نشریه دنیا شماره 4
زمستان 1345))
زمان را گنج ها در آستین است!
تحلیلی از شین میم شین
که ما را همدمی دراین زمین نیســـــت
بجز خار مغیلان در کمین نیسـت
زمستان 1345))
زمان را گنج ها در آستین است!
تحلیلی از شین میم شین
که ما را همدمی دراین زمین نیســـــت
بجز خار مغیلان در کمین نیسـت
• ارده گرائی (وولونتاریسم) در این بیت شعر احسان طبری، به طور قانونمند، پسیمیسم را، بدبینی فلسفی ـ تاریخی را به دنبال می آورد.
• لاله تک و تنها، نه تنها خود را بی همدم احساس می کند، بلکه خار مغیلان را در کمین خود می بیند.
• بدین طریق در شعر شاعر حزب توده، وولونتاریسم و پسیمیسم دست در دست یکدیگر رژه می روند.
• این دو گرایش به فلسفه بورژوائی واپسین تعلق دارند و نه به فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی:
الف
• مارکسیسم ـ لنینیسم فرد را و اراده فردی و شخصیت را در دیالک تیک فرد و جامعه، در دیالک تیک اراده فردی و اراده توده ای، در دیالک تیک شخصیت و تاریخ و یا شخصیت و توده می بیند و نقش تعیین کننده را از آن جامعه و توده می داند.
ب
• مارکسیسم ـ لنینیسم اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی و تاریخی) علمی و قانونمند را نمایندگی می کند و نه پسیمیسم را.
• پسیمیسم از گرایش های بورژوائی واپسین و دیگر طبقات اجتماعی واپسین است.
1
که ما را همدمی
دراین زمین نیســـــت
بجز خار مغیلان در کمین نیسـت
·
طبری در این بیت شعر دیالک تیک دوست و دشمن را به شکل دیالک
تیک همدم و خار مغیلان بسط و تعمیم می دهد تا از وضعیت روحی و روانی لاله تک و
تنها و نومید پرده بر دارد.
·
منظور طبری از خار مغیلان در این شعر شرایط دشوار مبارزه
است.
·
و گرنه در طبیعت، گل (لاله) مشکلی با خار ندارد.
·
خار چه بسا همدم گل است و یکی از تسلیحات تدافعی بیشمار گل
است.
·
میان لاله و خار اصولا تفاوت ماهوی وجود ندارد.
·
تنها تفاوت فرعی و نمودین میان گل و خار در تقسیم
اجتماعی کار است و بس.
·
اگر در جوامع طبقاتی تضادهای شعله ور در بطن جامعه، گل و
خار را به جان هم می اندازند و از طریق سلب قدرت و مالکیت از یکی بوسیله دیگری حل
می شوند، این هرگز دلیل بر تفاوت ماهوی گل و خار نیست و پس از حل تضاد اصلی جامعه،
برابری و برادری بربادرفته میان گل و خار مجددا برقرار می شود، گیرم که زمان لازم
داشته باشد و شکیب روانسوز.
·
سعدی از این حقیقت امر بخوبی خبر دارد:
جور دشمن، چه کند، گر نکشد طالب
دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و
شادی به هم اند
·
عجیب است که لاله طبری از همزیستی ستیزمند با خار شکوه
سر داده است.
2
چـو گلبـــرگ
تــــرم پژمــرده گــــردد
کســی نی، کاو دلـش
افسرده گـردد
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر گلبرگم پژمرده شود، غمخواری نخواهم داشت.
·
نگرانی و واهمه لاله طبری از این است که بمیرد و کسی
برایش آه نکشد و اشک نریزد.
·
مفاهیم و احکام شعرا و نویسندگان، آئینه جهان بینی آنها
هستند.
·
لاله طبری با اینکه هنوز دهنش بوی شیر می دهد، از زمین و
زمان طلبکار است و انتظار دارد که برایش پیشاپیش مراسم کفن و دفن و تعزیه مجلل و
اشرافی برپا دارند.
·
چنین لاله هائی آدمی را بی اختیار به یاد اشرافزاده ها
می اندازند که ترحم انگیزتر از هر علف هرزی اند.
3
در این صحـرای پر خاشاک و پر خــس
به داغ خویـش تنهائیــم و بی کــس»
·
معنی تحت اللفظی:
·
در این برهوت پر از خار و خس، داغداریم و تنها
·
اکنون که موضوع طلبکاری از زمین و آسمان مطرح است، لاله
طبری از مفرد به جمع می گذرد و از دست محیط زیست پر خاشاک و خس و تنهائی و بی کسی
ـ در عین داغداری ـ شکوه سر می دهد.
·
لاله طبری ظاهرا نمی داند که توده ها نان بخور ـ نمیر
روزانه خود را از کام چه اژدهائی و به چه خون دلی بدر می کشند و چه داغ های مرهم
ناپذیری بر جسم و روح و روان آنها نقش می بندد، این بی ادعایان بی انتظار همه کاره
همیشه ی تاریخ.
4
ولـی آن دانــه هـا کـان لالـه افشـانـــــد
نسیمی برد و در هر گوشه بنشاند
·
معنی تحت اللفظی:
·
علیرغم تنهائی و بیکسی، لاله دانه هائی افشاند که نسیم
به اقصا نقاط برهوت برد.
·
طبری اکنون به اصل مطلب می رسد:
·
لاله واقعی که معنای وجودی اش حفظ نوع خویش است، کامیاب
می شود.
·
دانه های لاله بر بال نسیم به هر گوشه زمین حمل می شوند
و لاله زاری تشکیل می یابد.
·
اکنون احسان طبری ـ بسان سعدی ـ از طبیعت به جامعه پل می
زند و پدیده طبیعی مورد نظر خویش را سوسیالیزه می کند.
·
نتیجه ای که هر خواننده با هوش متوسط از این شعر می
گیرد، نتیجه تئوریکی عام دوگانه ای است:
الف
·
نتیجه اول عبارت از این است که ظهور لاله تک و تکرو و
تنها و مرگ زودرس آن برای تکثیر نوع آن کافی است.
·
فقط کافی است که لاله ای بطور سمبولیک عرض اندام کند،
ترقه ای در کند و بمیرد تا «توده های ابله شهر و روستا انقلاب کنند» و با مابقی
خانزاده های تغییر ظاهر داده و انقلابی نما بیعت کنند.
ب
·
نتیجه دوم عبارت از این است که هرچه شهید بیشتر، گردان مبارزه طبقاتی پرشمارتر.
·
پس زنده باد شهید و آئین شهادت!
5
·
نادرستی هر دو نتیجه گیری را تجارب بشری هزاران بار
اثبات کرده اند.
·
چنین ادعائی حتی در طبیعت مصداق ندارد، چه برسد به جامعه
سوبژکتمرکز آماجمند بشری.
·
اگر هر لاله ای می توانست لاله زاری بسازد، هر علف هرزی نیز می توانست، جهانی را به هرز کشد.
·
اینکه احسان طبری با هیچکدام از این دو نتیجه گیری نمی
تواند موافق باشد، نیاز به بحث و بررسی ندارد.
·
شعر اما ـ بی اعتنا به نظرات شاعر ـ به چپاول بیرحمانه
ضمیر خواننده دست می زند و برهوتی هول و مهیب به جا می گذارد.
6
هنــوز آن لالــه را جــان بــود در تــن
که شد رشگ جنان آن تیره گلخـن
·
معنی تحت اللفظی:
·
هنوز لاله نمرده بود که برهوت بهشت شد.
·
مبالغه در این بیت را با چشم بسته هم می تواند دید.
·
دانه پاشی لاله ای تک و تنها همان و رشگ جنان گشتن تیره
گلخن همان.
·
طبری مسئله رشد و رویش لاله را ساده می کند تا آسان تر
نتیجه گیری کند.
·
نطفه های نباتی برای رشد و رویش به شرایط مناسب احتیاج
دارند.
·
بخش مهمی از آنها توسط حشرات خورده می شوند و بقیه هم که
در برهوت می افتند، رشد و رویش شان الزامی و حتمی نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر