۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

پست مدرنیسم و امپریالیسم (7)

مقاومت و پیکار ضد امپریالیستی
پروفسور توماس مچر (1934)
برگردان شین میم شین

2
فقر فراگیر تئوری

• شماتیسم فوق الذکر، نه فقط به ایراسیونالیسم عریان در فلسفه و هنر از هر نوع، بلکه علاوه بر آن، به دیگر فرم های تفکر بورژوائی مسلط در قرن بیستم سرشته است.

• از آنجمله اند:

1

• پوزیتیویسم
• مراجعه کنید به پوزیتیویسم و نئوپوزیتیویسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2

لودویگ ویتگن اشتاین (1889 ـ 1951)
فیلسوف و از مراجع پوزیتیویسم منطقی و فلسفه تحلیلی زبان

• فلسفه تحلیلی

3

• اگزیستانسیالیسم

• مراجعه کنید به اگزیستانسیالیسم، اگزیستانسیایلسم مسیحی (کاتولیکی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4

ایدئولوژی پوچی

• ایدئولوژی پوچی (ابزورد)

• در حالیکه پوزیتیویسم و فلسفه تحلیلی فرم های تقلیل (ردوکسیون) راسیونالیته اند، اگزیستانسیالیسم و ایدئولوژی پوچی فرم های تقلیل سوبژکت اند و یا تلاش هائی اند در جهت تبدیل راسیونالیته کل جامعه به خردستیزی (جنون) اونتولوژیکی.

• وجه مشترک همه این فرم های معنوی، ناتوانی از شناخت جامعه معاصر به مثابه کلیت ساختاربندی شده، به مثابه آنسامبل تاریخی مناسبات اجتماعی است و در فلسفه تحلیلی از زمان ویتگن اشتاین، تصمیم آگاهانه و عمدی به صرفنظر از این شناخت است.

• این مسئله نه تنها شامل حال تئوری، بلکه به همان سان نیز شامل حال هنر از هر نوع می شود.

• وقتی ما از شماتیسم منطقی ـ تاریخی سخن می گوئیم، قصدمان سخن گفتن از دترمینیسم کور نیست.

• مراجعه کنید به دترمینیسم، ایندترمینیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• منظور ما از «شماتیسم» اینجا چارچوب های شرطی منطقی ـ تاریخی اند.
• منظور ما از «شماتیسم»، اینجا شبکه ای از تعین های تاریخا تعیین شده ی شعور و تفکر است، شبکه ای که در آن، نمودارهای معنوی قرار دارند و نسبت بدان رفتار می کنند (به سازش می رقصهد. مترجم)، هم می توانند از آنها تبعیت کنند و هم برآنها غلبه کنند.
• تردیدی نیست که در جامعه امپریالیستی نیز تفکر راسیونال وجود دارد، اما نه بدون چالش بی تردید با شرایط ایدئولوژیکی این جامعه، شرایط ایدئولوژیکی ئی که ایراسیونالیسم در قلب آن لانه دارد.

• قاعده این است که موضع هر مقاومت آگاهانه در مقابل امپریالیسم ـ به مثابه یک «موضع خارجی» منطقی ـ تاریخی سیستم کلی ـ به معنی معینی، شرط معرفتی ـ نظری مبرم برای شناخت این سیستم ـ به مثابه آنسامبل تاریخی مناسبات اجتماعی و نتیجتا به مثابه «کلیت ساختاربندی شده» (لئو کوفلر) ـ است.


• اصولا تنها یک تئوری مخالف می تواند روند کلی را بطرزی راسیونال درک کند و به کشف راسیونال ایراسیونالیته کل نایل آید و به تبیین آن بپردازد.

• از «موضع درونی» (یعنی با قرار داشتن در سنگر دفاع از امپریالیسم. مترجم)، یعنی از موضع پذیرش اصولی مناسبات تولیدی و مناسبات حاکمیت (بی اعتنا به اینکه این پذیرش آگاهانه و یا ناآگاهانه باشد)، نمی توان به شناخت آن نایل آمد.

• دلیل اینکه امروزه، تا چشم کار می کند، از هیچ تئوری بورژوائی جامعه بورژوائی معاصر که قادر به درک بغرنجیت این جامعه باشد، خبری نیست، هوش ناقص نمایندگان ان نیست.

یورگن هابرمس (متولد 1929 دوسلدورف)
جامعه شناس و فیلسوف آلمانی
از نمایندگان تئوری انتقادی (مابعد مکتب فرانکفورت)
پیوند دهنده ماتریالیسم تاریخی با پراگماتیسم آمریکائی، با تئوری توسعه پیاگت و با روانکاوی فروید
از پیروان تئوری دیسکورس اخلاق و حقوق کارل اوتو اپل
نماینده تئوری عمل مبتنی بر بحث
از فلاسفه بورژوائی معاصر

جوایز دریافتی هابرمس
سال نام جایزه ها
1980 جایزه تئودور آدورنو
1985 جایزه خواهران شول
1986 جایزه گوتفرید ویلهلم لایب نیتس
1987 جایزه زورنینگ دانشگاه کوپنهاک
1995 جایزه کارل یاسپرس
1999 تئودور هویس
2001 جایزه صلح تجارت کتاب
2003 جایزه پرینس فون آستورین
2004 جایزه کیوتو (50 میلیون ین)
2004 جایزه افتخاری هولبرگ (5700000 یورو)
2005 جایزه هولبرگ (520 هزار یورو)
2006 جایزه برونو کرایسکی
2006 جایزه دولت نورد راین وستفالین
2008 جایزه اروپا (50 هزار یورو)

• کسی لازم ینیست که زحمت به خود دهد و اعلام کند که هابرمس و اسلوتردایک چنین تئوری ئی را عرضه کرده اند.

پطر اسلوتردایک (1947)
فیلسوف، نویسنده، عالم علوم فرهنگی، مدراتور تلویزیون آلمانی
برنده جوایز متعدد
مؤلف کتب متعدد
از فلاسفه بورژوائی معاصر (مثل هابرمس)

• تنها چیزی که هست، تئوری های زیرجنبه ها هستند و بس.

• واژه «زیرجنبه» را به تقلید از واژه ریاضی «زیرمجموعه» می سازیم. مترجم

• کشف پیوند ضرور میان جامعه امپریالیستی و ایراسیونالیسم بدان معنی نیست که جنبه ایراسیونال این جامعه بطور سرنوشتی بر پیشانی اش نگاشته شده است و غیر قابل حل است.

• جنبه ایراسیونال ـ به مثابه بخشی از مکانیسم های این جامعه ـ که این جامعه پدید آورده، قابل مشاهده و شناسائی اند.

• شرط مشاهده و شناخت آن اما عبارت است از داشتن موضع معرفتی معین (به مثابه یک امکان و نه به مثابه یک ضامن)، یعنی قرار گرفتن آگاهانه در سنگر مقاومت و مبارزه بر ضد امپریالیسم ـ به مثابه سیستم کلی.

• چنین موضعگیری ئی امروزه به شرط هر راسیونالیته ای بدل شده است، راسیونالیته ای که چیزی بیشتر از مجموعه ریاضی همه راسیونایته های جزئی موجود است.

چنین موضعگیری ئی امروزه به شرطی برای درک جامعه معاصر ـ به مثابه یک کل بدل شده است!

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر