جمعبندی از
میمحا نجار
ستاره
·
مشخصه و یا مشخصات تغییرات کمی چیست و یا چیستند؟
سار
·
تغییرات کمی قابل اندازه گیری اند:
1
·
مثلا می توان گفت حجم صخره ده مترمکعب بود.
·
پس از انفجار، یعنی پس از تکه تکه شدن، یعنی پس از تغییر
کمی، به هزار سنگ با حجم یک مترمکعب و دو متر مکعب و غیره تبدیل شده است.
2
·
رنگ صخره خاکستری بود.
·
رنگ سنگ ها، زرد و سرخ و بنفش و غیره اند.
3
·
وزن صخره یک تن بود.
·
وزن سنگ ها صد کیلو، دویست کیلو و غیره است.
ستاره
·
درست است.
·
ولی مشخصات دیگری هم دارد.
·
شاید آنها را در روند کلنجار فکری کشف کنیم.
·
فقط نباید فراموش کنیم.
سار
·
باکی نیست.
·
حافظه من رد خور ندارد.
·
حالا به تحلیل شعر مولانا بپردازم و یا هنوز حرفی برای
گفتن داری؟
ستاره
·
اگر همین پودر سنگ را حرارت دهیم، چه بلایی بر سرش نازل
می شود؟
سار
·
حالا دیگر می توانم پاسخ علمی به پرسشت دهم.
·
چون با شناخت افزار لازم را آشنا شده ام.
ستاره
·
·
شناخت افزار درخور کدام است؟
سار
·
مقوله کیفیت است.
·
دیالک تیک کمیت و کیفیت است.
·
بگذار باز هم با آرد گندم کار کنیم.
·
اگر آرد گندم را حرارت دهیم، آب موجود در خود را از دست
می دهد.
ستاره
·
چرا و چگونه؟
سار
·
برای اینکه آب آرد تبخیر می شود.
·
حالا حتما می خواهی بدانی، بر سر آب آرد گندم چه بلایی
نازل شده است.
ستاره
·
می دانی بر سر آب چه آمده است؟
سار
·
آره که می دانم.
·
آب در آرد بود، ولی دیده نمی شد.
·
آب مایع بود.
·
همان آب اشامیدنی بود.
·
ببرکت آب بود که مولکول های آرد گندم به همدیگر گره
خورده بودند.
·
این همان آبی است که در کت و شلوار و دامن و بلوز و
پیراهن ما هم هست.
·
ولی دیده نمی شود.
ستاره
·
از کجا می دانی که در دامنت و یا لقمه نانت، قطرات آب محبوس
اند؟
سار
·
60 در صد نانی که می خوریم، آب است.
·
نان اگر آب نداشته باشد، ذعال می شود و دیگر نمی توان آن
را خورد.
·
امتحانش آسان است.
·
کت و شلوار و دامن و نان را حرارت بده و ببین که پس از
تبخیر قطرات آب محبوس در آنها، ذغال باقی می ماند.
ستاره
·
تو با این قیافه مظلومت، واقعا نهنگی.
·
از کجا این چیزها را می دانی؟
سار
·
دلیل دانش مرا مولانا هم می دانست:
·
وقتی که می سرود:
مردم از
حیوانی و آدم شدم.
·
مشخصه اصلی آدم تفکر است.
·
من مثل بچه آدم می اندیشم.
ستاره
·
خوب اندیشه ات را راجع به آب فرمولبندی کن.
سار
·
آب چه در فرم آزاد و چه در فرم محبوس، در اثر حرارت گرم
و گرم تر می شود.
ستاره
·
همین جا یک لحظه صبر کن.
·
این افزایش دمای آب به چه معنی است؟
·
·
بر سر آب چه آمده، وقتی که از 26 درجه هوای اتاق به 88
درجه سانتیگراد رسیده است؟
سار
·
آب دستخوش تغییر کمی شده است.
·
همین جا متوجه می شویم که با تغییر کمی سر و کار داریم.
·
یکی از مشخصات تغییرات کمی هم قابل اندازه گیری بودن آنها
ست.
·
فونکسیون دماسنج هم همین است.
ستاره
·
درست است.
·
اینجا اما مشخصه دیگر تغییرات کمی هم معلوم می شود.
·
می دانی کدام مشخصه اش؟
سار
·
آره که می دانم.
·
آب همان آبی است که قبلا هم بوده است.
·
آب تا دمای 99 درجه هم همان کیفیت سابق خود را، یعنی
همان حالت همیشگی خود را، همان مایع وارگی (مایعیت) خود را حفظ می کند.
ستاره
·
درست است.
·
این به چه معنی است؟
سار
·
این بدان معنی است که با تغییرات کمی، شق القمر نمی شود.
·
مشخصه دیگر تغییرات کمی را هم کشف کردم.
ستاره
·
کدام مشخصه اش را؟
سار
·
مشخصه دیگر تغییرات کمی، تدریجی بودن آنها ست.
·
دمای آب گام به گام افزایش یافته است.
·
اول 26 درجه بود، بعد 27 درجه شده و گام به گام تا 99
درجه رسیده است.
·
بنابرین می توان گفت که تغییرات کمی، تدریجی اند.
·
ما برای ایجاد تغییر کمی در چیزی به صبر و شکیب نیاز داریم.
ستاره
·
درست است.
·
چرا در 99 درجه سانتیگراد درجا می زنی؟
سار
·
آب با رسیدن به صد درجه سانتیگراد در فشار جو، دیگر نمی
تواند خودش را نگه دارد.
·
یعنی بس می کند که مایع باشد.
ستاره
·
می توانی اندیشه ات را درست فرمولبندی کنی؟
سار
·
آب با رسیدن به 100 درجه سانتیگراد در فشار جو، تغییر
کیفی می یابد.
·
حالت فیزیکی اش دگرگون می شود.
·
یعنی تبخیر می شود.
·
آب مایع به گاز تبدیل می شود و خود را بسان غول خشمگین بی
تابی از قوری رها می سازد.
ستاره
·
آره.
·
درست است.
·
می توانی بهتر فرمولبندی کنی؟
·
تا فرم قانون به خود گیرد و بر لوح خاطر نقش بندد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر