۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه

چاله ها و چالش ها (95)

پرویز دستمالچی
اندیشه های تأملگرا ـ 16
«روشنفکران دینی - زمان و ذهنیت»
نقدی بـر اندیشه های محمد خـاتمی، «بیم موج»

سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


1
میم نون
روشنفکر دینی نداریم، اگرچه ظاهرا وجود دارد!

• روشنفکر یک قشر اجتماعی است و مثل هر قشر اجتماعی دیگر، وابستگی به طبقات مختلف و اصلی جامعه دارد و یا میان آنها نوسان می کند.
• استفاده از اصطلاح «روشنفکر دینی» نشاندهنده این حقیقت امر است که نویسنده محترم اسیر فرم و ظاهر روشنفکران گشته اند و محتوا و ماهیت آنها را نمی بینند و یا برای محتوا و ماهیت اعتنائی ندارند.

• مذهب به عنوان فرمی از شعور اجتماعی می تواند از سوی نمایندگان طبقات مختلف به طرق مختلف به خدمت گرفته شود.

• خود بورژوازی در آلمان در نبرد بر ضد فئودالیسم، از همان مذهب فئودالی (مسیحیت) پس از رفرماسیونی، استفاده درخور می کند.

2
پرویز دستمالچی
درپاسخ به «میم نون» محترم

• خواننده محترم، میم نون
• من بارها درنوشته هایم توضیح داده ام که واژه «روشنفکران دینی» به دلیل زیر از سوی من بکار برده می شود:
• زیرا آنها خود را چنین می نامند.

• از نگاه من، نمی توان با «دگم ها»ی برفراز انسان اندیشید، در محدوده آنها گرفتار ماند، انسان خود بنیاد (قائم به ذات) را اصولا قبول نداشت و اما همزمان «روشن» اندیشید.

3
میم نون
مبهم گوئی، شاید فقط برای من

• با سلام و تشکر از نویسنده محترم
• من در صدد خواندن همه مطالب شما برآمدم، ولی متأسفانه زبان تان برایم بسیار غریب بود و لذا در گل ماندم.

• همین توضیح تان هم به ابهام سرشته است.


• شاید فرق شما با امثال من این باشد که تعریف متفاوت و چه بسا متضادی از مفاهیم مثلا «دگم» (جزم) داریم.


• شاید شما قوانین و قانونمندی های عینی را دگم بنامید و امثال مرا دگماتیست و جزمگرا.


• اما در رابطه با حکم واپسین تان مبنی بر اینکه «انسان همیشه روشن می اندیشد»، می خواهم بگویم که انسان همانقدر می تواند روشن باندیشد که اولا رشد نیروهای مولده جامعه اش اجازه می دهد (مثلا کسی که با وسایل تولید عهد عتیق کار می کند، سطح تفکرش و مفاهیم و مقوله هایش نازل تر و عقب مانده تر از کسی است که با وسایل تولیدی و تحقیقی پیشرفته تر کار می کند، مثلا در کارخانه ای و یا در آزمایشگاهی مدرن کار می کند.)


• ثانیا انسان ها بسته به جایگاه اجتماعی و قبل از همه، بسته به جایگاه طبقاتی شان، روشن و یا مبهم می اندیشند، درست و یا غلط می اندیشند.


• تفکر روشن نامشروط و بی چون و چرا وجود ندارد:


چیزی که برای کسی حقیقتی جلوه می کند، می تواند به نظر کسی دیگر باطل مطلق باشد.

پایان
ویرایش از دایرة المعارف روشنگری است.

۱ نظر: