۱۳۹۹ بهمن ۵, یکشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۱۳)

 Premium poster Cupid and Psyche 

میم حجری


۳۵۴۸

سنگ سخنگو

دختر بچه اومده عکس نود گذاشته بعد تو بیشرف فیو میزنی و به به عجب چیزی هستی راه انداختی زیر توییتش؟ اون نمیفهمه چه غلطی میکنه تو چرا انقد کثیفی؟؟

سگ سخن جو

 

اولا
مگر
فهم و فراست به سن و سال است؟
چرا خیال میکنی که این لاشخور می فهمد؟
ثانیا
از کجا می دانی که دختربچه نمی فهمد؟
جفتگیری در جنقوری از سنین دبستان شروع می شود.
جای خداپرستی را
در جنقوری اسلامی
سالامی پرستی (آلت پرستی) گرفته است
و
ج. خانه به معبد تبدیل شده است

۳۵۴۹

سنگ سخنگو

آرزو نیمی از زندگی است و بی تفاوتی نیمی از مرگ.
 جبران خلیل جبران


سگ سخن جو

 

آرزو چیست؟
دلیل بی تفاوتی چیست؟
با دیالک تیک مرگ و زندگی که نمی توان مفاهیم را تحریف کرد

۳۵۵۰

سنگ سخنگو

 دوستی که ریاضی، و زبانش خوب باشه گلی از گلهای بهشت است

سگ سخن جو

 

مته متیک (جبرو حساب و هندسه) در جنقوری
چه بسا
فرمال است و بس.
زبان را فقط در کشور مربوطه می توان اندکی فراگرفت


۳۵۵۱

سنگ سخنگو

هر روز كه ميگذره، من بيشتر دچار فروپاشي رواني ميشم و اين روند همينطور ادامه پيدا ميكنه... تا زماني كه من از اين جهنم كه توش تحقير ميشم و هيچ حريم خصوصي ندارم و فردانيتم لگدمال ميشه، برم بيرون ؛ كه نه توانش رو دارم نه پولش رو...تنها كاري كه ميتونم از دست برمياد نابودكردن خودمه.

 
سگ سخن جو

 
یکی از ارکان ایده ئولوژیکی بارز فئودالیسم
درک و توضیح و حل گئوکرافیستی (جغرافیایی گرایی) معضلات اجتماعی است.
نماینده این بینش ضدعلمی و خرافی روحانیت مرتجع و روحانی زاده مرتجعی به نام جلال آل احمد بوده است.
فرار از طویله
جامعه گشتن طویله منجر نمی شود
فقط
محل تحمل ذلت عوض می شود.


۳۵۵۲

سنگ سخنگو

ﺗﻔﺎﻭﺕ شاعر تنبل و زرنگ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﯿﺪ
ﺷﺎﻋﺮ زرنگ :
ﺑﺪﻧﺒﺎﻟﺖ ﻣﯿﺎﻡ ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺷﺎﻋﺮ تنبل : ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﻧﺸﯿﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯾﯽ


سگ سخن جو

 

زنده باد.
مسئله اما عمیقتر از این است:
به دنبال کسی میتوان رفت که میدانی کجاست و سر راه کسی میتوان نشست که میدانی از کجا میآید
ولی نه
میتوان به دنبال زنی هرجایی رفت
و
نه
میتوان سرراهش نشست.
چون هر لحظه جایی است
به همین دلیل نیما میگوید:
تو را من چشم در راهم.
جانان نیما هم ج. بود.

۳۵۵۳

سنگ سخنگو

خودت را آماده کن؛برایِ روزهایی که جز خودت،کسی رانخواهی داشت.آنقدر قوی باش که اگر بی هوا زیرِپایت راخالی کردند،زمین نخوری!به امیدِهیچ کس نباش!اینجا کسی حواسش به تو نیست!خودت هوایِ خودت را داشته باش.جایی که آدمها برایِ منفعتشان هر کاری می کنند؛همین که زمینت نزنند ، بُرده ای !

سگ سخن جو

 

این نگرش پزشک
پسیمیستی (بدبینی فلسفی) است.
هیچکس تنها نمی ماند
حتی در سلول انفرادی.
هر فرد با هزاران رشته به افراد همسان خود پیوند خورده است.
داشتن منافع شخصی نافی داشتن منافع مشترک نیست.
دوست را باید میان خیل دشمن جست.
ترفند دوست یابی
همکاری مادی و فکری و هنری است.

۳۵۵۴

سنگ سخنگو

فرض کن دوتا دوست داری یکی هم جنس یکی جنس مخالف درصد رفاقتت با دوتاشون در ی حده و هردو از هرلحاظ چه مالی و چ اجتماعی و چ روحی روانی توی ی جایگاه هستن ی مشکلی برات پیش میاد باکدومشون راحتر میتونی حرف بزنی؟ چرا؟

سگ سخن جو

 

اولا
چنین چیزی محال است.
فرق آدم با مهره شطرنج همینست
هرکس منحصربه فردست.
ثانیا
ما مشکل خود را پیش کسی نمیبریم
سعی میکنیم خودمان به مشقتی حل کنیم
اگر بردیم
پیش هردو میبریم تا ببینیم کی مددرسان است
موقع نیازمندی
درها به رویت بسته میشوند.
همسایه ما مریض شد
هر دو توله اش ازش بریدند

۳۵۵۵

سنگ سخنگو

"یک زن زیبا برای چشم بهشت است ، جهنمی برای روح و برزخی برای جیب تو است."
 ولادیمیر مایاکوفسکی


سگ سخن جو

 

مایاکوفسکی احتمالا از اعضای طبقه حاکمه بوده
فئودال زاده؟
ضمنا بیخبر از خرد کل اندیش بوده
وگرنه زنان را به زشت و زیبا طبقه بندی نمیکرد
چشم
ابزار انعکاس ماده درآیینه روح است
ابزارکه بهشت نمیشود
زن که ج. نیست تا جیب کسی راخالی کند
اکثریت زنان اشرف موجوداتند و بانیان پهلوان بهشت فردا

۳۵۵۶

سنگ سخنگو

مشخصات زیادی ازش نمیدونم فقط اینو میدونم که خیلی دوسش داشتم و نباید اینجوری میشد

سگ سخن جو

 

با جنبه های سوبژکتیو مثلا عشق و نفرت به کسی
نمی توان ان کس را شناخت.
ضمنا
مورد پسند کسی نبودن که فاجعه نیست.
خیلی ها هم مورد پسند تو نیستند
آدم باید مورد پسند خویشتن خویش باشد و از مشاهده عکس خویش در آیینه برونی و درونی شرمنده نشود

۳۵۵۷

سنگ سخنگو

نه دییر؟
چرا گوزو به شقیقه ربط میدین


سگ سخن جو

 

حرف خودش را گ. می دانست
و
تحلیل ما از گ. را مربوط به شقیقه.

۳۵۵۸

سنگ سخنگو

من نظر خودمو مینویسم آرزو که داشته باشی پس دوس داری زنده بمونی و بهش برسی بی تفاوت که باشی یعنی منتظر چیزی نیستی و حتا مرگ هم بیاد برات تفاوتی نداره

سگ سخن جو

 

ممنون
سؤال ما این بود که ارزو چیست؟
تو بهترین دوست ما هستی.
چرا؟
برای اینکه تو ما را مجبور به تفکر می کنی.
ضمنا خودت توسعه می یابی.
ارزو
ربطی به دوست داشتن ندارد
ارزو چیست؟


۳۵۵۹

سنگ سخنگو

موافق حرفت هستم ولی ما نباید اجازه بدیم چنین چیزایی رشد کنه قبول داری؟ اونوقت بجای پیشرفت علمی و فرهنگی چنین چرتو پرتایی باب میشه تو نوجوونامون اونوقته که میرن دنبال مواد و فحشا این کار فقط برای این فرد نیست شاید اون از دست رفته من میگم باید مانع شد که بقیه به راه نرن

سگ سخن جو

 

«ما»
که
کاره ای نیستیم.
سران ما را بریده اند و به بیابان خاوران افکنده اند.
همه کاره کیانند؟

۳۵۶۰

سنگ سخنگو

همیشه برام سوال بوده چرا آقایون می تونن چندتا همسر داشته باشن ولی خانم ها نمی تونن؟

سگ سخن جو

 

در جامعه کمونیستی اولیه
در فاز مادرسالاری
فقط مادران سالار جامعه بودند و چندین شوهر داشتند و کودکان به نام زنان نامیده می شدند.
حسن پسر نرگس
در فاز پدرسالاری
پدران سالار جامعه شدند.
دلیل این فرم از دموکراسی
نقش تعیین کننده زنان و بعد مردان در تولید مایحتاج حیاتی بود.

۳۵۶۱

سنگ سخنگو

تردید دارم، نمی‌دانم ببرم یا ببازم؟ به تو نَرد عشق را

سگ سخن جو

 

عشق قمار نیست.
قمار چیست؟
قمار بازی دیالک تیکی ئی است.
عشق وابستگی است.
یعنی رابطه نیست.
رابطه باید دو طرفه باشد.
قمار
دیالک تیکی از برد و باخت است.
عشق اما باخت است و بس.
عشق مثل زلزله  است

۳۵۶۲

سنگ سخنگو

مرا به هیچ بدادی و.

سگ سخن جو

 

در این جمله تو
دیالک تیک داد و ستد به شکل دیالک تیک تو و هیچ تخریب و تحریف میشود
چرا تخریب و تحریف؟
برای اینکه هیچ را به قلمرو دیالک تیک راه نمیدهند.
تو خود را تحقیر میکنی.
کالا میدانی.
کالایی که کالا حتی نیست.
چون کالا ارزش درخود دارد.
ارزشی بی اعتنا به دیالک تیک عرضه و تقاضا

۳۵۶۳

سنگ سخنگو


براي من كه از نوجواني براي اراده آزادم جنگيدم و هزينه دادم، مرگ است الان در آستانة سي و هشت سالگي پكر و پرسه زنان خيابانهاي خلوت غريبه را مرور كنم، چون عليرغم وسواس و صبوري كه بخرج دادم، اشتباه كردم و تنهايي از بازسازي كردنش برنميام.اينجا كه ايستادم،ايستگاه پايانه.

سگ سخن جو

 

مبارزه در راه آزادی

نه

مبارزه فردی

بلکه

مبارزه طبقاتی، توده ای و  دسته جمعی است.


۳۵۶۴

سنگ سخنگو

آیا باید به تمام عقاید احترام گذاشت؟

 
سگ سخن جو

 

تنها چیزی که قابل احترام است

حقیقت عینی است.


۳۵۶۵

سنگ سخنگو
از فروش خون و جان ما قیمت بازار تاریخ بشریت شکست

سگ سخن جو

 

تاریخ بشری
نه
بازار
بلکه میدان است.
میدان چیست؟
خون را شاید بتوان به ترفندی فروخت.
جان
اما
قابل خرید و فروش نیست.
ضمنا منظور از جان چیست؟
وقتی فردوسی میگوید:
به نام خداوند جان و خرد
منظورش از جان چیست؟



۳۵۶۶

سنگ سخنگو

از بحث خارج مشو
بدین طریق
هماندیشی مختل می شود.
پیگیری در هماندیشی واجب است.
منظورت از مملکت چیست؟

۳۵۶۷

سنگ سخنگو

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم 

که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم 

به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت 

که تندرست ملامت کند چو من بخروشم 

مرا بگوی که سعدی طریق عشق رها کن 

سخن چه فایده گفتن چو پند می ننیوشم

سگ سخن جو

 

خوب
این غزل شیخ را باید مستقلا تحلیل کرد.
ما شاید ده هزار صفحه تحلیل از اشعار وآثار سعدی منتشر کرده باشیم.
اجنه میخوانند و کیف جن می کنند.
خلایق در بند بند تنبان اند.

۳۵۶۸

سنگ سخنگو

صد البته اگه به خانم ها آزادی بدن نسبت به آقایون خیلی پیشرفت میکنن

سگ سخن جو

 

آزادی
دادنی نیست.
گرفتنی است.
آزادی چیست؟
مبارزات زنان در جهان
یکی از شورانگیزترین مبارزات بوده است.


۳۵۶۹

سنگ سخنگو

نه.
ما از خطه جزء به عالم کل می گذریم
چرا؟
برای اینکه حقیقت در کل است و نه در جزء
فلسفه یعنی خرد کل اندیش
موضوع فلسفه کل است و نه جزء

۳۵۷۰

سنگ سخنگو

چرا بد؟
داد وستد کادو
کسب و کار انگل جماعت است.
انگل ها
بدین طریق به زندگی توخالی خود
محتوا می بخشند

۳۵۷۱

سنگ سخنگو

آرزو خواسته هایی که دوس داریم بهشون برسیم که میتونه دستیافتنی باشه یا رویایی


سگ سخن جو

 

آره.

 آرزو را باید در دو دیالک تیک زیر بررسی کرد: 

در د. ایدئال و رئال 

در د. اوتوپی و علم

 آنچه باید گرویده شود رئال و علم است و نه ایدئال و اوتوپی

 خردگرا 

دنبال رئالیته و علمیت است و نه دنبال آرزو. 

آرزو مال جماعت ساده لوح بی خبر از خرد است.


۳۵۷۲

سنگ سخنگو

با نظرت موافقم

سگ سخن جو

 

 

موافقت و مخالفت با نظری مهم نیست.
مهم حقیقی بودن نظر است


۳۵۷۳

سنگ سخنگو

حقیقت مهم ترین مفهوم فلسفی است.
حقیقت برای خردگرایان
مثل خدا برای مسلمانان است.
حقیقت چیست؟
چگونه می توان به حقیقت دست یافت؟
این حرف تو حرف کثیف ترین جلادان تاریخ است که شطی از خون بهترین فرزندان و فرزانگان خلق ها را ریخته اند


۳۵۷۴

سنگ سخنگو

حقیقت تو شاید حقیقت من نباشه رنگ ابی تو ممکنه برای من قرمز باشه

سگ سخن جو

 

 می بینی تو حرف ما را نمی فهمی
برای اینکه با مفاهیم فلسفی بیگانه ای
حقیقت
عینی
است.
اوبژکتیو است.
یعنی مال حسن و حسنیه نیست.
حقیقت
وجود درخود دارد.
فی نفسه وجود دارد.
مثال:
آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه س. می جوشد و در صفر درجه س. یخ می زند.
این یک حقیقت عینی
بشر هم نباشد
همین است.


۳۵۷۵

سنگ سخنگو

من را رها باید کنی
ما اصلا با افراد کاری نداریم
ما به افکار می پردازیم
چرا و به چه دلیل؟

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر