۱۳۹۰ مهر ۱۷, یکشنبه

رمان طایفه توئی (طایفه روشنفکر) (6)

برتولت برشت
برگردان میم حجری

زاویه ی دید


1

• خلق دو بار فریب خورده گفت:
• فکر کردن طایفه توئی اشتباه (زیانبار و یا بی ثمر) بود!


• راه حل:

• فکر کردن اشتباه، زیانبار و بی ثمر است!

2

• طایفه توئی جمهوری پوتسدام گفت:
• «دیدید که اندیشیدن شما را به چه روزی انداخت!»

• طایفه توئی جمهوری وایمار گفت:
• «خواهید دید که با ناندیشیدن به چه روزی می افتید!»

• اندیشه:
• فقدان تمیز درست اندیشی از نادرست اندیشی

3

• بعد طایفه توئی مهاجر فریاد زد:
• «وضع چنین نابسامان است، زیرا ما اینجائیم و هیتلر آنجا ست!»

• در وطن ماندگان و یکسان اندیشان گفتند:
• «وضع چنین بسامان است، زیرا ما و هیتلر اینجائیم و آنها آنجا!»

ختم کلام

• خلق زیر بار لومپن ترین و فاسدترین طایفه توئی قرار گرفته است.
• ایده جشن می گیرد، خلق به خاک سیاه می نشیند!


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر