۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

مقوله به چه معنی است (3)


گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
آثار هگل به 14 بخش طبقه بندی می شوند:
آثار آغازین (جوانی)
آثار انتقادی ینا
طرح های سیستمی ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف (خطوط اصلی فلسفه حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ فلسفه
دایرة المعارف علوم فلسفی

مقوله
پروفسور آلفرد کوزینگ
پروفسور گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین

• فلسفه هگل (1770 ـ1831) به معنی پیشرفت جدی در آموزش مقوله ای بوده است.
• سیستم مقوله ای توسعه داده شده از سوی هگل کاملترین و فراگیرترین سیستم مقوله ای در فلسفه ماقبل مارکسیستی است.

• هگل در صدد کشف و توضیح پیوند دیالک تیکی درونی مقوله ها برمی آید.
• بی اعتنا به خصلت ایدئالیستی فلسفه هگل، تعاریف او از مقوله های بیشمار، حاوی محتوای واقعی چشمگیری اند.

• هگل ـ بر خلاف کانت، که مقوله ها را بطور سوبژکتیف، بمثابه تعین های محض فهم تلقی می کرد ـ از مقوله ها درک اوبژکتیف ارائه می دهد.


• هگل از موضع ایدئالیسم عینی خویش، که در آن وجود و تفکر بر هم انطباق می یابند و «تنها چیزهای روحی» واقعی تلقی می شوند، توسعه جهان را بمثابه شکوفائی مرحله به مرحله «ایده مطلق» در فرم مفاهیم می داند.


• هگل سیستم مقوله ای خاصی تدوین نکرده، اما تار و پود فلسفه نظری (تئوریک) او چیزی جز سیستم مقوله ای نیست.
• مراحل تعالی روح، گذار مدام از مقوله ای به مقوله بعدی و الی آخر، پله های تعین، تشخص (مشخص سازی) و همزمان، پله های خود شناسی بالنده روح اند.

• توسعه روح با وجود آغاز می شود.

• مفهوم وجود محض (ناب) در جریان شدن، خود را به وجود معین مبدل می کند.

• آنگاه وجود معین صاحب کمیت و کیفیت می شود و صاحب حد می شود که وحدت کمیت و کیفیت است.

• وجود در حد به کمال خود دست می یابد و به درجه ماهیت ارتقا می یابد که خود از سه مرحله می گذرد:

I
مراحل سگانه ماهیت

1

• از مرحله ماهیت ساده

2

• از مرحله نمود (پدیده)

3

• از مرحله واقعیت.

• ماهیت اولین نفی وجود است و فی ما بین وجود و مفهوم قرار دارد.
• حرکت ماهیت موجب گذار وجود به مفهوم می شود.

• مفهوم بمثابه نفی نفی است و وجود و ماهیت را ـ که مراحل پیشین آن را تشکیل می دهند ـ بمثابه آنچه که نفی دیالک تیکی کرده است (aufheben)، در بطن خود دارد.


• (فرق نفی دیالک تیکی با نفی مکانیکی در این است که نفی دیالک تیکی فقط جنبه های میرنده کهنه را از بین می برد، ولی جنبه های هنوز بالنده آن را حفظ می کند. مترجم)

• (ماهیت نتیجه نفی وجود است (نفی اول)، که بنوبه خود، بوسیله مفهوم نفی می شود (نفی دوم).
• و لذا می توان گفت که مفهوم نتیجه نفی نفی است. مترجم)

II
مراحل سگانه روح

• روح هم در فرم مفهوم، از سه مرحله زیرین می گذرد:

1

• از مرحله سوبژکتیویته و یا مفهوم سوبژکتیف

2

• از مرحله اوبژکتیویته و یا مفهوم اوبژکتیف

3

• از مرحله ایده، که مفهوم منطبق با اصل است و حقیقت چیز مربوطه است.


• ایده ـ اما ـ در برگیرنده سه فرم زیر است:

1

• ایده نظری (تئوریکی)

2

• ایده عملی (پراتیکی)

3

• ایده مطلق، که حقیقت خودآگاه است.

• مقوله های زیر نقطه تقاطع (کانون) بزرگ سیستم هگلی اند:

I
مقوله های وجود

1

• مقوله کیفیت

2

• مقوله کمیت

3

• مقوله حد (که از وحدت کیفیت و کمیت بوجود می آید.)

II
مقوله های ماهیت

1

• مقوله ماهیت ساده

2

• مقوله نمود (پدیده)

3

• مقوله واقعیت.

III
مقوله های مفهوم

1

• مقوله مفهوم سوبژکتیف

2

• مقوله مفهوم اوبژکتیف

3

• ایده

• سیستم هگلی علاوه بر مقولات فوق الذکر، گنجینه گرانبهائی از تعاریف مقوله ای در اختیار دارد که از تجزیه و تحلیل توسعه دیالک تیکی مفاهیم حاصل می آیند.
• مقولات زیر از آنجمله اند:

مقولات مربوط بهتعاریف مقوله ای در سیستم هگلی

1

• هویت

2

• تفاوت

3

• تضاد

4

• دلیل و شرط

5

• قانون و رابطه (مناسبت)

6

• ضرورت و تصادف

7

• علیت و تأثیر متقابل.

• این مقوله ها ـ اما ـ بنظر هگل نه فقط انعکاس فکری و مفهومی جهان عینی، بلکه در عین حال ماهیت مندی های روحی مستقل اند.

• به قول لنین، برای بارآورتر کردن «هر چیز درست و نبوغ آمیز» نهفته در طرح و تحلیل مقولات فلسفی از سوی هگل باید وارونه گی ایدئالیستی فلسفه او برطرف شود.


• (دیالک تیک هگل روی کله اش ایستاده است و لذا همه چیز را اگرچه درست ولی وارونه می بیند.
• باید آن برگردانده می شد و روی پاهایش گذاشته می شد. مترجم)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر