۱۳۹۰ آذر ۲, چهارشنبه

برگ هائی از یک دفتر (6)

همه از این نظام کور و پر آشوب و «شر» مایه است!
همه از چالش خونبار «سرمایه» است!

جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر)

• اگر امروزه انسان گرگ انسان است،

• اگر دندان کینه
• رفته تا بن
• در تن و جان است،

• اگر جنگ برادر
• با برادر،
• سهل و آ سان است،

• اگر تقدیرِ بی‌ تدبیر در کار است،
• اگر دنیا به کام پیر کفتار است،

• اگر قانون جنگل هرکجا جاری است
• سری که سر درآرد
• برسرداراست،

• اگر چون و چرائی نیست

• وعدل و داد را
• در دهر، جائی نیست،

• فروغ پایداری نه،
• و ز آزادی، نشان ماندگاری نه،

• اگر گفتار و کردار اند
• وارونه،
• بدی ها، خوب و
• خوبی، بد

• بدین گونه،
• به آری گفتن نا خواسته
• هر فرد مجبور است،

• کلام واپسین
• همواره
• با "زور" است،

• اگر کژبین و
• کژ راهیم،
• ز کژبینی و
• کژ راهی خود
• حتی نه آگاهیم

• اگر افیون مذهب بسته ره بر مرغ هشیاری،
• اگر بیگانه با خویشیم و
• با هر آشنایی نیز
• بیگانه،

• همه از این نظام کور و پر آشوب و
• «شر»
مایه است.
• همه از چالش خونبار «سرمایه» است.

• که حرص و آز گرگی چند
• سیه روزی خیل آهوانِ گیج و آواره است!

ادامه دارد

ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر