۱۳۹۹ دی ۱۹, جمعه

سیر و سرگذشت سیرک بلونی (۲۲)

  

جینا روک پاکو

(۱۹۳۱)
 
برگردان
میم حجری

 پرش از روی شتر 

 

·    اکنون موسیقی شرقی به گوش می رسد.

 

·    برنی این بار دلقک نیست.

 

·    او با شتر و اسب وارد صحنه می شود.

 

·    این نقش را خود او اختراع کرده است.

 

·    کت نارنجی او بافت زرین دارد.

 

·    برنی شلاق دراز را به ارتعاش در می آورد.

 

·    او با نحوه ارتعاش تازیانه منظور خود را به حیوان های هنرمند ابلاغ می کند.

 

·    شتر با عزت خاص خویش و با پاهای پهن و هموارش در منیژه به حرکت در می آید.

 

·    شتر کتی به رنگ آبی آسمانی در بر دارد که در متن آن ستاره های سپید می درخشند.

 

·    شتر و اسب چنان حرکت می کنند که انگار می رقصند.

 

·    بعد دو پای جلوی خود را روی سکوئی می نهند و تنگاتنگ با یکدیگر همانجا می مانند.

 

·    بعد به فرمان برنی اسب و شتر این محل را ترک می کنند.

 

·    در حالی که اسب به تنهائی در منیژه به راه می افتد، شتر فرو می نشیند.

 

·    شتر نخست با دو پای جلوئی زانو می زند، بعد با دو پای عقبی.

 

·    نشست شتر جمع آمدن چادری را در خاطر تماشاچیان زنده می کند.

 

·    اکنون اسب آماده پرش می شود، پرش از روی شتر.

 

·    کف زدن های تماشاچی ها را هر دو خوب می شناسند.

 

·    پایان پرش به معنی انجام کار محوله از سوی اسب و شتر است.

 

·    آندو صحنه را ترک می گویند و برای شان آذوقه عرضه می شود.

 

·    رؤیای شترها در بیابان ها احتمالا سبزه زاران است و کابوس شان  توفان شن و راه های بی پایان در گرمای سوزان.

·    رؤیای شتری که هرگز بیابان را ندیده، از چه قرار است؟

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر