غلامحسین ساعدی
( ۱۳۱۴ – ۱۳۶۴)درنگی
از
میم حجری
حسام امیری
پاریس بزرگ، آن شهر رویایی نویسندگان مدرن، برایش چیزی نیست جز یک کارتپستال.
«اینجا از دو چیز میترسم:
خوابیدن و بیدار شدن.»
سؤال از حسام امیری
اولا
این است که منظور او از مفهوم «پاریس بزرگ، آن شهر رویایی نویسندگان مدرن» چیست؟
برای نویسنده چه فرقی می کند که در پاریس باشد و یا در شهر دیگری؟
نویسنده
مولدی فکری ئی است که هم مواد خام (موضوع کار) خود را و هم ابزارهای کار خود را
در خود و با خود دارد و هر کجا برود، با خود می برد و به تولید نعمات فکری می پردازد.
مهاحرت نویسنده و هر مولد فکری دیگر
عمدتا به ضرر او تمام می شود و نه به نفع او.
مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد.
سعدی
در ایران حتی مشتری و مصرف کننده (خواننده و بیننده) آثار فکری اندک است، چه رسد به پاریس.
یکی از دلایل جنون سیاوش کسرایی درغربت شوروی همین بوده است.
یکی از دلایل روانی شدن ساعدی هم بیشک همین است.
پاریس
برای مهاجران ایرانی زندان دیگری است و نه شهر رؤیایی و یا کارت پستالی.
پاریس
زندانی است که مهاجر نه زبان زندانبانان خود را می داند و نه آب و هوای زندان به مذاقش نسبتا خوش می آید.
سؤال از حسام امیری
ثانیا
این است که چه ارتباطی بین کارت پستال پاریس و ادعای ساعدی «اینجا از دو چیز میترسم: خوابیدن و بیدار شدن.»
هست؟ مگر مهاجرت به شهر کارت پستال سبب وحشت او از خواب و بیداری می شود؟
اصلا
منظور ساعدی از ترس از خوابیدن و بیدار شدن چیست؟
اصولا
خوابیدن می تواند برای کسی که کابوس می بیند، ترسناک باشد
و
بیدار شدن به دلیل نجات از کابوس، فرخناک.
دلیل هراس ساعدی از بیدار شدن، علافی او ست.
اگر این ادعای ساعدی
واقعی باشد و نه الکی ـ ادعایی،
به معنی رسیدن ساعدی به نیهلیسم است.
کار
به زندگی بشر محتوا و معنا می بخشد.
ساعدی نه قادر به انجام کار طبی است و نه قادر به انجام کار فکری.
به همین دلیل زندگی به نظرش پوچ می نماید.
جالب نتیجه گیری حسام امیری از این حرف ساعدی است:
او یک بیخواب ابدیست.
ساعدی
چرا باید بی خواب باشد و نه بدخواب؟
هراس ساعدی از خوابیدن، دیدن کابوس در خواب است.
مفهوم بی خواب ابدی حسام امیری هم تأمل انگیز است.
موجود زنده از حشره تا حیوان
فقط می تواند در دیالک تیک فعالیت و استراحت (خوابیدن و بیدار شدن) زندگی کند.
بی خوابی ابدی نه امکان پذیر است و نه مطلوب و نه فخر کردنی.
حسام امیری
مفهوم بیخواب ابدی را از آثار نیهلیست های امپریالیستی پیدا کرده و به طور مکانیکی به ساعدی بسط داده است:
همچون شخصیتهای آلن رنه، مسافری از دنیای مردگان.
همچون شخصیتهای آلن رنه، مسافری از دنیای مردگان.
نویسندهی گورستان.
آلن رنه
(به فرانسوی: Alain Resnais)
(زاده ۳ ژوئن ۱۹۲۲ – درگذشت ۱ مارس ۲۰۱۴)
کارگردان و فیلمنامهنویس فرانسوی
او همچنین به عنوان یکی از پیشروان موج نوی فرانسه و سبک اکسپرسیونیسم آلمان شناخته میشود.
ساعدی
در قاموس حسام امیری
مسافری از دنیای مردگان است.
محتوای این ادعای او گورستان تلقی کردن ایران است.
جالب تر نقل قول شق القمری حسام امیری از آلن رته است:
«مرگِ آواره، مرگ هم نیست.
مرگ آواره، آوارگی مرگ است.»
خوب.
این خرافه آلن رته به چه معنی است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر