۱۳۹۰ آبان ۱۹, پنجشنبه

چاله ها و چالش ها (55)

مسعود دلیجانی
سرچشمه:
http://masouddelijani.blogfa.kom

ویرانگری سازنده

• «طوفان؟»

• گفتند:
• «از زمین رخت بربسته است
• سال ها ست
• و دیگر جز در خاطراتِ دوردست
• وزیدن نتواند

• و ز این پس دگر نسیم

• با دستِ اغنیا
• موجی اگر کند پدید
• لالایی لطیفی است بر چشم ِ خفته ها!»

• «بر زمینه سربی ِ رنج
• دستان ِ پینه بسته ای نمایان شد»

*****
• «امواج ِ توفنده؟»

• گفتند:

• «در سایه ساری بی جنبش
• با نسیمی بر گونه هایِ دو قطبِ ناهمساز
• از هجوم ِ ویرانگری سازنده
• باز ایستاده است

• و تنها سخن را می بینیم

• که در بطن ِ گفتگوهای ِ ملیح
• بر دستان ِ سرمایه بوسه می زند

• تا در آبِ چشمه ی تفاهم

• درویش و توانگر
• دستان ِ یکدگر را عاشقانه بربایند!»

• «بر زمینه ی آبنوس ِ نیاز
• شعله ز اندام ِ فقر طغیان شد»

*****
• « قلوبی عشق ورزنده؟»

• گفتند:
• « بی هیچ غمناکی ِ غریبی
• از هم بریده اند
• سال ها ست

• و هر یک در بندِ آمال خویشتن

• آمال دیگری را
• در زیر ِ پای ِ ددی گوژپشت
• ویرانه می کند!»

• «بر زمینه ی طلایی ِ آفتاب
• مشت های ِ در هم گره شده، طوفان شد.»

1
احمق

• این پریشانگویی ها که برای تحمیق دیگران می نویسی، مربوط به دهه شصت است و خریداری ندارد، بجز چند نفر احمق مثل خودت که احتمالا با دهان باز نگاهت می کنند.

2
سلطان پور

• خیلی ژرف و زیبا بود.
دست و مغز شاعر درد نکند.

3
حجری

• با سلام و سپاس
• شعری سرشار از شعور رهائی بخش!


• عمر شاعر دراز باد!


4
ربابه

• این شعر، شاید قوی ترین و صریحترین شعری است که من در تمام عمرم خوانده ام.
• چنین شعری بندرت سروده می شود و بندرت می تواند سروده شود.
• شعری است لبریز از تئوری رهائی بخش.
• بلحاظ فرم، رد پایی از شاملو دارد.

• چالشگونه ای است میان پست مدرنیسم و مارکسیسم.

• از خواندن چنین شعرهائی نمی توان سیر شد:

• هر بار که بخوانی، بار عاطفی نوینی به نصیب می بری و به حقیقت امر نوینی پی می بری.

• زمانه ما عطشان چنین اشعاری است:
• چالش ایدئولوژیک در چنین ایامی، نقش و فونکسیون تعیین کننده کسب می کند.

• فقط شاعری می تواند چنین شعری بسراید که پیوند ارگانیک با طبقه داشته باشد.
• ندرت چنین اشعاری از این رو ست.
• ندرت چنین شعرائی نیز به همین سان.

ویرایش از دایرة المعارف روشنگری است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر