۱
ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﺪ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﯽ ﺩﻭﺳﺖ.
این جفنگ علامه امپریالیسم به چه معنی است
و
از این جمله او چه برداشتی می توان داشت؟
الف
پس از خواندن و شنیدن این جمله علامه،
خواننده و شنونده
بطور غیر ارادی و بی اختیار میان دوست و هر کالای دیگر، علامت تساوی می گذارد.
دوست
به چیزی در حد کفش و جوراب و کت و شلوار
تنزل می یابد.
ب
خواننده و شنونده
ضمنا دچار فتیشیسم کالائی (کالاپرستی) می شود
و همه چیز را قابل خرید و فروش تلقی می کند.
پ
سنت اگزوپری
نه فقط
ایراسیونالیست (خردستیز)، بلکه ضمنا ایرئالیست (ضد رئالیست)
است.
چون در جامعه سرمایه داری، بر خلاف ادعای علامه امپریالیسم، دوست که سهل است، همسر و همبستر و مادر و پدر و کودک و هر چه دل تنگ هر کس بخواهد،
قابل خرید و فروش است.
فقط باید فروشگاه مربوطه را پیدا کرد.
اگر کسی به جهان مجازی سفر کند،
متوجه فروشگاه های درخور برای خرید حتی محبت و ناز و نوازش و سکس کتبی و شفاهی و غیره خواهد شد.
کسب و کاری که با انقلاب علم و فنی، تسهیل گشته است.
میلیون ها دختر و پسر ماهرو و خوش اندام می توانند در اسرع وقت اجاره داده شوند و یا حتی خرید و فروش شوند و می شوند.
ت
دوست که سهل است،
امروزه سگ و گربه و موش و سوسک و ملخ و هر نبات و پرنده و خزنده و درنده و غیره را هم می توان خرید.
ث
دوست و رفیق و همسر و همبستر که سهل است،
امروزه می توان دل و قلوه آدمیان را از فروشگاه های سیار کذائی خرید.
۲
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺣﺎﺿﺮ ﻭ آﻣﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺧﺮﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﺪ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﯽ ﺩﻭﺳﺖ
آنچه که علامه امپریالیسم و آخوند فوندامنتالیسم
نمی داند و یا می داند و پرده پوشی می کند،
دلیل کیمیاوارگی دوست است.
دلیل تنهائی انسان ها ست.
راستی چرا پیدا کردن دوست فوق العاده دشوار و حتی محال شده است؟
آیا دلیل تنهائی انسان ها،
واقعا آن سان که علامه از زبان روباه ادعا می کند:
عدم فروش دوست در فروشگاه ها
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر