۱۳۹۶ مرداد ۱۱, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوایی واپسین (569)

 
 
پروفسور دکتر هلموت لانگه
استاد دانشگاه برمن 
(آلمان)

فصل ۲۲
 فنفلسفه 
(تکنیکفلسفه)


برگردان
شین میم شین

پیشکش
به


عبد الصمد کامبخش
چشم و چراغ توده


بخش دوم
خصلت عام فنفلسفه
ادامه


۴۷
·    از آنجا که اینجا پای سطوح متفاوت شعور بحران پیش رونده تصورات حیاتی و تصورات آتی بورژوایی در بین است، تعجبی ندارد که قضاوت های تردید آمیز اگر هم با دلایل  و تأکیدات  متفاوت، در تمامی طول تاریخ فنفلسفه، گشتاور تعیین کننده ای را تشکیل می دهند.

۴۸
·    حدسیات تردید آمیز حتی قبل از جنگ جهانی اول، نقش تعیین کننده به عهده داشته اند.
·    (ولگاست، بانزه، «فلسفه و فن»، ص ۴۰
·    بورینگ، «فن در مبارزه جهان بینی ها»، ص ۱۳۰)

۴۹
·    توقف معینی فقط در عرصه نفوذ ایده ئولوژی فاشیستی و در آثار بخشی از رهگشایان آن در فاصله زمانی میان  اواخر سال های ۵۰ و اواخر سال های ۶۰ مشاهده می شود.

۵۰
·    از آن زمان به بعد،  هر چه بیشتر دوباره خط مسلط نگرش فنفلسفی را قضاوت های تردیدآمیز تشکیل می دهند.

۵۱
·    خصلت تاریخی لاینقطع فنفلسفه عبارت از تبری (دوری جویی) آشکار آن از جنبش کارگری از سویی و از درکی که مارکس و انگلس از فن داشته اند، از سوی دیگر است.

۵۲
·    با توجه به خصلت مقدم فنفلسفه، به مثابه فرم تبیین بحران در شعور بورژوایی، نه این مسئله تعجب انگیز است و نه این مسئله که چنین فنفلسفه ای فقط به ندرت «واقعا تا هسته مسئله فرهنگ و فن نفوذ می کند.»
·    (بورینگ، «فن در مبارزه جهان بینی ها»، ص ۱۵۷)

۵۳
·    توضیح  مسائل زیر، روی هم رفته الزامی است:

الف
·    علم مارکسیستی اولا به مدت درازی از مسائل فنفلسفی خاص تبری جسته است.

ب
·    علم مارکسیستی ثانیا در ارزیابی تأثیرات خود فن تمایل به خوش بینی انتزاعی داشته است.

پ
·    علم مارکسیستی ثالثا به اختصار در تحلیل فن تمایل داشته است.

۵۴
·    پرداخت تمایزمند و روشن به مسائل فنفلسفی از سال های پایانی ۶۰ در اتحاد شوروی و آلمان دموکراتیک شروع شده است.

۵۵
·    هونینگ بدرستی می نویسد:
·    «در هیچ طرح فلسفی دیگر جز مارکسیسم، در عصر جدیدتر راجع به فونکسیون تاریخی فن اندیشیده نشده است.»
·    (هونینگ، «فونکسیون تاریخی فن از نقطه نظر فلسفه» در «تاریخ فن» جلد ۴۳، ۱۹۷۶، شماره ۲، ص ۱۰۲ – ۱۱۵. اینجا ص ۱۱۰)

۵۶
·    پوپول در همان صفحه «آموختن از مارکس» را توصیه می کند.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر