۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

چاله ها و چالش ها (223)

عیسی صفا
جبهه واحد ضد دیکتاتوری، سوسیالیسم و ...
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


پیروز
داشتم داشتم، دارم دارم

• جناب مسعود،
• با عرض احترام
• ما " با این عقیده بزرگ شده ایم که تئوری را در بوته آزمایش می گذارند و داور بیطرفی را می فرستند که نتیجه را گزارش کند.
• بنده نه از داور بیطرف بلکه از داوران همدل تئوری خواهش کردم که نتیجه مشاهدات خود را بیان کنند.
• دوستی داشتم که در جوانی به شوروی رفته و در کشوری در آسیای مرکزی تحصیلات عالی کرده بود.
• قیافه و زبان روسی او مانند مردم محل بود.
• می گفت:
• «روزی از زن مسنی پرسیدم، چرا هرشب در سرما یک ساعتی پیاده روی می کند.
• پیر زن که او را خودی می دانست (و این جمله او ست) گفته بود که دخترش شوهر کرده و همگی در یک اتاق زندگی می کنند.
• قصد مناظره ندارم، ولی اگرچین کمونیست (که خیلی ها در کمونیستی آن شک دارند) چنین محل مناسبی
در روی زمین است، چرا اینهمه کمونیست سابق در غربت اند؟
• موفق باشید که موفقیت شما موفقیت ماست.


عیسی صفا
دنیای بدون شوروی

• دولت شوروی نه با شورش مردم شوروی و نه با یک حمله نظامی امپریالیستی، بلکه با بیانیه رهبرانی پر نفوذ چون یلتسین ، شواردنازده و... منحل شد.
• شوروری در تاریخ هفتاد ساله خود از مراحل متفاوتی عبور کرده بود.
• از انقلاب اکتبر تا جنگ دوم جهانی شوروی از یک کشور عقب مانده فئودالی به یک کشور صنعتی تبدیل شد.
• میزان رشد اقتصادی در این دوره آنچنان بود که سرمایه داری را به وحشت انداخته بود.
• حتی تروتسکی در کتاب خود تحت عنوان «زندگی من» به این رشد اقتصادی اذعان دارد.
• در بعضی از زمینه ها مانند علوم و فنون فضانوردی، شوروی به نیروی اول جهان تبدیل شد که خود بدون رشد صنعتی، علمی و فنی (تکنولوژیکی) غیر ممکن بود.
• در تما م این مسیر تاریخ شوروی اشتباهات حزب کمونیست شوروی هم قابل تامل است و باید به آن پرداخت.
• اما شوروی در زمان گورباچف می توانست در مسیری دیگر و نه تجزیه و تلاشی به حیات خود ادامه دهد.
• من در پاسخ به آقای بهروز خلیق برای اجتناب از به درازا کشیدن مقاله، اشاره کوتاهی به تاریخ شوروی کرده ام.
• اگر بهروز خلیق به مقاله من پاسخ گوید و روی تاریخ شوروی متمرکز شود، پاسخ مفصل تری در این زمینه خواهم نوشت و کوشش خواهم کرد تا تکرار ملال آور مکررات نکنم.
• من شوروی را ندیده ام، اما روسیه را چرا.
• دوباره بچه های ده دوازده ساله در خیابان ها مشغول گدایی بودند.
• چیزی که در آثار ماکسیم گورکی خوانده بودم.
• در روابط بین المللی کنونی هم دنیای بدون شوروی دنیای بهتر از با شوروی نیست.

مسعود
بوته آزمایش و داور بیطرف؟
دم داوران بیطرف و فرستندگان شان گرم!

• نوزاد سوسیالیسم هنوز دهن از پستان مادر وانگرفته بود که بوسیله ۱۴ کشور تا دندان دموکراتیک محاصره شد و در شطی از خون جنگ داخلی غرق گشت.

• هنوز از جراحات جنگ داخلی خون می چکید که ابربشر امپریالیسم در هیئت آدولف هیتلر با حمایت ضمنی دیگر ددان درنده ـ علیرغم بستن قرارداد صلح ـ به کشور مجروح شوراها حمله ور شد.
• حالا که حضرت پیروز پای درد دل خاطره گویان می نشینند، من هم از خاطره گوئی در تگزاس خاطره شیرینی نقل می کنم که در تلویزیون های اروپایی هم پخش شده است:
• افسر نازی گریخته به ایالات متحده نقل می کرد که به هنگام حمله ناگهانی به شوروی، بخش اعظم سربازان شوروی حتی تفنگ نداشتند و ما حمله ور می شدیم بر سنگرهای دسته جمعی شان و سربازان دست خالی را هزار هزار درو می کردیم.
• لذت عجیبی هنوز هم از کشتار انسان های «پست» دست خالی و بی دفاع از لحن و چهره اش می تراوید.

• ژنرال ژاپنی سالخورده در مصاحبه با خبرنگاری با لبخندی لذت بار بر لب، از تجاوز جنسی دسته جمعی به کودکان چینی و سپس کشتار کلکتیف آنها نقل ها می کرد، از بمباران شهرها با بمب های میکروبیولوژیکی نیز.
• تعداد قربانیان چینی به دهها میلیون بالغ بوده است.

• در شوروی به تنهائی بیست میلیون کشته، بیش از صد میلیون مجروح و علیل و دهها هزار کشتزار و مدرسه و کارخانه و خانه و شهر و روستای ویران به جا مانده بود.
• چه آسان می توان پای خاطره گوئی خاطره گویان نشست و از زندگی سخت توده ها قصه ها شنید و هرگز به هیچ پیش زمینه ای نیاندیشید.
• حتی از خود نپرسید که در زاغه های سیاه نشین ایالات متحده و دیگر متروپول ها چه می گذرد؟
• در کشوری که نه بیست میلیون جوانش شقه شقه شده و نه صد میلیون علیل و مجروح داشته و نه کشوری مخروبه ی آلوده به مواد منفجره.
• در کشوری که از جنگ بزرگ بیشترین سود را برده است.

• امپیریسم (تجربه گرائی) برای بررسی چیزها، متد بدی نیست.
• یاد فرانسیس بیکن به خیر باد، با بوته آزمایشش.
ولی فقط به شرطی که متد دیالک تیکی تحلیل پدیده ها در دسترس نباشد.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر