۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

تدارک تئوریک توضیح «تئوری شناخت» (54)

فرضیه برخورد دو ستاره نوترونی
7.4 میلیارد سال قبل


پیش بینی (6)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

7

تفاوت فرضیه با پیش بینی


• چون پیش بینی ها احکامی اند که در باره واقعیات امور هنوز نامعلوم صادر می شوند، اغلب با فرضیه ها که به واقعیات امور هنوز نامعلوم مربوط می شوند، عوضی گرفته می شوند.
• اما میان فرضیه ها و پیش بینی ها تفاوت های بنیادی وجود دارد:

الف

• فرضیه مربوط می شود به واقعیات امور مربوط به گذشته و زمان حال، ولی پیش بینی مربوط می شود به واقعیات امور مربوط به آینده.

ب

• اما تفاوت فرضیه و پیش بینی فقط مسئله تعلق زمانی آنها نیست:

ت

• هم فرضیه و هم پیش بینی می توانند به گذشته، حال و آینده مربوط باشند.

پ

• پیش بینی ها بویژه می توانند به واقعیات امور مربوط به گذشته و یا حال نسبت داده شوند که به سبب عدم امکان مشاهده بی واسطه هنوز نامعلوم اند.

ث

• اگر بتوان وجود این واقعیات امور را از احکام مربوط به واقعیات امور معلوم و یا حتی از فرضیه ها نتیجه گرفت، بدون اینکه خود واقعا تشخیص داده شده باشند، آنگاه ما با پیش بینی ـ به معنی واقعی کلمه ـ سر و کار داریم.

ج


• چنین پیش بینی هائی اند که درتاریخ شناخت علمی، بویژه درعلوم مربوط به طبیعت غیر ارگانیکی باعث عمده پیشرفت علمی بوده اند.

1

• مثلا می توان به جدول عناصر شیمیائی اشاره کرد که از قانونمندی های درونی آن، نه فقط وجود عناصر شیمیائی هنوز نامعلوم، بلکه حتی خواص شیمیائی مشخص آنها پیش بینی شده بود.

2

• و یا پیش بینی های مربوط به تئوری نسبیت عمومی در باره دوران سیاره عطارد ، بمثابه روند همیشه جاری.

3

• و یا پیش بینی های مربوط به وجود پوزیترون که در تئوری الکترونی دیراک صورت گرفته اند و بعدها به پیش بینی پوزیترون و ضد ذره ها منجر شده است.

• مراجعه کنید به ذرات هسته ای در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4

• تعیین فرضیه یا پیش بینی بودن یک حکم مربوط به واقعیت امر هنوز نامعلوم به تعلق زمانی آن وابسته نیست، بلکه وابسته است به جایگاه آن حکم در استنتاج منطقی وهدفی که از طرح آن دنبال می شود.

الف

• اگر حکمی در استنتاج منطقی جای نتیجه نهائی را اشغال کند، آنگاه ما در هر حال با پیش بینی سر و کار داریم، صرفنظر از اینکه واقعیت امر مربوط به گذشته، حال و یا آینده باشد.

ب

• اما اگر برعکس، حکمی به مقدمات نتیجه نهائی مربوط باشد و برای استخراج احکام دیگر مربوط به واقعیات امور معلوم مورد استفاده قرار گیرد و توضیح این واقعیات امور را امکان پذیر سازد، آنگاه ما با فرضیه سر و کار داریم.

5

• گاهی حکم واحدی می تواند هم فرضیه باشد و هم پیش بینی.

الف

• این امر از سوئی وابسته به جایگاه آن در شبکه استنتاج منطقی است و از سوی دیگر وابسته به هدفی است که با استخراج آن دنبال می شود.

ب

• البته ما باید در چنین مواردی با سیستم های مختصات مختلف و استنتاجات مختلف سر و کار داشته باشیم.

ت

• در هر نتیجه نهائی واحد، هر حکمی فقط می تواند یا فرضیه باشد و یا پیش بینی.

پ

• فرضیه و پیش بینی در روند شناخت نیز مقام و رتبه متفاوتی کسب می کنند.

ث

• فرضیه ها را می توان در هر تئوری علمی بمثابه حلقات واسط میان معارف تجربی حاصله و احکام قانونی عام تلقی کرد.

ج

• راه گذاراز فرضیه به قانون علمی و تئوری از پیش بینی می گذرد.

1

• فرض کنیم که ما احکام معینی را بطور تجربی بدست آورده ایم که بوسیله فرضیه معینی قابل توضیح اند.
• پس احکام یاد شده بمثابه نتایج منطقی خاصی از فرضیه یاد شده تلقی می شوند.

2

• اما هر فرضیه زمانی بلحاظ علمی ثمربخش است که از آن احکام معین یاد شده استخراج شوند که در باره واقعیات امور هنوز نامعلوم صدق می کنند، یعنی پیش بینی اند.

3

• با بالاتر رفتن درجه تصدیق هر پیش بینی درجه تصدیق فرضیه مربوطه بالاتر می رود و آن خصلت یک حکم قانونی علمی به خود می گیرد.

4

• فرضیه و پیش بینی در رابطه مکمل یکدیگر بودن قرار دارند.

• (فرضیه و پیش بینی مکمل یکدیگر اند. مترجم)


5

• هر فرضیه هرچه بیشتر پیش بینی را امکان پذیر سازد، به همان اندازه بهتر می تواند تصدیق و یا تکذیب شود و به همان اندازه سریعتر می تواند خصلت فرضیه بودن را از دست بدهد و به همان اندازه کمتر می تواند فرضی باشد.

6

• اما برعکس، هر فرضیه هرچه کمتر امکان پیش بینی را فراهم آورد، به همان اندازه بیشتر خصلت فرضی بخود می گیرد.

7

• اگر فرضیه ای امکان هیچ پیش بینی را پدید نیاورد، آنگاه ما با یک فرضیه آنی و دلبخواهی سر و کار داریم.

8

• علمی که اجازه هیچ پیش بینی را نمی دهد، فرضیه ای بیش نیست و هیچ تضمینی ندارد.

9

• البته از این مطلب نباید نتیجه گرفت که هر علم ایدئال باید پیش بینی ها را امکان پذیر سازد، اما نه فرضیه ها را.

10

• پیشرفت شناخت علمی بخصوص مرهون پیوند دیالک تیکی میان فرضیه و پیش بینی است.

• (پیشرفت شناخت علمی از گردنه دیالک تیک فرضیه و پیش بینی می گذرد. مترجم)

11

• علم فرضی عاری از پیش بینی و علم پیش بین عاری از فرضیه، هر دو به یکسان در تضاد با روح اصل پژوهش علمی قرار دارند.

5

• خصلت و ارزش هر پیش بینی ـ بمثابه نتیجه نهائی منطقی ـ قبل از همه وابسته به این است که مقدمات نتیجه نهائی چگونه تشکیل یافته اند و خود نتیجه نهائی از چه قماشی است.

• از این عوامل می توان معیار های طبقه بندی پیش بینی ها را تعیین کرد.


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر