام قواعد پره دیکاتوری تشکیل می شود:

الف
·    در هر تعریف دستکم دو قاعده پره دیکاتوری توأم با یکدیگر عرض اندام می کنند:

۱
·    کارگر کسی است که مالک (صاحب) نیروی کار است.

۲
·     کارگر مالک خصوصی شرایط عینی کار  نیست.

ب
·    در هر تعریف، اوبژکت های زبانی معینی با اوبژکت های زبانی دیگر جایگزین می شوند.
·    این را به طور سنتی «تعریف نومینال» (تعریف اسمی) می نامند.

پ
·    تعریف به اصطلاح، رئال که ظاهرا به اشیاء و مناسبات واقعیت می پردازد و ضمنا به درک «ماهیت» آنها راه  می گشاید، خصلت تعریفی، یعنی خصلت انتقال معنی ندارد.

پ
·    اگر چیزی قرار باشد که تعریف شود، معنی آن باید پیشاپیش موجود  باشد.  

ت
·    معنی هر چیز با اعمال نمونه وار پره دیکاتورها ایجاد می شود.

۵۲
·    معنامندی آنچه که با واژه «تعریف رئال» تبیین می یابد، این است که علامتگذاری زبانی عرصه هایی از واقعیت، خصلت انعکاسی دارد.
·    این را اما نباید به عنوان علامت گذاری تلقی کرد.
·    این در کار ما به کمک این علامت گذاری ها تبیین می یابد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر