۱۳۹۴ اسفند ۱۲, چهارشنبه

سیاوش کسرائی زیر ذره بین تحریف (13)

 
 سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)

ویرایش، تأمل و تحلیلی از
گاف سنگزاد 
 
نه با قالب های کهن جنگید و نه با وزن قهر کرد.
نه تلاشی برای زبان آوری و در هم ریختن اوزان متعارف کرد
و نه شعر را عرصه بازی های زبانی دانست.

• معنی تحت اللفظی:
• سیاوش با قوالب کهنه شعر نجنگیده و با وزن قهر و قطع رابطه نکرده است.
• دنبال زبان آوری و تخریب اوزان عادی شعر نبوده است.
• سیاوش به زبان بازی نیز وقعی ننهاده است.

• از همین «تحلیل» جمشید برزگر از شعر سیاوش، طرز تفکر او و اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران وابسته به طبقه حاکمه نعره می کشد.

• چرا و به چه دلیل ما به این نظر می رسیم؟

1
نه با قالب های کهن جنگید و نه با وزن قهر کرد.
نه تلاشی برای زبان آوری و در هم ریختن اوزان متعارف کرد
و نه شعر را عرصه بازی های زبانی دانست.

• برای پاسخ به این پرسش باید این جملات جمشید برزگر تحلیل دیالک تیکی شوند:

2
سیاوش با قوالب کهنه شعر نجنگیده و با وزن قهر و قطع رابطه نکرده است.

• جمشید برزگر در این جمله، دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دوئالیسم قالب و وزن شعر و هیچ بسط و تعمیم می دهد و عملا تخریب می کند.
• او اصلا اعتنائی به محتوا و معنای شعر سیاوش ندارد.
• او فقط فرم شعر را تا حد بخور ـ نمیری در نظر می گیرد.
• او به احتمال قوی اصلا نمی داند که شعر و هر فرم هنری دیگر از نقاشی تا موسیقی، از تندیس تا تئاتر و غیره محتوای ایده ئولوژیکی دارد.
• کسب و کار این دسته از روشنفکران طبقه حاکمه امپریالیستی و فوندامنتالیستی، بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا به شکل دوئالیسم همه چیز و هیچ است.
• اینها فرم را ایدئالیزه می کنند، به عرش اعلی می برند، مورد تجلیل اغراق آمیز قرار می دهند تا محتوا را پرده پوشی کنند و تا حد هیچ و پوچ تنزل دهند.
• ما این طرز «تفکر» و طرز «تحلیل» را فرمالیسم معرفتی محسوب می داریم.

3
• فرمالیسم یکی از فرم های فکری و زیستی مدرن مد روز در ایده ئولوژی امپریالیسم و فوندامنتالیسم است.
• در فیس آباد و غیره می توان با چشم بسته حتی بدان پی برد.
• فیس آباد عرصه یکه تازی بلامنازع و بی رقیب فرمالیسم است:

الف
• هر کس مجموعه ای از عکس از خود و اعوان و انصار خود دارد و چه بسا در بدر به دنبال جمع آوری و انتشار عکس از چیزها و آدم های دیگر است.

ب
 
• عکس اما اولا فقط می تواند نمود لحظه ای کسی و یا چیزی از زاویه معینی باشد.
• اگر عکاس تغییر مکان دهد، از همان چیز و همان کس عکس بکلی دیگری عرضه می شود.
• اگر خود آن چیز و یا آن کس تغییر فرم دهد، عکس مطلقا متفاوتی از او تشکیل می شود.
• به عنوان مثال از فروغ فرخزاد عکس های متفاوتی هست که کمترین شباهتی به همدیگر ندارند.

ت
• عکس ثانیا در بهترین حالت، یعنی با تخفیفات فراوان، فقط ظاهر چیزها و آدم ها را منعکس می کند و نه ذات آنها را.
• اما برای اکثریت علافان فیس آباد عکس تعیین کننده است.
• اصلا کسی دنبال هویت و شخصیت و شعور صاحب عکس نیست.
 
• طرز تفکر فرمالیستی سبب می شود که عکس جای اندیشه را بگیرد.
یعنی اندیشه از عرصه بدر رانده شود.

پ
• ثالثا آنچه چه بسا نادیده گرفته می شود، تزیین چیز مورد نظر و یا آرایش فرد مورد نظر برای عکسبرداری است.
• خیلی ها قبل از عکس برداری ساعت ها وقت در آرایشگاه و یا پای آیینه تلف می کنند.
• این بدان معنی است که عکس خصلت مانی پولاتیو (دستکاری شده) دارد.

ث
 
• رابعا از فرد کاملا عادی می توان بهترین عکس ها را گرفت.
• اجامر کنسرن پلی بوی، هر زن و نری را از خیابان دعوت می کنند و بهترین عکس ها را از آنها می گیرند و از بابت فروش آن عکس ها دلار درو می کنند.
• این نران و زنان فاقد کمترین کیفیت فکری و فرهنگی اند و کسی نمی تواند دو دقیقه با اینها معاشر شود و عق نزند.

4
سیاوش
دنبال زبان آوری و تخریب اوزان عادی شعر نبوده است.
سیاوش به زبان بازی نیز وقعی ننهاده است.

• اینجا هم جمشید برزگر در عرصه فرم بی محتوا، یعنی در رابطه با رعایت و عدم رعایت وزن و زیبائی کلام و غیره پرسه می زند.
• اینهم نشانه فرمالیسم معرفتی او ست.

• البته چنین کسانی که با خرد اندیشنده (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی) بیگانه اند، حتی از پرداختن به درد بخور به فرم چیزها عاجزند.
• زنان و نران پلی بوی و کنسرن های سکس که در فرم و ظاهرشان خلاصه می شوند، نمی توانند زیبا به معنی حقیقی کلمه باشند.
• زیبائی و زشتی همیشه در دیالک تیک فرم و محتوا تعریف و تعیین می شود.
• نه در فرم و یا محتوای محض و مطلق.
• فقط کافی است عکس این نران و زنان را در یوتوب ببینی و بعد در محل اصلی کار شان تماشا کنی و ببینی که تفاوت از زمین تا کهکشان است.
• زن و یا نری که در یوتوب مظهر نجابت و مظلومیت و عصمت بنظر می رسد در محل کار اصلی اش تهوع آور است.

5
سیاوش با قوالب کهنه شعر نجنگیده و با وزن قهر و قطع رابطه نکرده است.
دنبال زبان آوری و تخریب اوزان عادی شعر نبوده است.
سیاوش به زبان بازی نیز وقعی ننهاده است.

• جمشید برزگر، سیاوش را نمی شناسد.
• آثار منثور سیاوش هنوز بطور سیستماتیک و منظم منتشر نشده اند.
• به همین دلیل کسی به عظمت علمی ـ ادبی ـ نظری ـ هنری ـ سوسیولوژیکی ـ پسیکولوژیکی این دردانه توده و حزب توده پی نبرده است.
• گنجینه دانش سیاوش غول آسا ست.

6
• سیاوش ـ بر خلاف تصور و پندار جمشید برزگر ـ به نفی دیالک تیکی میراث پیشینیان ـ هم بلحاظ ساختار و فرم و هم بلحاظ محتوا و اسلوب ـ مبادرت ورزیده است.
• سیاوش فرم و ساختار لازم را برای محتوای شعرش توسعه داده است.

• سیاوش اما بلحاظ جهان بینی پیرو ماتریالیسم دیالک تیکی ـ تاریخی است و نقش تعیین کننده را در دیالک تیک فرم و محتوا از آن محتوا می داند.
• برای سیاوش ـ قبل از همه ـ محتوا و معنا مطرح است.
• برای سیاوش ـ قبل از همه ـ اندیشه مطرح است و نه فرم تبیین اندیشه.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر