۱۳۹۴ دی ۱۴, دوشنبه

سیری در شعری از میررا علی معجز (25 )


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری

ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار


قلمدن سؤال ایله سن:
«ممده لی
نچون تختدن دوشدی، اولدی دلی؟
سبب کیمدی؟»، سویلر به صوت جلی:
«قلم دور قلم، بارک الله قلم»

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر از قلم بپرسی:
·        «مسبب سقوط محمد علی شاه از تخت و جنون او چیست؟»

·        قلم با صدای رسائی پاسخ خواهد داد:
·        «مسبب سقوط و جنون ممدلی، قلم است، قلم.
·        آفرین بر قلم.»

1
·        این شعر به احتمال قوی در حین انقلاب مشروطه سروده است.
·        معجز با تمام وجودش در اردوی انقلاب بوده است و توپخانه انتقاد انقلابی اش را به سوی ارتجاع نشانه رفته است.
·        در این بند شعر، محمد علی شاه مورد تمسخر قرار می گیرد که از تخت شاهی سقوط کرده و جنون گرفته است.
·        ضمنا مسبب سقوط و جنون او، روشنگری انقلابی بوده است.

2

ائده نمز دیک عالمده سیر و سفر
قلم ائتمه سیدی بیزی با خبر
نگارندۀ نقشۀ بحر و بر
قلم دور قلم، بارک الله قلم

·        معنی تحت اللفظی:
·        سیر و سفر در جهان محال می گشت، اگر قلم ما را از جهان با خبر نمی ساخت.
·        برای اینکه رسام نقشه بر و بحر قلم است، قلم.
·        آفرین بر قلم.

·        معجز در این بند شعر از فونکسیون انفرماتیو (آگاه سازی) قلم پرده برمی دارد.

·        هدف اصلی شاعر روشنگری، تشویق توده به کسب سواد خواندن و نوشتن است.
·        کسب و کار مهم و مادام العمر معجز مبارزه با بی سوادی بوده است.

3

اگر اولماسیدی جهاندا مداد
کیم ایلردی خیام و سعدینی یاد
سخندان شیرین زبان بلاد
قلم دور قلم، بارک الله قلم

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر قلم نبود، چه کسی از خیام و سعدی یاد می کرد؟
·        سخندان شیرین زبان جهان، قلم است، قلم.
·        آفرین بر قلم.

·        در این بند شعر نیز فونکسیون انفرماتیو قلم تشریح می شود.
·        هدف معجز در این بند شعر نیز تشویق توده به کسب دانش است.  

4
اگر اولماسیدی جهاندا قلم
دییلمزدی دنیاده نام عجم
علمدار فردوسی محترم
قلم دور قلم، بارک الله قلم

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر قللم نبود از عجم هم نامی در میان نبود.
·        برای اینکه پرچمدار فردوسی محترم، قلم بوده است، قلم.
·        آفرین بر قلم.

·        معجز در این بند شعر دیالک تیک وسیله و فونکسیون را به شکل دیالک تیک قلم و روشنگری و یا به شکل دیالک تیک پرچمدار و فردوسی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن  وسیله می داند.
·        این بدان معنی است که اگر فردوسی سواد خواندن و نوشتن نداشت، نمی توانست عجم را از زیر سیطره عرب برون آورد و احیا کند.
·        معجز ضمنا از رزم فردوسی تحت پرچم قلم پرده برمی دارد.
·        فردوسی در این بند شعر به مثابه رزمنده ای تصور و تصویر می شود که زیر پرچم علمداری به نام قلم پیش می تازد.

5

ئولوب شیخ محمود جنت مکان
قالیب «گلشن راز» اوندان نشان
اونی شهرۀ شهر ائدن، دوستان
قلم دور قلم، بارک الله قلم

·        معنی تحت اللفظی:
·        شیخ محمود، جنت نشین گشته است.
·        «گلشن راز» از او به میراث مانده است.
·        شهرت جهانی شیخ محمود را اما قلم تضمین کرده است، قلم.
·        آفرین بر قلم.

·        معجز اکنون از فونکسیون دیگر قلم پرده برمی دارد.
·        از فونکسیون شهرت بخشیدن و عملا ابدیت بخشیدن به انسان.

·        آماج اصلی معجز استدلال تجربی و منطقی برای اثبات ضرورت سواد آموزی است.

6
اجل باغلاییب صابرین گوزلرین
قویوب یالقیز اوغلانلارین، قیزلارین
دیری ساخلیان «هوپ هوپون» سوزلرین
قلم دور قلم، بارک الله قلم

·        معنی تحت اللفظی:
·        پیک مرگ، چشمان صابر را بسته است و دختران و پسرانش بی سرپرست گشته است.
·        آنکه سخنان صابر (هوپ هوپ) را زنده نگهداشته، قلم است، قلم.
·        آفرین بر قلم.

·        معجز در این بند شعر نیز با ذکر مثال دیگری به اثبات  فونکسیون قلم در زمینه ابدیت بخشیدن به اندیشه و اندیشمند می پردازد.

·        اگر طرز تفکر معجز را با طرز تفکر مثلا شهریار و غیره مورد مقایسه قرار دهیم، به رئالیسم و راسیونالیسم (واقعگرائی و خردگرائی)  ستایش انگیز معجز پی می بریم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر