۱۳۹۰ آبان ۲۱, شنبه

چاله ها و چالش ها (88)


1
اتحاد جمهوری خواهان ایران



• شفافیت در پروژه هسته ای، تنها راه حفظ منافع ملی و مقابله با تهدیدات نظامی، اقتصادی و سیاسی است!

2
اندیشنده

• به چه دلیل عقل پسندی ادعا می شود که «شفافیت در پروژه هسته ای، تنها راه حفظ منافع ملی و مقابله با تهدیدات نظامی، اقتصادی و سیاسی است؟»

3
مسعود فتحی

• شما چه راه عقل پسندی برای بیرون آمدن از این دور باطل «تحریم و تهدید و ... دارید؟»

4
اندیشنده

1

• با سلام گرم
• خیلی ممنون که به پرسش ناقابل ما واکنش نشان داده اید.

• از یکی دیگر، پرسش مشابهی کردیم و کلی توهین و دشنام نصیب مان شد.

• پرشمار باد، امثال مسعود فتحی گرامی!

• اتحاد جمهوری خواهان به این نتیجه رسیده که تنها راه حفظ منافع ملی شفافیت هسته ای است!


• ما راستش گروه های ایرانی را نمی شناسیم.


• ولی از همین حکم آنها بوی انجماد فکری می آید:

• دیروز:
• «تنها ره رهائی جنگ مسلحانه! »

• امروز:

• «تنها ره دفاع از منافع ملی، شفافیت هسته ای! »

• این دو شعار ـ ظاهرا ـ با یکدیگر در تضاد قرار دارند، ولی بلحاظ متدئولوژیکی (اسلوبی، به قول نیک آئین) یکسان اند:
• ما در هر دو شعار، با مطلق کردن فرمی از رفتار روبرو می شویم.

• فرم اما همیشه با محتوای معینی دیالک تیکی را می سازد، دیالک تیک فرم و محتوا را.

• کسی که چنان و چنین، بی اعتنا به ماهیت و محتوا، روی فرم معینی پافشاری می کند، یا نادان است و یا عوامفریب.

2
• اما پرسش بزرگوارانه شما:
شما چه راه عقل پسندی برای بیرون آمدن از این دور باطل «تحریم و تهدید و ... دارید؟»

• ما باید از این بار مهرآمیزی که بر دوش مان می نهید، با شرم عاجزی در دار دنیا، به خود بپیچیم.

• مسائل و معضلات جهان معاصر یا باید بطور ریشه ای حل شوند و یا لاینحل بمانند.
• تحریم و تهدید و حمله و تسخیر عناصر سیاست دیرآشنای امپریالیسم را تشکیل می دهند.

• از امپریالیسم نمی توان با توجه به ماهیت آن، انتظار دیگری داشت.

• راه حل ریشه ای را بی تردید، خود شما بهتر از ما می دانید.

5
مسعود فتحی

• دوست گرامی
• ممنون از پاسخ سریع تان.

• فکر می کنم این جا، بحث بر سر این است که کدام سیاست ها راه به این نوع تهدید ها را باز کرده است.

• من هم تردیدی ندارم که پشت همه این تهدید ها، استراتژی سیاسی ـ نظامی و مطامع (طمعکاری های) اقتصادی نهفته است.
• ولی صحبت بر سر این است که کدام سیاست ها راه این نوع تحرکات را هموار می کنند؟
• روشن است که آرزوی همه ما دنیایی دیگر و عادلانه و آزاد با فرصت های برابر برای همه است، ولی راه رسیدن به چنین جهانی آباد کردن خانه خود و موفقیت در ادای سهم در محدوده کشور خود است.
• این گرد و خاکی که جمهوری اسلامی «علیه استکبار» راه انداخته، در خدمت تشدید سرکوب آزادی و ادامه وضعیت مصیبت بار کنونی در ایران است.
• اگر کسی در این اندیشه است که بر مصیبت حکومت جمهوری اسلامی، تحریم اقتصادی و دخالت خارجی و امپریالیستی در ایران هم اضافه نشود، باید از جایی آغاز کند.
• فکر می کنم نقطه عزیمت این بیانیه هم همین است.

• در مورد این همانی منطق «تنها راه» اندکی باید در موضوع تأمل کرد.

• انسان ها بعضی مواقع به این نتیجه می رسند که تنها راه این یا آن اقدام است.
• برای اثبات آن هم استدلال می کنند.
• ممکن است این نوع برخورد اشتباه باشد که در مورد مثال تاریخی شما همان موقع اشتباه بود.

• آن با عقل امروز تنها بیراهه بود و بس.

• همان موقع هم صداهای دیگر بودند که می گفتند مبارزه مسلحانه راه نیست، خطا ست.
• ولی این صدا ها نه پژواکی داشت و نه در فضای ملتهب جامعه روشنفکری آن روز خریداری.
• حتی کم نبودند کسانی که با وجود تردید در درستی این «تنها راه.. » در آن قدم گذاشتند...
• در مورد عنوان این بیانیه می شد از این «تنها» صرف نظر کرد.
• ولی در مورد «راه» برخورد با بحران می شود بحث کرد.
• چه راه های دیگر هست؟
• با سپاس مجدد

6
اندیشنده

• با تشکر
• ما سعی می کنیم، برای پرهیز از خارج شدن از موضوع، برخی از مفاهیم و احکام (جملات) مندرج در پاسخ شما را مورد تأمل قرار دهیم تا صحت نظر خود را به محک بزنیم، بی هراسی از تصحیح شان.

حکم اول شما
فکر می کنم این جا بحث بر سر این است که کدام سیاست ها راه به این نوع تهدید ها را باز کرده است.

• این حکم شما، نشان می دهد که شما به چه درست اندیشی ژرفی مجهزید.
• بی تعارف.
• چون ما اهل حقیقتیم و نه ماستمالی قضایا و تعارفات بی بنیاد.

• کدام سیاست ها؟


• ما اینجا با دیالک تیک داخلی و خارجی سر و کار داریم.

• حالا به جای قطب داخلی این دیالک تیک، از سوئی می توان جمهوری کذا و کذا را گذاشت و از سوی دیگر اوپوزیسیون ضد آن را.
• و به جای قطب خارجی، از سوئی می توان امپریالیسم جهانی را گذاشت و از سوی دیگر، جنبش دموکراتیک ضد امپریالیستی جهانی را.

• بقیه تحلیل را هرکس می تواند خود به فرجام رساند و ببیند که شفاقیت هسته ای کذائی برای هر دو قطب ارتجاع (ج. ا. و امپریالیسم) بهانه است تا دلیل.

• مثال زنده اش:

• قذافی است که تغییر 180 درجه ای به نفع امپریالیسم داد و بر سر او آن آمد، که «بر سر باخه آمده بود!» (کلیله و دمنه)

حکم دوم شما
من هم تردیدی ندارم که پشت همه این تهدید ها استراتژی سیاسی ـ نظامی و مطامع اقتصادی نهفته است.

• حدس ما درست بود:
• شما از تیزاندیشی خارق العاده ای برخوردارید و نیازی به مداخله ای از سوی ما نیست.
• این حکم شما بی عیب و نقص و روی هم رفته درست است.

حکم سوم شما
ولی صحبت بر سر این است که کدام سیاست ها راه این نوع تحرکات را هموار می کنند؟

• اینجا پای مفهوم «بهانه» به میان می آید که حربه دو لبه است:
• (مفید برای هم ج. ا. و هم امپریالیسم)

• دلایل ماهوی را بهتر است که از بهانه ها تمیز دهیم، اگر نمی خواهیم که گمراه شویم.


• چندی پیش خانم اشراف زاده اطریشی ئی در ایالات متحده امریکا، کتابی چند هزار صفحه ای در زمینه علل جنگ جهانی اول و یا دوم منتشر کرد که بر پایه بهانه ها (سر رفتن حوصله اشراف، کسالت طبقات مرفه، ...) بنا شده بود.


• لنین در چند صفحه آن را توضیح داده است، ولی بر اساس ماهیت ها و نه بهانه ها.


• ظاهرا سخن ما به درازا کشید.

• ببخشید.

ویرایش متن از دایرة المعارف روشنگری است.

۲ نظر:

  1. مطامع سیاسی واقتصادیونظامی آن معلوم بود وهر دو .طرف هم علاقمند بچالشند ولی در نهایت ازاین چالش ملت خواب زده چه نصیبش میشود چیزی جز سیه روزی راهش چیست بنظرم باغلبه سکس بر دیگری بیرون راندن هردو از دایره چالش

    پاسخحذف
  2. بامعذرت از اشتباه کلمه{یکی‌‌ } کلمه {سکس} نوشته شد معذورم بدارید

    پاسخحذف