۱۳۹۹ بهمن ۱۸, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۹۰)

خوداندیشی

شین میم شین

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۷ ـ ۳۸)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

اگر مار زاید زن باردار

به از آدمیزاده دیوسار

 

معنی تحت اللفظی:

اگر زن حامله ای مار بزاید، بهتر از این است که آدمیزاده دیووار بزاید.

 

 

سعدی

در این بیت شعر،

برای توضیح علت سفلگی پادشاهی از پادشاهان غور، نه جزم «مشیت الهی»، نه قلم قضا و دستیاران الهی دیگر، از قبیل چرخ و گردون و سپهر و دهر و فلک، بلکه ساده و پوست کنده مادر او را به عنوان منشاء سفلگی برمی گزیند:

مقصر زن است که آدمیزاده دیوسار می زاید.

 

سعدی در مفهوم « آدمیزاده دیوسار»  دیالک تیک خیر و (۱) را به شکل دیالک تیک آدمی و دیو بسط و تعمیم می دهد.

 

جواب

 

سعدی در مفهوم « آدمیزاده دیوسار»  دیالک تیک خیر و شر را به شکل دیالک تیک آدمی و دیو بسط و تعمیم می دهد.

 

پادشاه غور به ظاهر آدمی و در باطن دیو بوده است و علت این امر مادر او بوده است.

 

زن ستیزی فئودالی سعدی را نمی توان حتی با چشم بسته ندید.

سعدی دوباره تئوری بنیاد را از انبان خاک آلود خود بیرون کشیده و فرشته وار و دیوسار بودن انسانها را مادرزادی، طبیعی و خدادادی می داند.

او ضمنا زنان را هم فراموش نمی کند.

 

این بیت را با بیت زیر در مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی مقایسه کنید:

 

نرفت از جهان، سعد زنگی به درد

که چون تو خلف، نامبردار کرد

 

عجب نیست، این فرع از اصل پاک

که جانش بر او جست و جسمش به خاک

(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۸.)

 

معنی تحت اللفظی:

سعدی زنگی که فرزند نامداری چون تو به یادگار گذاشته، زنده است.

تو فرع اصلی هستی که جانش در تو آشیان گرفته است و جسمش در گور.

 

وقتی آدمیزاده، سفله و دیوسار است،

 سعدی یاد زن می افتد و به طور غیرمستقیم او را مسئول  بد بنیادی فرزندش می داند.

 

اکنون هفتصد سال بعد از مرگ او، خوردن «لقمه بد جنس به هنگام حاملگی»، «اتهام همخوابگی با فردی فاسد» و غیره نیز بر آن اضافه شده است.

 

اما وقتی آدمیزاده پادشاهی نامبردار و عادل باشد،

سعدی حتی اشاره ای هم به مادرش نمی کند و همه مدالها را بر سینه پدر می چسباند و میان پدر و پسر دیالک تیک اصل و (۲) را صادق می داند.

 

جواب

 

اما وقتی آدمیزاده پادشاهی نامبردار و عادل باشد، سعدی حتی اشاره ای هم به مادرش نمی کند و همه مدالها را بر سینه پدر می چسباند و میان پدر و پسر دیالک تیک اصل و فرع را صادق می داند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر