۱۳۹۰ مهر ۲۵, دوشنبه

یوهانای مقدس کشتارگاه ها (3)

کلاه سیاه حصیری بر سرها
برتولت برشت
برگردان میم حجری

3
پیر پونت ماولر

خیابان

• پسربچه های روزنامه فروش:
• «روزنامه صبح «شیکاگو تریبون»!
• پیر پونت ماولر ـ پادشاه گوشت و خیرخواه بزرگ ـ «بیمارستان های پیر پونت ماولر» را، بزرگترین و گرانبهاترین بیمارستان های دنیا را افتتاح می کند!

پیر پونت ماولر همراه با دو مرد گردن کلفت می گذرد

• رهگذری خطاب به همراه خود:
• «این پیر پونت ماولر است!
• مردانی که او را همراهی می کنند، کی اند؟»

• همراه رهگذر:
• «پلیس مخفی و کارآگاه اند!
• از او پاسداری می کنند!
• مواظب اند که مردم او را مورد ضرب و شتم قرار ندهند!»

4
برای دادن تسلی خاطر به مصیبت زدگان کشتارگاه ها،
کلاه سیاه حصیری بر سرها قرارگاه خود را ترک می گویند.

اولین گذار یوهانا به اعماق
جلوی قرارگاه کلاه سیاه حصیری بر سرها

• یوهانا در رأس واحد پیشاهنگ کلاه سیاه حصیری به سرها:

• در ایام تیره و تار پریشانی و سردرگمی خونین
• در ایام بی نظمی مقرر
• در ایام خودسری نقشه ریزی شده
• در ایام بشریت انسانیت زدائی شده
• پایان ناپذیر در شهرهای ما ناآرامی و آشوب است!

• در چنین جهان، که به کشتارگاه ماننده است،
• با شنیدن شایعه احتمال وقوع اعمال قهرآمیز، فراخواندندمان!

• برای پیشگیری از قهر خلق کوته بین

• برای پیشگیری از تخریب وسایل تولید
• برای پیشگیری از لگدکوب زنبیل نان
• بر آن شدیم که خدا را دو باره به صحنه باز آریم.

• کمتر سرشناس
• اما چه بسا بدنام
• و راه دخول بر محلات زندگی واقعی به رویش بسته،
• اما برای فرو دست ترین ها، تنها ملجاء نجات!

• به این دلیل بر آن شدیم که طبل ها را به خروش آوریم،
• تا برای خدا در محلات ذلت جا باز شود
• تا طنین صدای خدا در کشتارگاه ها بپیچد!

• رو به کلاه حصیری سیاه بر سرها:

• و این اقدام ما واپسین اقدام از این نوع است!

• تلاشی نو، برای جا باز کردن برای خدا در جهان در حال تلاشی
• آنهم بدست فرو دست ترین ها!

لشکر الهی در توفان خروشان طبل به پیش می تازد!

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر