۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی (10)

انقلاب ژوئیه 1830 در پاریس
که به شکست قطعی بوربون ها و به روی کار آمدن مجدد بورژوازی انجامید.
کارل دهم، پادشاه فرانسه قصد انحلال پارلمان و احیای حاکمیت اشراف فئودال را داشت. (رستاوراسیون)
انقلاب توده های صنعتگر، کارگر و دانش آموز در پاریس به استعفا و فرار شاه به انگلستان انجامید.

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

فصل دوم
توسعه کمونیسم اوتوپیکی در آستانه قرن نوزدهم در آلمان

• البته توسعه تفکر اجتماعی در کشورهای دیگر، بدلیل مناسبات تاریخی مختلف، به نحو دیگری صورت گرفت.

• فرانسه سرزمینی است که به قول مارکس و انگلس، «مبارزات طبقاتی تاریخی بیش از هرجای دیگر هربار تا نقطه تعیین سرنوشت ادامه یافته اند و فرم های سیاسی تعویض شونده نیز که در قالب آنها مبارزات طبقاتی وقوع می یافتند و ببار می نشستند، دارای مرزبندی های روشنی بوده اند.»


• وضع و حال تاریخی ئی که در آن سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی در آلمان پدید آمد و تأثیراتی که از جنبش کمونیستی در فرانسه پذیرفته، در «مانیفست حزب کمونیستی» از سوی مارکس و انگلس ثبت شده است:

• «ادبیات سوسیالیستی و کمونیستی فرانسه که زیر فشار بورژوازی حاکم پدید آمده و بیانگر ادبی مبارزه بر ضد این حاکمیت بوده، در زمانی به آلمان انتقال یافت که بورژوازی مبارزه خود را بر ضد استبداد فئودالی آغاز کرده بود.»

• انگلس این نظر را در جای دیگر به شرح زیر تکمیل می کند:
• « کمونیست گشتن آلمانی ها بلحاظ فلسفی بوده است.»

• تئوری های اجتماعی که از سوی چیگنهاگن در اواخر قرن هجدهم در هامبورگ و از سوی فرولیش در همان زمان در برلین توسعه و تدوین یافته اند، نشان می دهند که آموزش های کمونیستی ـ اوتوپیکی فرانسه در قرن هجدهم چگونه بر مناسبات آلمانی پیاده شده اند.

• مهاجران آلمانی در سال 1834 در پاریس «انجمن مخفی محرومان» را تأسیس کردند که انجمنی دمکرتیک و جمهوری خواه بود و در سال 1836 میلادی از آن به ابتکار شاپر «انجمن دادگران» نشئت گرفت، که اکثر عناصرش پرولتری بوده اند.


ویلهلم کریستیان وایت لینگ (1808 ـ 1871)
از سوسیالیست های آغازین آلمانی با باورهای مسیحی
اولین تئوریسین آلمانی کمونیسم
پیگرد در آلمان و تبعید در فرانسه و انگلستان
از همفکران بابوف
مؤسس انجمن دادگران (1839)
تحت تأثیر مارکس و انگلس به انجمن کمونیست ها تغییر نام داد
آثار:
بشریت (چگونه است و چگونه باید باشد!) (1838 ـ 1839)
ضامن های هماهنگی و آزادی (1842)
نجات معصیتکاران تهیدست (1845)
فراخوان مردان کار و حرمان (نامه ها) (1847)

• بنظر انگلس مؤسس کمونیسم اوتوپیکی در آلمان وایت لینگ بود.
• وایت لینگ از اعضای «انجمن دادگران» بود.

• مارکس و انگلس سیستم وایت لینگ را «بازتولید ایده های فرانسوی در طرز نگرش محدود به مناسبات صنایع دستی کوچک» می نامند.

• مارکس و انگلس علیرغم محدودیت کمونیسم اوتوپیکی وایت لینگ برای آثار او اهمیت شایانی قائل بوده اند.

• در همان زمان، یعنی در حوالی سال 1842، در آلمان حزب دیگری پا به عرصه وجود می نهد که طرفدار کمونیسم است، حزبی فلسفی که «در منشاء خویش با کمونیسم فرانسوی و انگلیسی وصلتی نداشته است.»


• این حزب از فلسفه ای سرچشمه می گیرد که مایه فخر و مباهات آلمان در پنجاه سال اخیر بوده است.


• کمونیست های فلسفی مورد نظر انگلس بشرح زیر بوده اند:

1

• هس که در سال 1842، اولین کمونیست در جرگه هگلیانیست های جوان بود.

2

• روگه، ناشر «سالنامه های آلمانی»، که مجله علمی هگلیانیست های جوان بوده است.

3

• مارکس جوان که در آن زمان سردبیر روزنامه راین بود.

4

• هروگ

مارکس و انگلس «سوسیالیسم حقیقی» نشئت گرفته از کلوب کمونیستی تأسیس یافته از سوی هس، گرون، پوتمن و یونگ (در سال 1844) را «اعتلای کمونیسم پرولتری و احزاب و فرقه های فرانسوی و انگلیسی کم و بیش خویشاوند با آن، به عرش اعلای روح آلمانی و احساسات آلمانی» می نامند.

• مارکس و انگلس «سوسیالیست های حقیقی» را بمثابه فرقه ای سیاسی تلقی می کنند که وجودش ازلحاظ تاریخی ضرور بوده است.
• زیرا بسیاری از کمونیست های آلمانی که از فلسفه حرکت می کردند، برای رسیدن به کمونیسم، به چنین گذاری نیاز داشتند و گروه دیگر که قادر به رهائی خویش از چنگال «ایدئولوژی آلمانی» نبودند، «سوسیالیسم حقیقی» را حلال مشکلات می پنداشتند و لذا می کوشیدند میان کمونیسم و تصورات حاکم پل بزنند.

• اگر کسی توسعه اولین جنبش های توده ای ـ ما قبل پرولتری را، توسعه اولین نسخ ادبیات کمونیستی ـ اوتوپیکی را تا مبارزات پرولتاریا پس از انقلاب 1830 در فرانسه و تا پیدایش سیل پهناوری از ادبیات کمونیستی ـ اوتوپیکی در این دوره دنبال کند، آنگاه به چگونگی تشکیل منطقی «انجمن کمونیست ها» (یعنی «اولین حزب انقلابی پرولتری مستقل»، که بر پایه سوسیالیسم علمی استوار شده بود) از «انجمن دادگران» پی خواهد برد و به چگونگی تبدیل منطقی سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی به سوسیالیسم علمی وقوف پیدا خواهد کرد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر