۱۳۹۴ اسفند ۱۴, جمعه

سوارزیانیسم (3) (بخش آخر)


پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین

9
·        سوارز از این تئوریِ قرارداد دو نتیجه کلی می گرفت که از آماج واقعی تعلیمات او پرده بر می دارند:

نتیجه اول

1
·        فقط خود  حاکمیت دولتی (بنا بر حقوق طبیعی) منشاء الهی دارد، ولی حکام حق ندارند، ادعا کنند که قدرت خود را مستقیما و بی واسطه از خدا دریافت کرده اند.

2
·        اینکه چه کسی باید به حکومت رسد و فرم حکومت (دموکراسی، اریستوکراسی و سلطنت) بوسیله قرارداد تعیین می شود.

3
·        این امر به مسئله هدفمندی سیاسی مربوط می شود.

نتیجه دوم

1
·        بنظر سوارز، دولت همیشه موظف به انجام وظیفه ای است که حقوق طبیعی ایجاب می کند.

2
·        اگر حکام قادر به انجام این وظیفه نباشند، مردم (البته منظور سوارز از مردم فقط کاست های اجتماعی ممتاز است) حق دارند، وکالتی را که به حکام داده اند، پس بگیرند و یا در صورت لزوم آنها را سرنگون سازند.

3
·        فلسفه سوارز، که بطورکلی، بمثابه همه جانبه ترین و کاملترین کتاب درسی فلسفه ی اسکولاستیکی برسمیت شناخته شده، توسعه و تکامل فلسفه را بطرق مختلف تحت تأثیر قرار داده است.

4
·        سوارز با تعالیم اجتماعی خود تفکر مربوط به دولت و حقوق ملل  قرن هفدهم و هجدهم را به جلو رانده و با متافیزیک خود، قبل از همه، بر متافیزیک مدرسی آلمان در قرن هفدهم تأثیر گذاشته است.


5
·        در فلسفه کاتولیکی راجع به سوارزیانیسم اختلاف نظر وجود دارد:

الف
·        تومیست های سختگیر از قبیل دولف، منسر و غیره سوارزیانیسم را به اکلکتیسیسم و رقیق سازی قوانین اساسی تومیستی متهم می کنند.

·          مراجعه کنید به   اکلکتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

ب
·        طرفداران سوارز و اسکولاستیسین های دیگر، سوارزیانیسم را بمثابه تکامل فلسفه اسکولاستیکی می دانند و سوارز را سرمشقی برای کلیسا، در جهت تطبیق خود با پیشرفت و توسعه علمی، تلقی می کنند.

6
·        در زمینه ی  تعلیمات دولت سوارزیانیسم نیز اختلاف نظر شدیدی وجود دارد:

الف
·        در کاتولیسیسم تا وقوع انقلاب فرانسه، تعلیمات قرارداد بطور کلی، حاکم بوده است.

ب
·        در قرن نوزدهم همراه با مبارزه کلیسای کاتولیکی  بر ضد افکار انقلاب فرانسه، جریان مخالفی پا به عرصه نهاد که طرفدار سرسخت مشروعیت بود و هر آنچه را که با تعلیمات قرارداد و ایده خود مختاری خلق سر و کار داشت، حذف کرد.

ت
·        اما پس از پایان قرن نوزدهم، در آلمان، قبل از همه، بعد از جمهوری وایمار، جریان دیگری وارد صحنه شد، که تفکر مشروعیت را رد می کند و به میراث سوارز روی می آورد.

پ
·        در فلسفه نئواسکولاستیکی اخیر، سوارزیانیسم در مقایسه با نئوتومیسم، از مقام نازلتری برخوردار است.

·        مراجعه کنید به نئواسکولاستیک، نئوتومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

7
·        نمایندگان اصلی سوارزیانیسم به شرح زیر بوده اند:

الف
·        اورابرو

ب
·        دسکوس

ت
·        فوچر

 پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر