برگردان
۱
· استثمار به تصاحب کار غیر توسط صاحب وسایل تولید، بدون پرداخت دستمزد اطلاق می شود.
· به تصاحب فراورده اضافی
· در مناسبات تاریخی معین، به تصاحب بخشی از فراورده لازم.
· مراجعه کنید به کار
۲
· ماهیت استثمار را کارل مارکس در تئوری اضافه ارزش خود کشف کرده است.
۳
· شرایط عینی لازم برای تولید اضافه ارزش به شرح زیرند:
الف
۱
· سطح توسعه معین نیروهای مولده
۲
· سطح توسعه معین راندمان کار
ب
· مالکیت خصوصی بر وسایل تولید
۴
· استثمار هم با اجبار اقتصادی صورت می گیرد و هم با اجبار غیر اقتصادی
۵
· استثمار در جوامع استثماری (مبتنی بر استثمار) ماقبل سرمایه داری (برده داری و فئودالیسم) با اجبار غیر اقتصادی صورت می گیرد.
(با توسل به زور عریان.
البته اینجا نیز در تحلیل نهایی، توده برده و رعیت برای تحصیل نان بخور و نمیر تن به استثمار می دهند.
سقوط اعضای جامعه به اسفل السافلین برده و رعیت چه بسا به دلیل بدهکاری صورت می گیرد.
دلیل قرض گرفتن هم تهیه نان بخور و نمیر است و بس.
یعنی اقتصادی است.
مترجم)
۶
· استثمار همیشه استثمار انسان توسط انسان است.
۷
· استثمار همیشه رابطه ای جامعتی میان گروه هایی از انسان ها ست که در جایگاه متضاد نسبت به وسایل تولید قرار دارند.
· یکی فاقد وسایل تولید است و دیگری مالک وسایل تولید.
۸
· بر طبق جایگاهی که گروه های مختلف انسان ها در مناسبات استثماری دارند، تشکیل طبقات اصلی جامعه صورت می گیرد.
۹
· تاریخ استثمار یکسان با تاریخ جامعه طبقاتی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر