۱۳۹۶ مرداد ۲۰, جمعه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۵۱)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)


برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور

تقسیم کار
ادامه



 ۲۳
·    تقسیم اجتماعی کار به مثابه نتیجه و پیش شرط وجود افراد جامعه و توسعه اجتماعی افراد جامعه از همان آغاز جدایی انسان ها از عالم حیوانات در روندی طولانی به مثابه تقسیم طبیعی کار میان جنسیت ها و نسل ها نمودار گشت.

۲۴

·    مارکس در رابطه با اثبات درک ناتورالیستی تاریخ خویش برای نشان دادن روابط معین میان توسعه راندمان کار و حوایج لازم برای تکثیر انسان ها می نویسد:
·    «بدین طریق تقسیم کار که در آغاز جز تقسیم کار در رابطه جنسی نبود، خود را به صورت تقسیم کار وابسته به عوامل طبیعی مثلا نیروی بدنی، حوایج، تصادفات و غیره و غیره، به طور خود به خودی و یا به طور «خود رو» (طبیعی، بدون مداخله از خارج) نمودار ساخت.»
·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۱)

۲۵

·    تقسیم  «خود روی» کار در چارچوب گله اجتماعی اولیه صورت گرفت.
·    آنجا که کسی خود را به مثابه «فرد» از این اندام اجتماعی متفاوت استنباط نمی کرد.
·    بلکه کردوکار او به نظرش به مثابه «ارگان طبیعی» این اندام جلوه گر می شد.
·    این کردوکار را می توان به مثابه فرم ابتدایی معین همکاری (کوئوپراسیون) ساده محسوب داشت.

۲۶
·    سهم این کردوکار برای کردوکار کلی این همکاری، بسته به جنسیت، سن و سال، توانایی های طبیعی و تصادفات خاص فرد متفاوت بوده است. 

۲۷
·    در رابطه با آن، از استفاده طبیعی محض از اشیایی که دم دست بود، به عنوان وسایل کار و تولید بعدی همان ها، الزامی رشد کرد که توجه به خودویژگی های افراد و گروه هایی از افراد جامعه ـ نخست در چارچوب خانواده ـ را ضروری می ساخت. 

۲۸
·    تنها با مصرف و تولید وسایل کار و مبادله کردوکار وابسته بدان و بالضرور تغییریابنده ـ نخست به مثابه فونکسیون طبیعی کل جامعه ـ تقسیم طبیعی کار در فرجه زمانی طولانی به  تقسیم اجتماعی کار استحاله می یابد که تحت شرایط جامعه طبقاتی آنتاگونیستی (آشتی ناپذیر) هرگز خصلت خود روی خود را از دست نمی دهد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر