۱۳۹۶ مرداد ۲۹, یکشنبه

سیری در اندرزهای لقمان «حکیم» (۱)



ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار


لُقمان 
غلام سیاهی بود
 که 
در سرزمین سودان چشم به جهان گشود.
 در برخی کتب از جمله
 قرآن کریم و گلستان سعدی،
 او را حکیم دانسته‌ اند. 


  همچنین برخی منابع
 ازوپ
 را
 با لقمان حکیم یکی دانسته‌ اند.

ازوپ یا ایزوپ 
 از نویسندگان یونان بود که قصه و افسانه می‌ نوشت.

بنا بر روایات هرودوت، 
ازوپ برده‌ ای از اهالی سارد بوده است. 
تحت نام ازوپ افسانه‌ هایی تعریف و منتشر شده‌ اند که منشاء تعداد بیشماری از امثال و حکم هستند. 
ازوپ 
مؤلف سیصد و چهار افسانه است. 
ازوپ یونانی غلامی زرخرید بود
که
 بعدها 
اربابش او را آزاد کرد
 و 
دلفی ها او را به قتل رساندند. 
ازوپ در سال‌ های قرن ششم پیش از میلاد می‌ زیسته 
و 
با 
کورش هخامنشی همدوره بوده است.

برخی منابع
 ازوپ 
را 
با 
لقمان حکیم 
یکی دانسته‌ اند.

داستان‌های او به اکثر زبان‌ های دنیا ترجمه شده
 و
 شاعر توانای ایرانی 
ناصرخسرو قبادیانی، 
تعدادی از افسانه‌های او 
را 
به نظم کشیده است.
از آن جمله است:
«روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست...»

مولانا جلال‌ الدین رومی
 نیز
 برخی از داستان‌ های پندآموز «ازوپ»
 را 
در 
مثنوی
 به صورت شعر درآورده است.
از آن جمله اند:
«داستان به شکار رفتن شیر و گرگ و...»
«کلاغی که با پر طاووس...»

۱
 فرزندم 
هیچکس و هیچ چیز 
را 
با 
خداوند شریک مساز.

۲
با 
پدر و مادرت 
بهترین رفتار 
را 
داشته باش

۳
 بدان 
که 
هیچ چیز از خداوند 
پنهان نمی ماند 

۴
 نماز 
را 
آنگونه که شایسته است 
بپا دار
۵
  اندرز و نصیحت دیگران 
را 
فراموش مکن
۶
  نسبت به پیشامدها
شکیبا باش  

۷
  از 
مردم 
روی مگردان
 و 
نسبت
 به
آنها 
بی اعتنا مباش
۸
  با 
غرور و تکبر 
با 
دیگران رفتار مکن
۹
 در
 روش
میانه رو باش
۱۰
  بر سر دیگران فریاد مکش 
و 
آرام سخن بگو
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر