پروفسور دکترهانس هیبیش
برگردان
شین
میم شین
مبانی تعیین پدیده های روانی از دیدگاه روبین اشتاین
۱
· روبین اشتاین در اثر خویش تحت عنوان «وجود و شعور» (۱۹۶۲) می نویسد:
· پدیده های روانی را می توان بنا بر رابطه آنها با عوامل زیرین تعیین کرد:
الف
· بنا بر رابطه پدیده های روانی با شرایط خارجی.
· شرایط خارجی ئی که علل پیدایش این پدیده ها هستند و این پدیده ها انعکاس و یا تصاویر آنها.
ب
· بنا بر رابطه پدیده های روانی با سوبژکتی.
پ
· بنا بر رابطه پدیده های روانی با سیستم عصبی مرکزی که شالوده (سوبسترات) پدیده ها و روندهای روانی است و لذا باید جریانات تنظیمی پسیکولوژیکی به مثابه فونکسیون های مغز ـ «عالی ترین کردوکار عصبی» از دیدگاه پاولوف تلقی شوند.
ت
· بنا بر رابطه پدیده های روانی با کردوکار ارگانیسم مربوطه که پدیده های روانی در خدمت تنظیم آن هستند.
۲
· تفسیر ماتریالیستی پدیده ها و روندهای پسیکولوژیکی باید کلیه روابط چهارگانه فوق الذکر را در نظر گیرد.
طرح های پسیکولوژیکی غیر مارکسیستی
۱
· طرح های پسیکولوژیکی ـ عمومی غیر مارکسیستی این روابط چهارگانه را نا دیده می گیرند، وحدت آنها را انکار می کنند و روابط دیگری را عمده می کنند و نتیجه بزرگتر شدن صرف بقیه قلمداد می کنند.
۲
· این نحوه برخورد راه را به انحرافات فلسفی زیر هموار می سازد:
انحرافات سوبژکتیویستی
(ایدئآلیستی ـ ذهنی)
· تأکید یکجانبه بر سوبژکت، یعنی نسبت دادن پدیده های پسیکولوژیکی صرفا به سوبژکت منجر به سوبژکتیویسم می شود که یکی از فرم های نمودین ایدئالیسم ذهنی در روانشناسی معروف به «روانشناسی درونی» است.
انحرافات ایدئالیستی ـ عینی
· انکار پیوند هر پدیده پسیکولوژیکی با سوبژکت به ایدئالیسم عینی منتهی می شود.
انحرافات آگنوستیسیستی
· نا دیده گرفتن رابطه اول فوق الذکر (انعکاس، تصویر) ـ به لحاظ معرفتی ـ نظری ـ به اگنوستیسیسم (ندانم گرائی) منتهی می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر