۱۳۹۵ فروردین ۶, جمعه

سیری در شعری از میرزا علی معجز (51 )


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری
ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

رخنه دار اولسون شریعت، پایمال اولسون وطن
هر نولور اولسون، مریدیم بیشمار اولسون گرک
گئتدی اسلامیت الدن، ای قولاغی توکلیلر
تازه مکتبلر بناسی، تار و مار اولسون گرک

·        معنی تحت اللفظی:
·        بگذار شریعت تار و مار گردد.
·        وطن هم پایمال گردد.
·        هر چه بادا باد.
·        مریدم باید بیشمار گردد.
·        ای پیران قوم، اسلامیت از دست رفت.
·        بنای مدارس مدرن خراب باید گردد.

1
رخنه دار اولسون شریعت، پایمال اولسون وطن
هر نولور اولسون، مریدیم بیشمار اولسون گرک


·        معجز در این بیت، از ماهیت و آرزوی قلبی عمیق روحانیت پرده برمی دارد:
·        بی اعتنائی به حتی شریعت.
·        بی اعتنائی به میهن.
·        ضمن مطلق کردن کمیت پرشمار هوادار.

·        معجز بدین طریق، از آلت دست بودن مذهب برای اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی پرده برمی دارد.
·        منظور او این است که این اجامر کمترین ایمانی به شریعت حتی ندارند.
·        کمترین اعتنائی به میهن حتی ندارند.
·        تنها فکر و ذکری که در سر دارند، تعداد بالئی از هواداران است.

·        سؤال ولی این است که تعداد پرشمار مرید برای چیست؟
  
1
رخنه دار اولسون شریعت، پایمال اولسون وطن
هر نولور اولسون، مریدیم بیشمار اولسون گرک

·        پاسخ به این پرسش وقتی داده شد که بهمن نکبت بار عظیمی فرو غلطید و نفس خلایق در سینه حبس آمد.
·        تاراج بی شرمانه دار و ندار صدها هزارساله ملتی شروع شد و گورستانی به وسعت کشوری شیار زده شد.
·        دشمنان بی رحم توده، صدهزار بار بهتر از توده و حزب توده به قدرت لایزال توده واقف اند.
·        پیش شرط سلطه مادی، فکری، فرهنگی، تعداد پرشمار هودار است.
·        با تکیه بر توده، هم می توان ارکان مادی، روحی و روانی جامعه را تسخیر کرد و توده را بر خاک سیاه نشاند و هم در سنت لنین می توان توده را به یورش بر عرش برانگیخت، نظام کهنه ی فرتوت فرسوده را برانداخت و طرح نوینی درانداخت.

3
گئتدی اسلامیت الدن، ای قولاغی توکلیلر
تازه مکتبلر بناسی، تار و مار اولسون گرک

·        معجز در این بیت از موضع منفی و مخرب روحانیت نسبت به تأسیس مدارس مدرن پرده بر می دارد:
·        طنز مستور این بیت، این است که همان روحانیت که برای شریعت تره حتی خرد نمی کند، در مبارزه بر ضد تجدد و تمدن، همان شریعت را دستاویز قرار می دهد و وااسلاما سر می دهد.

·        دیالک تیک طنز معجز هم شگفت انگیز است و هم ستایش انگیز.
·        هم ساده و توده فهم است و هم بغرنج و رادیکال.
·        شخصیت شاعر روشنگری نیز دیالک تیکی از سادگی و بغرنجی بوده است.
·        معجز ضمن عمیقا توده ای بودن، الگو، سرمشق و آموزگار توده بوده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر