۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

زن در کشورهای سوسیالیستی (3) (بخش آخر)

مارکسیسم، زن، خانواده، جامعه
هلنه پوسترانتسکی (هلا آلتمن) (1903 ـ 1995)
برگردان میم حجری

جایگاه زن در حیات اقتصادی کشورهای سوسیالیستی

• در روند ورود هرچه بیشتر زنان به عرصه اشتغال تا درجه معینی استقلال اقتصادی آنان از مردها و همزمان با آن، جایگاه و مقام نوین زنان در خانواده شکل می گیرد.

• این بنیان اقتصادی برای فرم عالی تر خانواده و فرم عالی تر مناسبات جنسیت ها نسبت به هم در کشورهای سوسیالیستی وسعت یافته است.

• کار زنان
در کشورهای سوسیالیستی ـ برخلاف کشورهای سرمایه داری که کار زنان به عنوان کار ذخیره مفید و به قصد پائین آوردن سطح دستمزدها، آنهم با شرط و شروط بسیار در رابطه با ارزیابی جایگاه اجتماعی زن مطرح می شود ـ به مثابه سهم صرفنظرناپذیر زنان در ساختمان سوسیالیسم و به عنوان مهمترین عنصر برای توسعه شخصیت زنان به مثابه همسر و مربی کودکان در نظر گرفته می شود.

• کار افق دید زنان را وسعت می بخشد و علاقه آنان را نسبت به مسائل خارج از تنگنای خانه افزایش می دهد.
• زن بدین طریق به همسر بهتری بدل می شود و ضمنا نسبت به کار همسر خویش نیز علاقه و تفاهم کسب می کند.

• تربیت سوسیالیستی در زمنیه کار و آموزش عمومی هر چه بیشتر پیشرفت می کند، لیاقت زنان در تربیت کودکان به مثابه اعضای خوب جامعه سوسیالیستی به همان اندازه بیشتر می گردد.

• کشورهای سوسیالیستی در مقایسه با کشورهای سرمایه داری در زمینه کار زنان به سرمایه گذاری همه جانبه اقدام می کنند.

• در آلمان دموکراتیک حتی قانونی در زمینه تأسیس مدارس ویژه زنان تصویب شده تا زنان شوهردار امکان برخورداری از تحصیلات عالی و کسب درجه مهندسی را به دست آورند و داشتن همسر و کودک مانع ترقی اجتماعی آنان نگردد.
• اکنون دیری است که این قانون جامه عمل پوشیده و چنین مدارسی تشکیل شده اند.

• دولت، کارخانه، همکاران و همسران همه با هم در جهت امکان پذیر گشتن این ایده تلاش می ورزند.

• اینها همه مکمل های ضرور برای قانون مربوطه محسوب می شوند.


• وقتی زن ها در آلمان دموکراتیک دوره مدارس حرفه ای را می گذرانند، در کارخانه های بزرگ به هنگام عصر خدمات نگهداری از کودکان آنها عرضه می شود.

• با ارتقای سطح آموزش عمومی زنان، تأثیر مثبت آن بر محتوای معنوی خانواده رشد می کند.

• شاید دیدن زنان اتحاد شوروی در تولید زنجیری که همواره قطعه معینی را مونتاژ می کنند و شنیدن گزارش فخرآمیز سرکارگر که همه این زنان دیپلم دارند، خوشایند نباشد.

• اما در صحت این حقیقت امر نمی توان تردید کرد که برای همزیستی زن و شوهر و برای تربیت کودکان آموزش عالی عرضه شده بسیار ارزشمند است.

• بنظر من شکی نیست که هر زناشوئی برای بهتر شدن همواره به تکانه هائی از خارج نیاز دارد، تکانه هائی که از عرصه های معنوی، اجتماعی و شغلی نشئت می گیرند.

• علیرغم تمام تلاش های کشورهای سوسیالیستی و علیرغم همه وسایل و امکانات عرضه شده، این مسئله به جای خود می ماند که بخش اعظم کار در خانه به گردن زن می افتد.

• به این حقیقت امر در خود کشورهای سوسیالیستی پی برده شده است.
• اداره خانه به سبب مشکلاتی در زمینه خرید و کارهای دیگر چه بسا دشوار است.
• در اتحاد شوروی طی بررسی های معلوم شده که زنان بمراتب بیشتر از مردان قادر به انجام کارهای دلبخواه خود در ایام فراغت نیستند.
• زیرا با کمبود وقت مواجه اند.
• برای حل این مسئله به صرف انرژی بیشتری در عرصه های مختلف نیاز است.

• ضمنا باید گفت که علیرغم امکانات بهتر در زمینه آموزش حرفه ای برای زنان و امکانات ترقی بیشتر در کشورهای سوسیالیستی در مقایسه با کشورهای سرمایه داری، هنوز خیلی کارها برای انجام وجود دارند.

• برای زنان در زمینه تقبل پست های ریاست به دلایل مختلف مشکلات مختلفی وجود دارند.


• جالب اما این حقیقت امر است که در اتحاد شوروی مردها زنان را در سمت ریاست سهلتر از خود زنان برسمیت می شناسند.

• در مناطقی از اتحاد شوروی اخیرا تحصیل زنان در رشته های فنی مدارس عالی محدود شده، زیرا زنان به سبب تکالیف خانوادگی بیشتر غیبت می کنند که موجب اختلال در روند تولید می شود.

• در تلاش برای ارزیابی وضع زنان در کشورهای سوسیالیستی به گفته لنین بهتر می توان پی برد:
• تضمین قانونی برابرحقوقی زنان و از بین بردن فرم های حقوقی ـ قانونی ستم بر زنان فقط هموار کردن زمین برای ساختمان است، هنوز به معنی خود ساختمان نیست.
• در کشورهای سوسیالیستی باید برای این ساختمان کارهای جدی زیادی انجام گیرند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر