۱۴۰۲ آبان ۱۵, دوشنبه

درنگی در پژوهشی تحت عنوان «مارکسیزم و آئین بهائی» (۸)

 

 مارکسیزم و آئین بهائی
سایت پژوهشنامه 

 نگارنده:

 نادر سعیدی 

 درنگی 

از

میم حجری

 

مقایسه مارکسیسم با بهائیسم:

هر دو

 از انحطاط انسان به حد یک شئی و خود بیگانگی انتقاد می‏کنند 

و 

رسیدن به تمامیت و ماهیت راستین انسان را هدف می‌گیرند،

 

معنی تحت اللفظی:

مارکسیسم و بهائیسم

منتقد سقوط انسان تا حد اشیاء هستند.

منتقد از خودبیگانگی انسان اند.

هدف مارکسیسم و بهائیسم

نیل به تمامیت و ماهیت انسان است.

 

نفی چیزی

فی نفسه

رهگشا نیست.

نفی به شرطی رهگشا ست که با اثبات و ارائه بدیل بهتری همراه باشد.

چیزواره گشتن بشر

با خروج جامعه بشری از کمون اولیه و ورود به جامعه برده داری شروع شده است.

برده

ابزار ناطق قلمداد شده و همه حقوق انسانی خود را از داده است.

 

دلیل این سقوط بشر به درجه نازل اشیاء چه بوده و چیست؟

 

با خروج از کمون اولیه و ورود به جامعه طبقاتی، 

چه شده است؟

بهائیسم

برای برگرداندن حقوق غصب شده بشریت مولد و زحمتکش

چه راه حلی دارد؟

 

با مخالفت انتزاعی با چیزوارگی بشر که مسئله حل نمی شود.

 

اکنون اندک اندک اهمیت تعیین کننده تز درک ماتریالیستی تاریخ (تعبیر مادی تاریخ به قول مؤلف) آشکار می گردد.


با خروج از کمون اولیه بی طبقه و ورود به جامعه طبقاتی،

مالکیت جامعتی بر وسایل تولید لغو شده است

و

جای آن را مالکیت خصوصی بر وسایل تولید گرفته است.

 

درست به همین دلیل بخش مولد و زحمتکش بشریت

مجبور به تقبل مناسبات تولیدی برده داری و فئودالی و سرمایه داری شده است.

راه حل رادیکال مارکسیسم 

هم

همین جا ست:

وارونه سازی وارونه.

سلب مالکیت از سلب مالکیت کنندگان.

لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید

و

نشاندن مجدد مالکیت جامعتی به جای آن.

نفی نفی.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر