۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۱, جمعه

وجود و شعور (۲۰)

 

سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین

 (۱۸۸۹ ـ ۱۹۶۰)

برگردان

شین میم شین

۱

جایگاه پدیده ها و روندهای روانی در پیوند عام پدیده ها در جهان مادی

 

الف

راجع به طرح مسئله

ادامه
  

۲۲۶

·    پسیکولوژی (روانشناسی) مبتنی بر این مبنا به واسطه مسئله جهان بینانه اساسی با کلیه علوم دیگر در پیوند قرار دارد.

 

۲۲۷

·    پسیکولوژی (روان شناسی) بدین طریق می تواند دوره ایزولاسیون (انزوا)  خود را و جایگاه خاص خود را خاتمه بخشد و در صورت دور افکندن یوغ دهاتیگری که بر گرده اش سنگینی می کند، در سیستم کلیه علوم به طور ارگانکی (عضوی) در تصویر کلی جهان صف آرایی کند.

 

۲۲۸

·    مناسبت (رابطه) پدیده های روانی با دیگر جوانب جهان مادی در کانون تفکر فلسفی قرار داشته و امروز هم همچنان و هنوز قرار دارد.

 

۲۲۹

·    به ویژه حل این مسئله، تعیین کننده سرنوشت تئوری پسیکولوژیکی (روان شناسی) است.

 

۲۳۰

·    مجموعه موضوع بعدی بنا بر منشاء و معنای خود، حاوی نه خصلت تاریخی، بلکه خصلت تجزیتی ـ تحلیلی (آنالیتیکی) است.

 

۲۳۱

·    این موضوع، نه تاریخ راه حل های مختلف «مسئله اساسی» فلسفه را (چنین تاریخ تئوری های فلسفی  قبل از همه، مستلزم تعیین و تشریح شرایط جامعتی ـ تاریخی است.

·    شرایطی که تحت آنها هر کدام از این تئوری های فلسفی  پدید امده است)، بلکه فقط تجزیه و تحلیل تئوریکی مسئله گزاری های مختلف را نمودار می سازد، که باید در پیوند درونی شان در نظر گرفته شوند.

 

۲۳۲

·    بر مبنای علوم طبیعی که در قرن ۱۷ توسعه می یافت، در سیستم طرز تفکر متافیزیکی (غیر دیالک تیکی) آن زمان (که به ویژه در فلسفه دکارت به نقطه اوج خود می رسد)، مسئله مربوط به مناسبت (رابطه) پدیده های روانی با دیگر پدیده های جهان مادی،  به صورت مسائل به اصطلاح پسیکوفیزیکی (روانی ـ فیزیکی) مطرح می شود.

 

۲۳۳

·    علوم طبیعی مدرن در مرحله اغازین خود فقط طبیعت معدنی (بیجان، غیر آلی، غیر ارگانیک) را در برمی گرفت.

 

۲۳۴

·    به همین دلیل، در آن زمان، جهان مادی برای تفکر فلسفی به مثابه جهان فیزیکی نمودار می گشت که در فرم  مکانیکی حرکت خلاصه می شد.

·    (در فلسفه دکارت فقط در یک بعد، به مثابه خاصیت اصلی جهان مادی خلاصه می شد)


 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر