۱۳۹۶ مرداد ۲۸, شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۵۵)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)


برگردان
شین میم شین

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور

تقسیم کار
ادامه

۴۰
·    وظیفه مولدین، بویژه وظیفه رهبری دولتی ـ مرکزی جامعه عبارت است از جامه عمل پوشاندن در روند طولانی بغرنجی به یکی از فونکسیون های آماجی جامعه سوسیالیستی در انطباق مطلوب با  تقسیم اجتماعی کار.

۴۱
·    مسئله اینجا عبارت است از تشکیل روابط و مناسبات اجتماعی بنیادی و ساختار تعیینگر که خصلت و فرم شان منتج از الزامات پیوند انقلاب سوسیالیستی با انقلاب علمی ـ فنی است.

۴۲
·    در تشکیل مناسبات سوسیالیستی توسعه یافته، هدف این است که این امر، همواره هر چه اگاهانه تر و برنامه ریزی شده تر صورت گیرد و در این روند برای مولدین شفاف گردد.

۴۳
·    بدین طریق، یکی از معضلات مهم تقسیم اجتماعی تا کنونی کار، نفی می شود که مارکس به شرح  تبیین داشته است:
·    «قدرت اجتماعی یعنی نیروی مولد چندین برابر گشته که با اثرگذاری مبتنی بر تقسیم کار میان افراد مختلف تشکیل می شود، از آنجا که خود همکاری این افراد، نه داوطلبانه، بلکه خودرو ست،  به نظر این افراد نه، به مثابه قدرت متحد خودشان، بلکه به مثابه قوه بیگانه ای نمودار می گردد که در خارج از آنها قرار دارد.»
·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۴)

۴۴
·    حل این معضل ناشی از تقسیم تاکنونی کار، طی روندی طولانی و بغرنج در انجام وظایف زیر به دست می آید: 

الف

۱
·    سرنگونی حاکمیت سیاسی بورژوازی توسط طبقه کارگر.
·    امحای (از بین بردن) حاکمیت  اقتصادی طبقه سرمایه دار توسط قدرت دولتی پرولتری.

۲
·    در این روند، فاتحه ای بلند بر استثمار انسان توسط انسان خوانده می شود و بدین طریق تبر بر ریشه های تقسیم اجتماعی جدی جامعه به «کار» و «ناکار» فرود می آید.

ب

۱
·    طبقه کارگر پیروزمند در وحدت با همه اقشار زحمتکش جامعه، روند همکاری مبتنی بر تقسیم کار میان افراد را آگاهانه، به طرز برنامه ریزی شده در چارچوب تمام اجتماعی و بر طبق آماج استراتژیکی شیوه تولید سوسیالیستی در همه سطوح سه گانه ی تقسیم کار قوام می بخشد.

۲
·    مسئله اینجا بلحاظ سوسیولوژیکی عبارت  از روند طولانی، بغرنج و کمپلکس از آن خود کردن سوسیالیستی طبیعت توسط جامعه ی تاریخا مشخص (به لحاظ تاریخی، مشخص) منطبق با الزامات انقلاب علمی و فنی  و بنا بر الزامات مبارزه طبقاتی بر ضد امپریالیسم است. 

۳
·    مسئله اینجا قوام بخشیدن به نوعی از همکاری راسیونال ـ مؤثر مبتنی بر تقسیم کار میان افراد است که زمینه لازم را برای تسلط بر این روند فراهم می آورد.

۴
·    تحت شرایط مشخص ساختمان سوسیالیسم در آلمان دموکراتیک، این روند قبل از همه حاکی از تشکیل سیستم اقتصادی سوسیالیسم توسعه یافته است که از عهده تشکیل ساختار اقتصادی مطلوب  و تقویم (قوام بخشیدن) راسیونال ترین همکاری همواره مشخص بیواسطه میان رهبری دولتی ـ مرکزی، خودمسئولیت کارخانجات  و رهبری منطقه ای برمی آید.  

پ

·    نهایتا در این روند، شرایط چه بسا مادام العمری شخصیت های سوسیالیستی در حرفه ای، در محل کاری و یا در جایگاهاجتماعی معینی، به تدریج در اثر شکوفایی شخصیتی زحمتکشان، نفی می شود و استعدادها و ظرفیت های آنها (شخصیت های سوسیالیستی) چندان توسعه می یابند که آنها قادر به تسلط بر کل سیستم تولید می گردند.

·    مراجعه کنید به موبیلیته اجتماعی (تحرک اجتماعی)، دیسپونیبیلیته (همه فن ـ حریفیت) در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر