۱۳۹۱ مرداد ۲۹, یکشنبه

سیری در شعری از علی رسولی (1)

“انسان زیر آوار و آذوقه دزدان حاکم”
(تقدیم به مردم زلزله زده)

به چی می اندیشی انسان زیر آوار؟
به خانه های خراب شده؟
یا به خانه هایی که هنوز مقاومن؟
به خانه های مقاوم؟
همان خانه ها را تو بنا کرده ای
ای گرسنه ی زیرآوار
خانه های خراب نشده حاصل ترک های دست توست
حاصل جان کندن توست
ای گرسنه ی زیرآوار
به چی می اندیشی؟
چرا حاکمان,زیر آوار نرفتن؟
چرا حاکمان زیرآوار نمردن؟
ای گرسنه ی زیر دیوار ها
چرا حاکمان گرسنه نماندن؟
به چی می اندیشی ای گرسنه ی مهمان نواز؟
به صف طویل آذوقه؟
آذوقه به دستان از خودت هستن
آذوقه به دستان انسان های شبیه تو هستن
و
آذوقه دزدان از حاکمان
حاکمانن که آذوقه ها را می دزدن
خانه ها را تو بنا کردی ای زحمتکش زیرآوار
شهر را تو زیبا کردی
اما از خانه ها محرومی
اما اکنون زیبایی شهر برای تو تنها در خنده ی مجروحی خلاصه گشته
به چی می اندیشی ای کارگر زیرآوار؟
به دزدان آذوقه؟
یا به انسان های گرسنه تر از خویش؟
یا به اهدا کننده گان خون؟
آذوقه به دستان همان اهدا کننده گان خون هستن
آنها به فکر توهستن
همسایه ات هستن
از خودتن
کارگرن
آذوقه دزدان کسانی هستن که خونت را میمکن
آذوقه دزدان در خانه های امن خوابیدن
و تو زیر آوار جان میدهی
به چی می اندیشی انسان خونی شده؟
به پاهای شکسته؟
به جنازه های ردیف شده؟
یا به اینکه باید روزی زلزله ای شد برای حاکمان
یا به اینکه باید روزی زلزله ای شد برای دزدان

سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de


حسن

• مفاهیمی که شاعر در این شعر بکار می برند، قابل تأمل اند.
• ایشان در این شعر، مرتب از دزد و دزدی صحبت می کنند.
• کدام دزد و کدام دزدی؟

1

• مفهوم «دزدی» معنی معین و استانداردی دارد:
• دزدی یعنی اینکه قایمکی چیزی را که به دیگری تعلق دارد، از ان خود کنی.
• کسی از توده ها چیزی نمی دزدد.

2

• خرید مثلا مواد غذائی و فروش آن به این و آن تجارت نام دارد، داد و ستد نام دارد، خرید و فروش نام دارد، احتکار می تواند نام داشته باشد.
• تاجر مواد غذائی را ـ چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی ـ نمی توان دزد آذوقه نام داد.

3

• از آن خود کردن مثلا اضافه ارزش حاصله از کار جسمی و یا فکری دیگری استثمار نام دارد و نه دزدی.

4

• اشغال کشوری و نشاندن حکومت دست نشانده ای به جای حکومت ملی و از آن خود کردن ثروت ملی آن کشور، نه دزدی بلکه چپاول امپریالیستی نام دارد، نئواستعمار نام دارد.

5

• کسی و یا طبقه ای که دار و ندار دیگری را به زور سرنیزه از آن خود می کند، نه دزد بلکه چپاولگر نام دارد.


مفاهیم را بهتر است که سرسری بکار نبریم
و گرنه به گمراهی توده ها کمک می کنیم،
فرق هم نمی کند که خود بخواهیم و یا نخواهیم، بدانیم و یا ندانیم
.
با پوزش

2
ناصر

• حسن عزیز
• ما کافی است که تحقیقی کوچک پیرامون میزان اموال و مبالغ کمکی وارده از جانب مردم های کشورهای خارجی و همچنین مردم خود ایران داشته باشیم، آن وقت خواهیم فهمید که چه میزان از این کمک های انسان دوستانه در جیب حکومت و در خدمت حکومت می رود و ۱۰ در صد آن هم صرف مردم زلزله دیده نمیشود.
• با توجه به زلزله ی بم که فجایعی بسیار زیان بار تر به مردم زد و کشتاری به مراتب بیشتر را در پی داشت و در پی آن میزان کمک های نقدی که از جانب کشورها و غیره شد و همچنین میزان بودجه ای که برای بازسازی بم در نظر گرفته شد، می فهمیم که دزدان واقعی این کمک ها کیان اند و چه کاره اند.
• این خصلت واقعی طبقه ی حاکمه است و هیچی هم نیاز به تامل ندارد.

3
حسن

• خیلی ممنون
• اگر این طور باشد، حق با شاعر است و من باید انتقاد خود را پس بگیرم و به انتقاد از خود مبدل سازم.
• ضمنا به شاعر حق دهم که طبقه حاکمه را دزد می نامند.

الف

• باز هم تردیدی در دل آدمی جوانه می زند که می توان آن را دزدی نامید و یا چپاول ثروت ملی در فرم های مختلف؟
• مثلا غارت دار و ندرا ملتی با استفاده از اهرم قدرت سیاسی و «نمایندگی» ملی؟
• همین قدرت سیاسی و فقدان کنترل توده ای، امکانات از آن خود کردن ثروت ملی را (به بهانه حتی شرعی تکثیر بیت المال) در اخیتار طبقه حاکمه می گذارد.

ب

• درصد معینی که به میلیون ها دلار بالغ می شود، از فروش نفت و گاز به جیب هیئت حاکمه و ارگان های مربوطه سرازیر می شود.
• آیا می توان آن را دزدی نامید و یا غصب بیت المال (چپاول ثروت ملی)؟

ت

• بنظر من مفهوم «دزدی» مفهوم دقیقی نیست و به درد افشای ماهیت طبقه حاکمه نمی خورد.
• پرودون آنارشیست هم در زمان مارکس تصاحب اضافه ارزش را دزدی می نامید.
• مارکس نظر از هر نظر غلط او را به تیغ تیز انتقاد می سپارد.
• استثمار را دزدی نامیدن آب به آسیاب طبقه حاکمه ریختن، عوامفریبی و تحمیق ضمنی طبقه کارگر است.

پ

• در این مورد هم ما نه با دزدی، بلکه با غارت و چپاول زورگویانه فارغ از کنترل توده ای ثروت ملی بوسیله اقلیت حاکم استثماگر سر و کار داریم.
• ما با چپاول بی شرمانه ی چه بسا بلحاظ شرعی و صوری توجیه شده ی ثروت ملی سر و کار داریم.
• این باید افشا شود تا هم بازپس گرفته شود و هم تحت کنترل دموکراتیک توده ای در آید.

ث

• دزدی پدیده ای منفرد، تصادفی و فقط قابل تعقیب پلیسی است، ولی قابل کنترل خلقی نیست.
• البته هماندیشی در این زمینه ضرر ندارد.
• نظرات مرا مورد تأمل قرار دهید، شاید حق با شما باشد.
• من فقط به قصد چالش فکری و نیل به حقیقت عینی، نظرم را با اطمینان بر زبان می رانم.
• با سپاس

5
بی نام

• درد و رنج زلزله زدگان آذربایجانی را مردم دیگر مناطق کشورمان به جان خریدند.
• متاسفانه بخشی از اپوزیسیون رژیم اسلامی مانند خود این رژیم درد و رنج مردم کشورمان را وسیله ای برای سوء استفاده های سیاسی قرار داده است.
• رسانه های امپریالیستی مانند صدای آمریکا و بی بی سی با پخش گزارش ها و فیلم هائی که منبع و صحت آنها غیر قابل اثبات است، سعی در دامن زدن به آلام مردم زلزله زده دارند.
• از سوی دیگر رسانه های دولتی با بی اهمیت جلوه دادن آسیب های وارد آمده به مردم مناطق زلزله زده، تمام تلاش خود را برای ایجاد این شبهه دارند که همه چیز تحت کنترل است.

• واقعیت این است که کمک مردم و همیاری آنان همان درجه و مرتبه را دارد که در دیگر زلزله های مشابه در ایران داشته است.
• سازماندهی حوادث غیر مترقبه دولتی نیز همان است که که بوده با این تفاوت که بدلیل محاصره اقتصادی این کمک ها با مشکلات جدید روبرو شده است.
• دزدی در این موارد همیشه بوده و خواهد بود.
• آن تلویزیون های لوس آنجلسی و رسانه های سلطنت طلب که جگرشان از زلزله آتش گرفته، به عمد فراموش کرده اند که وضعیت زلزله زدگان در زمان اعلیحضرت شان اگر بسیار بدتر نبود، بهتر نبود.
• سایت ها و فیسبوک پر شده از عکس های ورزشکاران و هنرپیشه هائی که جلوی دوربین ها ژست گرفته، مشغول جمع آوری پول و یا پخش چیزی هستند که در اصل کپی هالیوودی عملیات جرج کلنیسم و آنجلینا جولیسمی است و نه چیز دیگر.
• هر بنی یشری می داند که با این ژست ها مردم زلزله زده چیزی عایدشان نمی شود.
• البته فوتبالیست ها و مربیان و هنرپیشه ها برنده واقعی این سوء استفاده از درد مردم هستند.
• بی بی سی و صدای آمریکا، ناسیونالیست های خلق های مختلف ایران زلزله را وسیله ایجاد آشوب و پراکنده کردن تخم کینه قرار داده اند تا مملکت را به تجزیه بکشانند.
• از درد و رنج مردم سو استفاده نکنید.
• خالصانه به هر کسی که واقعا قصد کمک رسانی دارد یاری کنیم.
• زلزله بم نمونه برجسته آنچه در ایران می گذرد، است.
• خاطرتان می آید؟
• جهان از زلزله شوکه شد، کمک های خارجی ظاهرا به ایران سرازیر شد.
• صحبت مجموعا چند میلیارد دلار کمک نقدی و چند میلیارد دلار کمک غیر نقدی از سوی خارجی ها بود.
• تنها یک دهم این کمک ها واقعا به ایران وارد شد.
• آنها در مطبوعات شان اعتراف کرده اند که بیشتر کمک ها در حرف ماند.
• غربی ها نیز از شام تا سحر دروغ می بافند، فقط رژیم چنین نمی کند.
• ما کمونیست ها باید به افشای تمام فریب کاران بپردازیم.
• همه آنها که رنج و مرگ و نکبت و بی خانمانی مردمان را وسیله اهداف خود قرار داده اند، چه این وری چه آن وری!

6
حسن
• بی نام گرامی
• این متد تحلیل شما متد دیرآشنائی است.
• حقایق باب میل خود را با آب و تاب مطرح کردن و حقایق نامطلوب را ماستمالی کردن و ضمنا دفاع از تمامت حقیقت را جار زدن.
• سؤال این است که بالاخره در این کشور خراب شده ما، دولت به غیر از غارت ثروت ملی و عوامفریبی، وظیفه و فونکسیونی هم دارد و یا نه؟
• میلیاردرها ـ چه سیاه و چه سبز ـ ناشناخته نیستند.
• این ثروت ملی است که در دست آنها متمرکز شده و اکنون جامعه به این ثروت برای بازسازی مناطق مخروبه نیاز دارد.

• غرب دروغ می گوید.
• شکی نیست.
• ولی خودطبقه حاکمه چی؟
• چرا ثروت غارت کنندگان سلب مالکیت نمی شود؟
• چرا پس از بم فکری برای بهبود وضع ساختمانی کشور نشده است؟
• چرا زلزله را بلا جا می زنند و به زیارت خانه خدا می روند تا تشکر کنند و یا رفع بلا کنند؟
• حقیقت ـ به قول خود شما ـ اگر تمامعیار باشد، حقیقت است و نه نیم بند.

پایان

۲ نظر: