۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه

یوهانای مقدس کشتارگاه ها (2)

برتولت برشت
برگردان میم حجری

2
فروپاشی کارخانجات بزرگ گوشت

اجتماع کارگران جلوی
در کارخانه گوشت لنوکس

• کارگران:
• «ما ـ هفتاد هزار کارگر در کارخانه گوشت لنوکس ـ دیگر نمی توانیم حتی روزی با دستمزد به این ناچیزی ادامه حیات دهیم.
• دیروز دو باره در یک چشم به هم زدن، دستمزد ما کاهش داده شد.
• امروز دوباره اعلام کرده اند:
• هر کس که با دستمزدهای ما حاضر به کار نیست، می تواند برود!

• پس بیایید صاف و ساده برویم و بر دستمزدها که روز به روز ناچیزتر می شوند، برینیم!


سکوت

• دیری است که این کار برای ما تهوع آور است.
• و کارخانه برای مان دوزخی است.
• تنها وحشت شیکاگوی یخبندان است که ما را در این دوزخ پابند کرده است.
• اما اکنون با 12 ساعت کار روزانه حتی مزدی نمی گیریم که بتوانیم نان خشکی و یا شلوار مندرسی بخریم.
• حالا می توان بی دغدغه خاطر رفت و درجا مرد.

سکوت


• ما را اینها با چه عوضی گرفته اند؟
• فکر می کنند که ما گاویم و حاضر به قبول هر تصمیم؟

• مگر ما خرفت و ابلهیم؟

• همان بهتر که بمیریم!
• همین الساعه می رویم!

سکوت

• احتمالا ساعت 6 است؟
• مرده خوارها، چرا باز نمی کنید!
• قصابان، گاوهای تان اینجا ایستاده اند، باز کنید درها را!

در می زنند.

• شاید فراموش مان کرده اند!

خنده

• باز کنید!
• می خواهیم وارد سوراخ های کثیف تان، آشپزخانه های لجن بارتان شویم و برای ساندویچ شکمباره های پولدار گوشت بپزیم.

سکوت

• حد اقلش دستمزد سابق را طلب می کنیم که به نوبه خود ناچیز است، حد اقلش!
• با ده ساعت کار و حد اقل ...

مردی می گذرد

• منتظر چیستید اینجا؟
• مگر نمی دانید که لنوکس بسته است؟

پسربچه های روزنامه فروش شتابان وارد صحنه می شوند!

• پسربچه های روزنامه فروش داد می زنند:
• «لنوکس، پادشاه گوشت باید کارخانه خود را ببندد.
• هفتاد هزار کارگر می مانند، بی نان و بی سرپناه!

• میم لام لنوکس قربانی جنگ بی رحمانه رقابت با پادشاه گوشت معروف و انسان دوست سرشناس پیر پونت ماولر شده است. »


• کارگران:
• «واه!
• جهنم حی و حاضر!

• در به روی ما ببندید!

• خانه خراب گشته ایم، ما!

ماولر خونالود پنجه بر حلقوم بهره کش ما می فشارد و ما را نفس بند می آید!

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر