۱۳۹۴ اسفند ۱۵, شنبه

سیری در شعری از احسان طبری (8)

نشریه دنیا شماره 4    
زمستان  1345)) 
زمان را گنج ها در آستین است! 
تحلیلی از شین میم شین 

که ما را همدمی دراین زمین نیســـــت
بجز خار مغیلان در کمین نیسـت

• ارده گرائی (وولونتاریسم) در این بیت شعر احسان طبری، به طور قانونمند، پسیمیسم را، بدبینی فلسفی ـ تاریخی را به دنبال می آورد.
• لاله تک و تنها، نه تنها خود را بی همدم احساس می کند، بلکه خار مغیلان را در کمین خود می بیند.
• بدین طریق در شعر شاعر حزب توده، وولونتاریسم و پسیمیسم دست در دست یکدیگر رژه می روند.
• این دو گرایش به فلسفه بورژوائی واپسین تعلق دارند و نه به فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی:

الف
• مارکسیسم ـ لنینیسم فرد را و اراده فردی و شخصیت را در دیالک تیک فرد و جامعه، در دیالک تیک اراده فردی و اراده توده ای، در دیالک تیک شخصیت و تاریخ و یا شخصیت و توده می بیند و نقش تعیین کننده را از آن جامعه و توده می داند.

ب
• مارکسیسم ـ لنینیسم اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی و تاریخی) علمی و قانونمند را نمایندگی می کند و نه پسیمیسم را.
• پسیمیسم از گرایش های بورژوائی واپسین و دیگر طبقات اجتماعی واپسین است.


1
که ما را همدمی دراین زمین نیســـــت
بجز خار مغیلان در کمین نیسـت

·        طبری در این بیت شعر دیالک تیک دوست و دشمن را به شکل دیالک تیک همدم و خار مغیلان بسط و تعمیم می دهد تا از وضعیت روحی و روانی لاله تک و تنها و نومید پرده بر دارد.
·        منظور طبری از خار مغیلان در این شعر شرایط دشوار مبارزه است.
·        و گرنه در طبیعت، گل (لاله) مشکلی با خار ندارد.
·        خار چه بسا همدم گل است و یکی از تسلیحات تدافعی بیشمار گل است.

·        میان لاله و خار اصولا تفاوت ماهوی وجود ندارد.
·        تنها تفاوت فرعی و نمودین میان گل و خار در تقسیم اجتماعی کار است و بس.
·        اگر در جوامع طبقاتی تضادهای شعله ور در بطن جامعه، گل و خار را به جان هم می اندازند و از طریق سلب قدرت و مالکیت از یکی بوسیله دیگری حل می شوند، این هرگز دلیل بر تفاوت ماهوی گل و خار نیست و پس از حل تضاد اصلی جامعه، برابری و برادری بربادرفته میان گل و خار مجددا برقرار می شود، گیرم که زمان لازم داشته باشد و شکیب روانسوز.

·        سعدی از این حقیقت امر بخوبی خبر دارد:

جور دشمن، چه کند، گر نکشد طالب دوست

گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به هم اند

·        عجیب است که لاله طبری از همزیستی ستیزمند با خار شکوه سر داده است.

2
چـو گلبـــرگ تــــرم پژمــرده گــــردد
کســی نی، کاو دلـش افسرده گـردد

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر گلبرگم پژمرده شود، غمخواری نخواهم داشت.

·        نگرانی و واهمه لاله طبری از این است که بمیرد و کسی برایش آه نکشد و اشک نریزد.

·        مفاهیم و احکام شعرا و نویسندگان، آئینه جهان بینی آنها هستند.
·        لاله طبری با اینکه هنوز دهنش بوی شیر می دهد، از زمین و زمان طلبکار است و انتظار دارد که برایش پیشاپیش مراسم کفن و دفن و تعزیه مجلل و اشرافی برپا دارند.
·        چنین لاله هائی آدمی را بی اختیار به یاد اشرافزاده ها می اندازند که ترحم انگیزتر از هر علف هرزی اند.

3
در این صحـرای پر خاشاک و پر خــس
به داغ خویـش تنهائیــم و بی کــس»

·        معنی تحت اللفظی:
·        در این برهوت پر از خار و خس، داغداریم و تنها

·        اکنون که موضوع طلبکاری از زمین و آسمان مطرح است، لاله طبری از مفرد به جمع می گذرد و از دست محیط زیست پر خاشاک و خس و تنهائی و بی کسی ـ در عین داغداری ـ شکوه سر می دهد.
·        لاله طبری ظاهرا نمی داند که توده ها نان بخور ـ نمیر روزانه خود را از کام چه اژدهائی و به چه خون دلی بدر می کشند و چه داغ های مرهم ناپذیری بر جسم و روح و روان آنها نقش می بندد، این بی ادعایان بی انتظار همه کاره همیشه ی تاریخ.

4
ولـی آن دانــه هـا کـان لالـه افشـانـــــد
نسیمی برد و در هر گوشه بنشاند

·        معنی تحت اللفظی:
·        علیرغم تنهائی و بیکسی، لاله دانه هائی افشاند که نسیم به اقصا نقاط برهوت برد.

·        طبری اکنون به اصل مطلب می رسد:
·        لاله واقعی که معنای وجودی اش حفظ نوع خویش است، کامیاب می شود.

·        دانه های لاله بر بال نسیم به هر گوشه زمین حمل می شوند و لاله زاری تشکیل می یابد.

·        اکنون احسان طبری ـ بسان سعدی ـ از طبیعت به جامعه پل می زند و پدیده طبیعی مورد نظر خویش را سوسیالیزه می کند.

·        نتیجه ای که هر خواننده با هوش متوسط از این شعر می گیرد، نتیجه تئوریکی عام دوگانه ای است:

الف

·        نتیجه اول عبارت از این است که ظهور لاله تک و تکرو و تنها و مرگ زودرس آن برای تکثیر نوع آن کافی است.

·        فقط کافی است که لاله ای بطور سمبولیک عرض اندام کند، ترقه ای در کند و بمیرد تا «توده های ابله شهر و روستا انقلاب کنند» و با مابقی خانزاده های تغییر ظاهر داده و انقلابی نما بیعت کنند.



ب

·        نتیجه دوم عبارت از این است که هرچه  شهید بیشتر، گردان مبارزه طبقاتی پرشمارتر.

·        پس زنده باد شهید و آئین شهادت!

5
·        نادرستی هر دو نتیجه گیری را تجارب بشری هزاران بار اثبات کرده اند.
·        چنین ادعائی حتی در طبیعت مصداق ندارد، چه برسد به جامعه سوبژکتمرکز آماجمند بشری.
·        اگر هر لاله ای می توانست لاله زاری بسازد، هر علف هرزی  نیز می توانست، جهانی را به هرز کشد.

·        اینکه احسان طبری با هیچکدام از این دو نتیجه گیری نمی تواند موافق باشد، نیاز به بحث و بررسی ندارد.
·        شعر اما ـ بی اعتنا به نظرات شاعر ـ به چپاول بیرحمانه ضمیر خواننده دست می زند و برهوتی هول و مهیب به جا می گذارد.

6
هنــوز آن لالــه را جــان بــود در تــن
که شد رشگ جنان آن تیره گلخـن

·        معنی تحت اللفظی:
·        هنوز لاله نمرده بود که برهوت بهشت شد.

·        مبالغه در این بیت را با چشم بسته هم می تواند دید.  
·        دانه پاشی لاله ای تک و تنها همان و رشگ جنان گشتن تیره گلخن همان.
·        طبری مسئله رشد و رویش لاله را ساده می کند تا آسان تر نتیجه گیری کند.
·        نطفه های نباتی برای رشد و رویش به شرایط مناسب احتیاج دارند.
·        بخش مهمی از آنها توسط حشرات خورده می شوند و بقیه هم که در برهوت می افتند، رشد و رویش شان الزامی و حتمی نیست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر