![]()
محمّدعلی سپانلو
(۱۳۱۹ – ۱۳۹۴)
شاعر، روزنامهنگار، منتقد ادبی، مترجم و آنتولوژیستِ
درنگی
از
شین میم شین
محمدعلیـسپانلو
در آن شبها او خود تاریخِ هنرِ ما بود که اتّفاق میافتاد.
وقتی از نقش مبتنی بر عوامفریبی شعر و نثر شعر گونه سخن می رود، به همین دلیل است.
در این جمله شعر گونه سپانلو
هم شیوه زندگی مبتنی بر آنارشی شاملو توجیه و تطهیر می شود
و
هم شیوه کار هنری او
و
ضمنا
برای جوانان جامعه الگو و سرمشقو سرلوحه سر هم بندی می شود.
شاعر بی خانه و بی خانواده و بی خانمان و بی مسکن و مکان
به صورت انگلی هر شب از کیفیت زندگی دانشجویی می کاهدد، او را از فراگیری معارف درسی و توسعه فکری و علمی و فیزیکی و فنی و فلسفی و هنری باز می دارد و تاریخ هنر «ما» را می سازد.
این بدان معنی است که بانی تاریخ هنر نخبه بی همه چیزی است و افسار جامعه به دست نخبه ای است.
این در تحلیل نهایی همان تئوری فاشیستی نخبگان است که در البسه شعر و نثر شعرگونه تبلیغ می شود.
بدین طریق
زمینه فکری و فرهنگی و معرفتی و پسیکولوژیکی لازم برای امام سازی از آخوندی و تبدیل جامعه به جنگل و جهنم فراهم می آید.
سپانلو
آیا
تُشکِ او سفینهای بود که بر اقیانوسِ فرهنگِ فارسی به کشفِ آفاقِ تازهئي
پیش میرفت،
یا قالیچهیِ پرندهای که او را
بر قلّههائی سرافراز، هم طراز
با بزرگانِ ادبِ جهان پرواز میداد؟
سپانلو
اکنون از تشک پنبه ای راه راه سفینه می سازد و از شاملوی بی همه چیز کریستف کلمی که در پی کشف قاره های فرهنگی نوین است.
بعد
تشک پنبه ای راه راه خود را به قالیچه پرنده حضرت سلیمان تشبیه می کند و شاملو را به مقام حضرت سلیمان (همطراز با بزرگان ادب جهان) ارتقا می بخشد.
بی نیاز از تحلیل علمی و هنری و فکری و فلسفی.
شعر و نثر شعرگونه
بهترین وسیله برای بی نیاز سازی جامعه از علم و فکر و فلسفه و فرهنگ می گردد
و
طویله واره گشتن جامعه را امکان پذیر می سازد.
هدف ما تحقیر شعر شاملو نیست.
هدف ما جایگزین سازی تحسین و تجلیل پوئه تیکی و شبه پوئه تیکی عوامفریبانه آثار هنری
با تحلیل علمی و هنری و استه تیکی و فلسفی آنها
و
مدد رساندن به روشنگری علمی و انقلابی است.
هدف ما بی اعتبارسازی عوامفریبی به مدد شعر و نثر شرگونه مبتنی بر شور و شوق است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر