جمعبندی از
میمحا نجار
سار
از
جمادی مُردم و نامی شدم
وز
نما مُردم به حيوان سر زدم
·
جماد وارگی (جمادیت)
حالتی از حالات مواد مادی است.
·
هر چیز مادی می تواند حالات متفاوتی داشته باشد.
·
یعنی محتوایش همان بماند، ولی فرمش تغییر یابد.
·
همان دیالک تیک فرم و محتوا که قبلا تمرین کردیم.
ستاره
·
نه.
·
با دیالک تیک فرم و محتوا نمی توان دیالک تیک جماد و
نبات را و یا دیالک تیک نبات و جانور را و یا دیالک تیک جانور و انسان را توضیح
داد.
·
برای گشودن هر قفلی، کلید درخوری لازم است.
·
دیالک تیک ها شناخت افزارند.
·
کلید گشایش قفل های فکری اند.
·
هر کلیدی برای گشودن هر قفلی مناسب نیست.
سار
·
آره.
·
حق با تو ست.
·
من هم مردد بودم.
ستاره
·
می توانی برای دیالک تیک فرم و محتوا مثالی بزنی، تا مطمئن
شویم که آن را از آن خود کرده ایم؟
سار
·
آره.
·
وقتی چند روز قبل این دیالک تیک فرم و محتوا را با مادر
بزرگم تمرین می کردم، گفت:
·
دیالک تیک فرم و محتوا یاد آور عروسی است که کلافه است و
هی لباس عوض می کند.
·
خود عروس که تغییر نمی یابد.
·
یعنی ماهیت و محتوایش همان می ماند که بوده است.
·
فقط لباس هایش را تعویض می کند.
·
یعنی فرمش عوض می شود.
ستاره
·
درست است.
·
خوش به حال بعضی ها که مادر بزرگ دارند.
·
خیلی ها مادر حتی ندارند.
سار
·
من هم دیگر مادر بزرگ ندارم.
·
چون پریروز درگذشت.
ستاره
·
خیلی متأسفم.
·
بد بیاری ما همیشه از همین قرار است.
·
چیزهای ایدئال را نیافته، گم می کنیم.
سار
·
آره.
·
خاطرم از این بابت خیلی پریشان است.
·
ولی حداقل تو را دارم که در این واویلا بهتر از هیچی.
ستاره
·
خوب.
·
بر گردیم به موضوع بحث.
·
اگر چیزی جزو جمادات باشد، مثلا سنگ باشد، با تبدیل شدن به
نباتات که فقط تغییر فرم نمی دهد؟
·
از چه نقطه نظر تغییر می یابد؟
سار
·
بگذار اندکی بیندیشم.
·
اگر به جای سنگ، گندم را در نظر گیریم، می توانیم آسیابش
کنیم.
·
آنگاه گندم در گذر از آسیاب، آرد می شود.
·
سنگ را هم اگر آسیاب کنیم، تبدیل به پودر می شود.
ستاره
·
آره.
·
درست است.
·
ولی مگر پودر و یا آرد جزو جمادات نیست؟
سار
·
چرا.
·
جزو جمادات است.
·
ولی فرمش عوض شده است.
·
اگر بادی بوزد، ذرات آن در هوا پخش می شوند.
·
در حالیکه سنگ برای باد تره حتی خرد نمی کرد.
ستاره
·
آره.
·
فرمش عوض شده است.
·
ولی فقط فرمش عوض نشده است.
·
ساختارش عوض شده است.
·
یعنی رابطه اتم های سنگ با یکدیگر عوض شده است.
·
درست به همین دلیل، با وزش بادی، سنگ و صخره حتی خم به
ابرو نمی آورد.
·
ولی پودر همان سنگ، جا به جا می شود.
·
رابطه اتم های سنگ پودر واره گشته، سست تر از رابطه اتم
های سنگ و صخره است.
·
این تغییر را با کدام مفهوم فلسفی می توانیم تبیین
داریم؟
سار
·
ما در این جور موارد با تغییرات ماهوی و محتوائی سر و
کار نداریم.
·
یعنی اتم های سنگ و پودر سنگ و یا مولکول های گندم و آرد
همان هستند که بوده اند.
·
ماهیت و محتوای شان تغییر نیافته است.
·
اما فرم و ساختار و ظاهر و نمود شان دگرگون شده است.
·
اگر مفهوم مربوطه را پیدا کنیم، حتما مفهوم مربوط به
تحول جماد به نبات را هم پیدا خواهیم کرد.
ستاره
·
تو واقعا نهنگی.
·
از کجا می دانی؟
سار
·
من فکر می کنم، هر مفهومی که مربوط به این تحول سنگ به
پودر سنگ باشد، ضد آن به تحول جماد به نبات مربوط خواهد شد.
ستاره
·
آره.
·
دقیقا.
·
ولی چرا تو به این نتیجه رسیده ای؟
سار
·
برای اینکه من فکر می کنم، این مفهوم جفت دیالک تیکی همین
مفهوم مربوط به تغییر سنگ به پودر سنگ خواهد بود.
·
تو اول بگو این مفهوم چیست که تجرید تغییر گندم به آرد و
یا سنگ به پودر و یا صخره به سنگ و یا کلوخ به خاک و عبار و غیره است؟
ستاره
·
این تغییرات سنگ به پودر سنگ و غیره را می توان تغییرات
کمی محسوب داشت.
·
مقوله فلسفی مربوطه، کمیت (کوانتیته) است.
·
می دانی جفت دیالک تیکی کمیت چیست؟
سار
·
همه می دانند.
·
جفت دیالک تیکی کمیت، کیفیت (کوالیته) است.
·
یعنی ما با دیالک تیک کمیت و کیفیت سر و کار داریم.
·
کلید حل معمای ما هم همین است.
ستاره
·
می توانی نظرت را درست فرمولبندی کنی؟
سار
·
آره.
·
تغییرات کمی به تغییراتی گفته می شوند که چیزها و پدیده ها
بلحاظ ظاهر، شکل، فرم، اندازه، حجم، وزن، رنگ، بو، طعم، تغییر می یابند.
·
صخره در اثر نفوذ آب و یا رشد گیاه منفجر می شود و به
سنگپاره های متعدد تبدیل می شود.
·
بلحاظ تعداد، وزن، حجم، رنگ، اندازه و غیره تغییر می
یابد.
·
یعنی تغییر کمی می یابد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر