۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

هماندیشی با شهین حیدری (3)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
شهین حیدری


اعتصـــاب

فرض را بر این بگذارید که تمامی کارمندان زحمتکش شهرداری از همین امروز به مدت یک ماه دست از کار بکشند و اعتصاب کنند، چه اتفاقی می افتد؟
تمامی شهرها را زباله و کثافت بر می دارد و هیچ کس حاضر نمی شود حتی برای خرید مایحتاج روزانه خود پایش را از در خانه بیرون بگذارد ، چه برسد به آنکه ساعت ها در آن فضای مسموم و آلوده تنفس کند .
و یا اگر از همین امروز به مدت یک ماه تمامی پزشکان ، جراحان و پرستاران اعتصاب کنند فاجعه ای انسانی به بار خواهد آمد که حتی تصورش پشت آدمی را به لرزه می اورد.
یا حتی ارتشیان اگر بمدت یکماه مرزها را رها کرده و به خانه هایشان بازکردند ، نانوا ها، لوله کش ها ، سیم کش ها ، مخابرات ، شرکت نفت ، گاز و …..
حال به این فکر کنید که اگر آیت الله ها و حجت السلام ها و امام جمعه ها به مدت یک ماه که هیچ، یک سال هم کم است ، به صورت مادام العمر دست به اعتصاب بزنند، آیا اتفاقی می افتد، آیا آبی از آب تکان می خورد؟
واقعا چه اتفاقی ممکن است، رخ دهد؟


پرسش اول
فرض را بر این بگذارید که تمامی کارمندان زحمتکش شهرداری از همین امروز به مدت یک ماه دست از کار بکشند و اعتصاب کنند، چه اتفاقی می افتد؟

• روفتگران فونکسیون نظافت شهر و روستا را به عهده دارند و غیاب آنها از شهرها و روستاها مزبله می سازد و امکان زیست را از ساکنان شهر ها و روستاها سلب می کند.

پرسش دوم
و یا اگر از همین امروز به مدت یک ماه تمامی پزشکان ، جراحان و پرستاران اعتصاب کنند فاجعه ای انسانی به بار خواهد آمد که حتی تصورش پشت آدمی را به لرزه می اورد.

• پزشکان و پرستاران و جراحان و غیره به بازتولید تندرستی اعضای جامعه می پردازند و غیاب شان از جامعه گورستان می سازد و امکان زیست را از اعضای جامعه سلب می کند.

پرسش سوم
یا حتی ارتشیان اگر بمدت یکماه مرزها را رها کرده و به خانه هایشان بازکردند ، نانوا ها، لوله کش ها ، سیم کش ها ، مخابرات ، شرکت نفت ، گاز و …..

• ارتش و پلیس و ژاندارمری و ارگان های امنیتی و اطلاعاتی ابزار سرکوب طبقه حاکمه اند و وسیله حفظ، تحکیم و توسعه حاکمیت آن اند.
• در غیاب دولت جامعه طبقاتی نمی تواند دوام آورد و دیر یا زود «جنگ همه علیه همه» (توماس هوبس) در می گیرد و جامعه فرو می پاشد.

پرسش چهارم
حال به این فکر کنید که اگر آیت الله ها و حجت السلام ها و امام جمعه ها به مدت یک ماه که هیچ، یک سال هم کم است ، به صورت مادام العمر دست به اعتصاب بزنند، آیا اتفاقی می افتد، آیا آبی از آب تکان می خورد؟

• روحانیت (آیت الله ها و حجت السلام ها و امام جمعه ها) و روشنفکران بطور کلی معماران روح جامعه اند و قشر اجتماعی معینی را در کنار اقشار و طبقات اجتماعی دیگر تشکیل می دهند.
• هر طبقه اجتماعی بسان هر ارگانیسم و اندامی روح خود را دارد، ایدئولوژی خود را دارد.
• معماران روح هر طبقه اجتماعی با روح جامعه همه آن کارهائی را جامه عمل می پوشانند که روفتگر و پزشک و کارگر و دهقانان و مولدین مادی دیگر با اندام و ارگانیسم جامعه انجام می دهند و درست به همین دلیل غیاب شان فاجعه آفرین است و نکبت بار.
• اثر کردوکار آنها را نمی توان با چشم غیرمسلح به تئوری علمی دید، ولی در هر صورت نمی توان دست کم گرفت.
• ماده و روح همیشه دست در دست با هم می روند:
• کار مادی (تولید و خدماتی و غیره) همیشه با کار فکری توأم است.

• روحانیت چیست؟

• روحانیت دیرین ترین و دیرنده ترین قشر اجتماعی است و خاص ایران نیست.
• در ایالات متحده ـ به عنوان مثال ـ هر روز فرقه مذهبی ئی یا احیا می شود و مد می شود و یا ابداع می شود و اشاعه داده می شود تا مد شود.

• روحانیت بوده که پس از توسعه نیروهای مولده در جامعه اشتراکی اولیه از توده های مولد و زحمتکش سلب مالکیت کرده و گذار از جامعه بی طبقه و برابرحقوق و هماهنگ به جامعه طبقاتی را امکان پذیر ساخته و خود همزمان دو فونکسیون مکمل یکدیگر را به عهده گرفته است:
• روحانیت هم تشکیل دهنده طبقه برده دار بوده و هم ایدئولوگ نظام برده داری بوده است.
• دین و مذهب روح جامعه بی روح است و روحانیت معمار این روح و مبلغ این روح است.
• جامعه بشری پله پله بالاتر آمده است.
• روحانیت هم به همراه آن.


• روحانیت خاص ایران نیست.
• در همه جوامع طبقاتی، روحانیت بیانگر دیالک تیک ماده و روح است، بیانگر دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی است، بیانگر دیالک تیک طبقه و ایدئولوژی است.
• گاهی این ماهیت مرئی و تجسم پذیر است و گاهی نامرئی است و زیر مه غلیظی پنهان از نظرها ست.
• صدر اعظم آلمان دختر کشیشی است.
• حزب ایشان حزب کلیسا ست.

• برای حذف روحانیت باید به آلترناتیوی (بدیلی) اندیشید و پیشاپیش آن را پدید آورد.
• ظاهرا کسی به فکر روح جامعه نیست.
• کسی به آلترناتیوی نمی اندیشد.

• عصر ما، عصر تولید و توزیع زباله های فکری رنگارنگ است.
• نه فقط قحط روشنگری است، بلکه بخش اعظم انرژی روشنگری را برای مبارزه با زباله های فکری به هدر می برد.

• مثال:
• شعور اوپوزیسیون ضد رژیم حاکم، بالاتر از شعور ایدئولوگ های طبقه حاکمه، یعنی روحانیت نیست.
• و فاجعه همین جا ست.

• همه می خواهند جمهوری کذائی برود، ولی کسی بهتر از آنها به چشم نمی خورد.
• در این صورت است که مردم به رژیم قبلی پناه می برند و یا امید می بندند.

• در میلیون ها مطلب فیس بوک اثری از روشنگری و اشاعه روح زنده و بالنده و آینده نیست.
• همه از دم یاوه بی پایه تولید، بازتولید و تبلیغ می کنند.
• زر ورق یاوه ها فقط متفاوت است.
• عکس ها فقط متفاوت اند.


محتوای آنها همه زباله است و فرق ماهوی با زباله های آخوندی ندارند.
پایان

۱ نظر:

  1. بدیل برای روحانیت احتیاج بروشنگر داریم ویا احتیاج ببدیل ساز ی موازی یا تتًوریسین ها لاز مه خلق تتًوری بدیل برای روحانیت بایدوجود داشته باشند با وجود تعدادزیاد ًً تًورریسین در سایر کشور های جهانچرا تاکنون آلتر ناتیوی بدیل بوجود نیامده.اگربدنبال روشنگر هستید شما بامطالعات خوبی که دارید سعیتانرا بکنید تا راهی بیابید ویا بایدبگیریداز هر ساحل سراغ درود بروح پاک کسرایی عزیز وپرود بشما وتشکر از زخماتتان

    پاسخحذف