۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

پرولتاریای مدرن (2)

امپراتوری ـ نظم جهانی نوین
اثر مشترک نگری و هاردت


کارگران به مثابه کارکنان بخش «خدمات»؟

دکتر ورنر سپمن (متولد 1950)
15 ماه مه 2011
برگردان شین میم شین

انتونیو (تونی) نگری (1933)
دانشمند علوم سیاسی ایتالیا
نماینده نئو مارکسیسم
نویسنده (با مایکل هاردت) کتاب امپراطوی ـ نظم جهانی نوین

• بررسی های اکتوئل، تصویر ماهیتا تمایزمندی از ساختار کارمزدوری عرضه می کنند، تمایزمندتر از آنچه که علوم اجتماعی دانشگاهی در سال های اخیر عرضه کرده اند.
• نظری به ارقام مشخص، نسبیتی را به ادعای مبتنی بر ظفرمندی «جامعه خدمات» وارد می سازد.

• این بررسی ها حقیقت امر فوق الذکر را مبنی بر اینکه حدودا یک سوم کل شاغلین مزدبگیر در بخش تولید مادی مشغول کارند، تأیید می کنند.
• بخش اعظم این روند کار با تغییر موضوع کار معینی در رابطه است که طبقه کارگر صنعتی همیشه به عهده داشته است.
• علاوه بر این، یک سوم کسانی که در آمار تحت عنوان کارکنان بخش خدمات محسوب می شوند، به کردوکارهائی اشتغال دارند که جزو کردوکارهای متعلق به تولید مادی اند.
• از آن جمله اند کارهای زیر که امروزه در «پارانتز» قرار داده می شوند و عنوان «خدمات» دریافت می کنند:

1

• بخش عمده حمل و نقل کالا

2

• کارهای انبارداری

3

• بخش کارهای تعمیر

مایکل هاردت (1960)
تئوریسین ادبی امریکائی
استاد دانشگاه در ایالات متحده امریکا و سوئیس
نویسنده (با نگری) کتاب امپراطوی ـ نظم جهانی نوین

• صرفنظر از تعریف ما از کار به اصطلاح «غیرمادی» (مفهومی که در قاموس آقای هاردت و نگری در نفی روشنفکرانه سیستم صنعتی نقش تعیین کننده به دوش می کشد) در سرمایه داری معاصر، باید گفت که آن به هیچوجه وجود مستقل ندارد، بلکه در اصل تابع تولید مادی است، اگرچه اهمیت آن افزاش یافته است.

• به قول ئووه هووس، «تبدیل خدمات به فراورده های تولید مادی گرایش مسلط است.»

• کار غیرمادی ـ صرفنظر از اینکه کدام فرم و کدام عنوان بدان نسبت داده شود و صرفنظر از اینکه بمثابه «خدمات»، «کومونیکاسیون» (مخابرات، ارتباطات) و یا «علم» نامیده شود ـ همواره در پیوند تنگاتنگ با تولید مادی قرار دارد و عامل افزایش راندمان تولید مولدان بیواسطه است.


• اصولا تمیز عناصر متعلق به تولید «مادی» و «غیرمادی» در عرصه های اصلی سیستم صنعتی روز به روز مشکلتر می شود.
• زیرا نوع تکنیک بطرز روز افزونی میان کار روی اشیاء و اطلاعات پیوند برقرار می کند.

• با جاگذاری (Installation) مستقیم برنامه ها در چیپ ـ هارد ور، به هنگام تولید، مرزها قاطی می شوند.

• هیچ عنصری بدون عناصر دیگر نمی تواند وجود داشته باشد.

• «فکری گشتن» روزافزون کار صنعتی روندی است که در قرن نوزدهم آغاز گشته است.

• از همان مرحله توسعه آغازین سرمایه داری صنعتی لازم آمد که به کارکنان خواندن و حساب کردن یاد داده شود، تا بتوانند دستگاه های بغرنجتر گشته (و کارآمدتر گشته) را بهتر به کار اندازند.

• این روند اما هرگز روند خطی مستقیم نبوده است، امروز هم نیست.


• سادگی حتی الامکان دستگاه ها، همواره تابع میل سرمایه بوده تا پرسنل غیرمتخصص بتوانند آنها را بکار اندازند، مخارج جنبی تولید کمتر باشد و تعویض آنها سهلتر.

• زنجیر متحرک (تسمه نقاله) نیز به همین نیت تشکیل شد و با کنترل مؤثرتر همراه گردید.

• اما برای کاراندازی این روندها و برای انجام وظایف خاص به پرسنل متخصص نیاز بوده است.


• به همین دلیل طولی نکشید که طبقه کارگر بنا بر سطح متفاوت آموزش به بخش های گوناگونی تقسیم شد.


• حتی در سال های 60 قرن بیستم احساس می شد که در عرصه تکنولوژی عالی، گروه جدیدی از روشنفکریت فنی در جوار و یا حتی بلحاظی در مقابل کارگران فنی قد می کشد.


• اما طولی نکشید که گرایش در جهت مخالف صورت گرفت:

• در حالیکه افزایش متخصصین فنی در عرصه های تولیدی موجب وخامت وضع کارگران فنی شده بود، بعد گذار میان گروه های مختلف اشتغال تا حدودی سیال گشت.
• گشتاورهای تمایز و تشابه تقاطع پیدا کردند.

• بخش های بزرگی از روشنفکریت فنی خود را دوباره در سطح (هرچند عالی تر) مولدین باز یافتند.


در سال های اخیر در زمینه عقد قراردادهای کار، گرایش سرمایه داران در جهت پائین آوردن سطح دستمزد شاغلین متخصص و حتی متخصصین عالی به سطح کارگران فنی به چشم می خورد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر