۱۳۹۵ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

عید نوروز از دیدی دیگر (5)


تحلیلی از
گاف سنگزاد 

1
·        اعیاد مختلف و متنوع را باید جزو آداب و رسوم رایج میان خلق ها محسوب داشت.

2
·        آداب و رسوم جزو اتیک و یا اخلاق هر جامعه است که به نوبه خود بخشی از فرهنگ جامعه مربوطه است.

3
·        اتیک و اخلاق، اما یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک زیربنا و روبنا در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
·        بنابرین، اعیاد به مثابه عناصر روبنایی ـ ایده ئولوژیکی هر جامعه تابع زیربنای اقتصادی آن جامعه اند و با تحول زیربنای اقتصادی، یعنی با تحول مناسبات تولیدی و به عبارت ساده تر، با تحول فرم مالکیت بر وسایل تولید، دستخوش تحول می شوند.

5
·        اعیاد حتی اگر از گزند تحولات زیربنائی جامعه جان سالم بدر برند و کماکان رایج باشند، به مثابه فرم و قالب، محتوای دیگری کسب می کنند و روزی به صورت فرم بی محتوائی ادامه «حیات» می دهند که بود و نبودشان یکسان است.

6
·        این قضیه در مورد همه عناصر روبنایی ـ ایده ئولوژیکی همه جوامع صادق است.
·        مذهب، هنر و غیره نیز همین سیر و سرگذشت را دارند.
·        مذهب بلحاظ فرم اگر هم باقی بماند، محتوای دیگری کسب می کند تا روزی از محتوا بکلی تهی شود و فرم محض بماند.
·        بسان خاطره ای از روزگاران ماضی.

7
·        برای اثبات صحت این حکم ماتریالیستی ـ تاریخی، می توان همین عید نوروز و یا عید فطر و قربان و غیره را مورد بررسی قرار داد:
·        جامعه بلحاظ اقتصادی، بلحاظ توسعه نیروهای مولده هرچه عقب مانده تر باشد، عید نوروز به همان اندازه بیشتر، رواج و اعتبار کسب می کند.
·        ما بهتر است که با بررسی مهمترین عناصر آیینی فوق الذکر در رابطه با نو روز این ادعای خود را استدلال و اثبات کنیم:

1
عید نوروز
یکی از کهن ‌ترین جشن‌ های به جا مانده از ایران باستان است.
زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است
که امروزه به آن برابری بهاری یا اکیونوس می ‌گویند.

·        از همین مفهوم «برابری بهاری» می توان به فونکسیون ایده ئولوژیکی نو روز پی برد.
·        وقتی از دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی سخن می رود، به همین دلیل است:
·        روبنای ایده ئولوژیکی انعکاس زیربنای اقتصادی در آئینه ی روح جامعه است.
·        رابطه زیربنا و روبنا اما نه یکسویه، نه دوئالیستی، بلکه دیالک تیکی است.

·        این اما به چه معنی است؟  

2
·        این بدان معنی است که نقش تعیین کننده در دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی ـ در تحلیل نهائی ـ از آن زیربنای اقتصادی است.
·        نقش تعیین کننده قطبی اما سبب نمی شود که قطب دیگر نقش بسیار مهمی نداشته باشد.
·        روبنای ایده ئولوژیکی توله هیچ واره ی زیربنای اقتصادی نیست.
·        بلکه خادم سرسخت و سرسپرده منافع استراتژیکی زیربنای اقتصادی است.
·        روبنای ایده ئولوژیکی به توجیه، تحکیم و توسعه زیربنای اقتصادی مدد می رساند.

3
·        طبقه حاکمه به همین دلیل به حفظ و تداوم و تقویت برخی از عناصر روبنایی ـ ایده ئولوژیکی کمر می بندد تا زیربنای اقتصادی جامعه را تحکیم کند و توسعه دهد.
·        طبقه حاکمه اما مارها خورده و افعی شده است.
·        گاهی برای تقویت، تحکیم و توسعه عناصر روبنائی ـ ایده ئولوژیکی، ترفند به کار می بندد.
·        مثلا عید نو روز را در حرف نفی می کند تا ملت عناد ورزد و هر چه بیشتر بدان بچسبد.
·        و یا عید نو روز را به ترفندی به امیرالمؤمنین و آل عبا و غیره می چسباند تا با تیر واحدی دو نشان ایده ئولوژیکی بزند.

4
عید نوروز
یکی از کهن ‌ترین جشن‌ های به جا مانده از ایران باستان است.
زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است
که امروزه به آن برابری بهاری یا اکیونوس می ‌گویند.

·        مفهوم «برابری بهاری» یکی از ترفندهای ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه است.
·        رواج این مفهوم، آدمی را به یاد خرافه های بیولوژیستی، سوسیال ـ داروینیستی و غیره در جامعه امپریالیستی می اندازد:
·        با این ترفند ایده ئولوژیکی، برابری ناتورالیستی، برابری رویش در طبیعت، به جامعه منتقل می شود تا نابرابری اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره پرده پوشی شود.
·        آیین های فرمال و صوری نو روز این ترفند ایده ئولوژیکی را جامه عمل می پوشانند، مادیت می بخشند:

الف
·        همه در «نهایت» برابری، به گرمابه می روند و تر و تمیز می شوند.

ب
·        همه در «نهایت» برابری، خانه و کاشانه خود را گردگیری می و تر و تمیز می کنند.

ت

·        همه در «نهایت» برابری، سفره رنگین می گسترند، پلو ی خورند.
·        نخود ـ کشمش و شیرینی می خورند.

پ
·        همه در «نهایت» برابری، به همدیگر «خجسته باد نو روز»، «نو روزتان پیروز» و خیلی حرف های توخالی خر رنگ کن دیگر می گویند.

ث
·        همه در «نهایت» برابری، به دیدن اعضای طبقه حاکمه و اگر فرصت کردند، به دیدن یکدیگر می روند و تبریک می گویند.

ج
·        همه در «نهایت» برابری، اختلافات طبقاتی رنگارنگ چرکین را ماستمالی می کنند و به آشتی «طبقاتی» می رسند.

ح
·        همه در «نهایت» برابری، تحفه به دربار می برند و عرض ادب و وابستگی می کنند.

خ
·        همه در «نهایت» برابری، جشن می گیرند و به رقص و پایکوبی می پردازند.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    همه در «نهایت» برابری، خانه و کاشانه خود را گردگیری و تر و تمیز می کنند.
    همه در «نهایت» برابری، سفره رنگین می گسترند، پلو می خورند.

    پاسخحذف