۱۳۹۴ اسفند ۲۷, پنجشنبه

کلنجار مفهومی ستاره و سار (39)


جمعبندی از
میمحا نجار

سار

·        می توانی در زمنیه ترس مثالی از فلاسفه، علما، ادبا و شعرای طبقه حاکمه امپریالیستی ذکر کنی؟


ستاره

·        آره.
·        اگزیستانسیالیسم تحت تأثیر واقعیت عینی قرار گرفتن و از سر گذراندن واقعیت عینی را با تفکر یکسان می داند.
·        بعد نیروی محرکه تحت تأثیر قرار گرفتن و با آن زیستن را ترس می داند.
·        در قاموس اگزیستانسیالیسم انسان بوسیله ترس متوجه حقارت خود در کل جهان می شود.
·        یعنی به وسیله ترس متوجه بی مصرفی، تفاله وارگی، زباله وارگی و شکنندگی وجود خود می شود، تحت تأثیر آن قرار می گیرد و با آن می زید.
·        ترس در قاموس اگزیستانسیالیسم چیزی است که از آغاز بوسیله مرگ تعیین می شود، مرگی که راه نجاتی از آن متصور نیست.

سار
·        از اگزیستانسیالیسم فرقه های متنوعی وجود دارد که همگی ترس را به مقام مقوله فلسفی ارتقا می دهند.
·        وجوه مشترک دیگر همه این فرقه ها چیست؟

ستاره

·        وجوه مشترک همه فرقه های اگزیستانسیالیسم به شرح زیرند:

1
·        مبدأ قرار دادن مفهوم حیات و تعریف سوبژکتیویستی از آن.

2
·        هتک حرمت از تفکر علمی و علم بطور کلی و تحقیر آن.

3
·        اگنوستیسیسم (ندانمگرائی)

4
·        قطع رابطه آگاهانه با سنن فلسفی
·        بدین طریق فلسفه کلاسیک بورژوائی از دکارت تا کانت، از فیشته تا هگل به گور سپرده می شود.

5
·        اگزیستانسیالیسم حالات روانی بیمارگونه از قبیل ترس، تهوع و امثالهم را بمثابه مسائل اساسی فلسفه قلمداد می کند.
·        اگزیستانسیالیسم بدین طریق فاتحه بلندی بر دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) و دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت می خواند.

6
·        اگزیستانسیالیسم ایراسیونالیسم (خردستیزی) را مد می کند.
·        نیچه مؤسس ایراسیونالیسم است.
·        بدین طریق راسیونالیسم (خردگرائی)  فلسفه کلاسیک بورژوائی با ایراسیونالیسم (خردستیزی)  جایگزین می شود.

7
·        جای پژوهش سیستماتیک و منظم را اکلکتیسیسم (از هر چمن گلی چیدن) می گیرد.  

8
·        اگزیستانسیالیسم به شرایط اجتماعی و انسان برخوردی انتزاعی، متافیزیکی، غیرتاریخی و بی تفاوت دارد.  

سار
·        آره.
·        این ترس، ترس طبقاتی بورژوازی است که بر لب گور تاریخی اش ایستاده است.
·        این ترس اما با ترس طبیعی و معمولی فرق دارد.
·        قهرمان «بیگانه» ـ اثر البر کامو ـ برایش یکسان است که اعدام شود و یا تبرئه شود.
·        ظاهرا ترسی از مرگ ندارد.

ستاره
 
·        آره.
·        حق با تو ست.
·        برای اینکه اگزیستانسیالیسم ضمنا مبلغ نیهلیسم (پوچی زیست)  و پسیمیسم (بدبینی)  است.
·        از دید اگزیستانسیالیسم زندگی هیچ و پوچ و بی معنی است.
·        به همین دلیل برای طرفداران اگزیستانسیالیسم اعدام و انتحار و آوانتوریسم و آنارشیسم ایدئال و آرمان است.
·        به قول کامو با انتحار می توان بر  پوچی زندگی غلبه کرد.

سار

·        آره.
·        ترس طبقاتی به صورت تهور در می آید.
·        چون زندگی هیچ و پوچ و توخالی تصور می شود، بود و نبود یکسان جلوه می کند و ترس به صورت تهور نمودار می گردد.
·        این به چه معنی است؟

ستاره

·        این بدان معنی است که دیالک تیک محتوا و فرم به صورت دیالک تیک ترس و تهور بسط و تعمیم می یابد.

سار

·        آره.
·        تار و پود وجود فدائی و مجاهد و غیره را ترس فراگرفته، ولی ترس درونی ـ طبقاتی با منفجر سازی نارنجک در مشت و یا بمب در کمربند و یا در عبور از مینزار فرم تهور به خود می گیرد.
·        تهوری که ماهیتا ترس است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر