۱۳۹۶ مرداد ۲۵, چهارشنبه

قابل شناخت بودن جهان (۶) (بخش آخر)

 
پروفسور دکتر گونتر کروبر
پروفسور دکتر هلموت میلکه

برگردان
شین میم شین

۱۰
·      این نظر درست است که بسیاری از معارف مکسوبه ی انسان ها در طول تاریخ دراز علم، در مراحل بعدی توسعه علمی، تصحیح، تدقیق و بوسیله معارف عامتری بطور دیالک تیکی نفی شده اند.
·      این اما هرگز بدان معنی نیست که قابل شناخت بودن جهان در هر لحظه تاریخی، فقط یک شناخت نسبی بوده است.

۱۱
·      چنین نتیجه گیری ئی به یک خطای سمانتیکی  آلوده است:
·      قابل شناخت بودن جهان بدان معنی نیست که معارف ما حتما باید کامل و اتمام یافته باشند، یعنی بی نیاز از نفی باشند.

۱۲
·      قابل شناختبودن جهان ـ قبل از همه ـ بدان معنی است که ماهیت چیزها، ساختارها، روابط و روندها بدرستی انعکاس می یابند و نیل به کمال ـ بطورکلی ـ در یک ترقی  بی پایان تاریخی حاصل خواهد آمد.

۱۳
·      انکار این مسئله، بدان معنی است که ما با استناد به اینکه هزاران سال بعد هم همچنان نامعلومی  وجود خواهد داشت، نتیجه بگیریم که جهان غیرقابل شناخت است.

۱۴
·      همراه با نسبیت معارف بیشمارعمدتا مربوط به پیوندهای تئوریکی، مجموعه عظیمی از معارف معتبر ماندگار راجع به جزئیات چیزها نیز وجود دارد:

الف
·       مثلا راجع به خواص شیمیائی و فیزیکی عناصر و مواد شیمیائی

ب
·      راجع به روابط فنی بغرنج که برمعارف کاملا تضمین شده فیزیکی مبتنی اند و غیره.

۱۵
·      این حقیقت امر که بسیاری از معارف مکسوبه انسانی خصلت حقایق نسبی را دارند، به این دلیل است که شناخت انسانی همیشه باید برسطح توسعه پراتیک اجتماعی انسان ها و رشد علوم مبتنی باشد.

۱۶
·      به قول کلاسیک های مارکسیسم، «ما فقط بنا بر شرایط دوران خود و تا درجه ای که این شرایط اجازه می دهند، می توانیم بشناسیم.»
·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۵۰۸)

۱۷
·      محدودیت های  معرفتی تاریخا مشروط نسبی وجود دارند.
·      ولی محدودیت های معرفتی اصولی و مطلق هرگز نمی توانند وجود داشته باشند.

۱۸
·      ماتریالیسم دیالک تیکی بنا بر خوش بینی معرفتی علمی خویش خواهان توسعه هرچه بیشتر علوم و لذا خواهان توسعه هرچه بیشتر جامعه است.

۱۹
·      مطلق کردن گشتاور نسبی در تاریخ شناخت به معنی خالی کردن زیر پای ماتریالیسم دیالک تیکی در رابطه با دیالک تیک حقیقت نسبی و حقیقت مطلق است.

·      مراجعه کنید به شناخت، مسئله اساسی فلسفه، پراتیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر