۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

سیری در شعری از محمد روحانی (نجوا کاشانی) (1)

محمد روحانی
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
محمد روحانی (نجوا کاشانی)
منبع:
صفحه فیس بوک گروه موسوم به
«شعر و شعور و شعار»
تحلیلی از

راوی پویش
• سفری در پیش است
• هر که را می بینی
• چمدانی در دست
• کوله پشتی بر پشت
• راه را می جوید

• زندگی یک راه است
• یک گذار کوتاه
• هر که را می بینی
• راه را می پوید پی در پی

• ایستادن ممکن نیست
• باز گشتی هم نیست
• پیش باید برویم
• پیش تا هر جا ممکن شد
• تا هر جا بود

• سر نوشت این گونه است
• همه در این حرکت همراهند
• همه از این حرکت آگاهند

• هیچکس را اما
• خبر از جادَه نیست
• خبر از پایان نیست

• خبر از امروز
• خبر از فردا نیست

• زندگی را ما می سازیم
• ما که می گویم یعنی من
• یعنی تو

• پشت هر پنجره یک خورشید
• ساکت و چشم به راه

• بگشایی، نور است
• نگشایی، تاریکی

• روز و شب یکسره در آمد و رفت
• هر کسی
• هرچه از این عالم خواست، گرفت

• عده ای هم
• نرسیدند به چیزی هر گز
• خواستن اصل توانستن ها ست

• باید از خود آغاز کنیم
• خواستن را می گویم

• گر بخواهیم
• به دست آمدنش آسان است

• ور نخواهیم ،
• چه تدبیر که خود خواسته ایم

• زندگی یک سفر کو تاه است
• به کجا؟

• کاش که می دانستیم

• از کجا ؟
• کاش که می فهمیدیم

• رفتن اما یک اجبار است
• یک واجب تدریجی
• که از آن ناچاریم
• و توقف ممنوع

پایان

تلاش در جهت تحلیل شعر

1

• بارها گفته ام که توشه من در زمینه شعر و ادبیات چنگی به دل نمی زند.
• ولی آنچه که در این شعر در برخورد اول، نظرم را جلب کرد، تأکید شاعر بر اصالت فردی است.

• بطور مشخص، از نظر شاعر محترم، در دیالک تیک فرد و جمع ـ اینطور که به نظر می رسد ـ نقش تعیین کننده را فرد و ارده فردی بازی می کند.
• اگر درست فهمیده باشم، فکرنمی کنم که این موضع فکری، موضع کاملأ درستی باشد.

2


• مسئله قابل تأمل دیگر در این شعر، نقش تعیین کننده سوبژکت در دیالکتیک سوبژکت ـ ابژکت است.
• شاعر دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت را به شکل دیالک تیک خواستن و توانستن بسط و تعمیم می دهند و عملا نقش تعیین کننده را از آن سوبژکت می دانند:
• «خواستن توانستن است!»

• فکر نمی کنم که هر خواستمی به معنای توانستن باشد.

• چون در این صورت، شرایط عینی (اوبژکتیف) که این خواست در چارچوب آن قرار می گیرد، به عقیده من نادیده گرفته شده است.
• این شیوه تفکر از جهان بینی ایده آلیستی شاعر حکایت دارد.
• چون در جهان بینی ایدئالیستی، روح بر ماده، شعور بر وجود تقدم دارد.
• چون در جهان بینی ایدئالیستی، دیالک تیک ماده و روح (دیالک تیک وجود و شعور) وارونه می شود و نقش تعیین کننده از آن روح (شعور) تلقی می شود.

• مراجعه کنید به درک ایدئالیستی تاریخ، درک ماتریالیستی تاریخ در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3

• این شعر اما بلحاظ فرم ـ در هر صورت ـ زیبا و شورانگیز و نیرومند است.

4
ایستادن ممکن نیست
باز گشتی هم نیست
پیش باید برویم
پیش تا هر جا ممکن شد
تا هر جا بود

سر نوشت این گونه است
همه در این حرکت همراهند
همه از این حرکت آگاهند

• به نظرم، این فراز از شعر هم باید با دقت بیشتری مورد تآمل قرار گیرد.

5
هیچکس را اما
خبر از جادَه نیست
خبر از پایان نیست

خبر از امروز
خبر از فردا نیست

• این فراز از شعر را هم نمی توان دربست پذیرفت.
• و لذا باید مورد تأمل و بحث قرار گیرد.


پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر