۱۳۹۱ مرداد ۱۴, شنبه

وجود اجتماعی (1)

طرح از مجله ارجمند هفته
پروفسور دکتر پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین

• مفهوم وجود اجتماعی مادی از مسائل زیر نشئت می گیرد:

الف
• از مسئله اساسی فلسفه

ب
• از بسط دادن مسئله اساسی فلسفه بر جامعه
ت

• از پاسخ ماتریالیستی قطعی، پیگیر و بی چون و چرا به مسئله اساسی فلسفه


• مراجعه کنید به مسئله اساسی فلسفه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

1

• وجود اجتماعی حاکی از آن است که در حیات اجتماعی نیز که عرصه عمل آگاهانه و هدفمند انسان ها ست، یک واقعیت عینی (وجود اجتماعی مادی) وجود دارد که مستقل از شعور اجتماعی انسان ها ست، نسبت بدان تقدم دارد و شعور اجتماعی نقش ثانوی دارد و از آن ناشی می شود.

2

• به قول کلاسیک های مارکسیسم، «این شعور انسان ها نیست که وجود آنها را تعیین می کند، بلکه برعکس، وجود اجتماعی آنها ست که شعور آنها را تعیین می کند.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 13، ص 9)
3

• شعور همان طور که مارکس و انگلس اشاره می کنند، چیزی جز وجود شناخته شده نیست و وجود انسان ها عبارت است از روند زندگی اجتماعی واقعی آنها.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 3، ص 26)
4

• مفهوم «وجود اجتماعی» ـ همانند مفهوم «ماده» ـ بوسیله رابطه تضادمند وجود اجتماعی و شعور اجتماعی تعیین می شود، به عبارت دقیقتر بوسیله تقدم یکی بر دیگری.

• (به عبارت دیگر، ما با دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی سر و کار داریم و در این دیالک تیک نقش تعیین کننده ـ در تحلیل نهائی ـ از آن وجود اجتماعی است. مترجم)

5

• به قول لنین، «مارکسیسم بطور کلی بر آن است که وجود عینی ـ واقعی (ماده) مستقل از شعور، احساسات، تجارب و غیره بشریت است.

6

• ماتریالیسم تاریخی بر آن است که وجود اجتماعی مستقل از شعور اجتماعی بشریت است.

7

• شعور هم آنجا و هم اینجا تصویر وجود است، تصویری تقریبا همانند با آن، تصویری منطبق با آن، تصویری فکری و دقیق از آن.»

• (کلیات لنین، جلد 14، ص 329)
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر